به نام قدرت مطلق الله
مقدمه:
اندوهی که قلبها را در خود محبوس داشته تا مرگشان را آغاز حیات خویش نماید اکنون خود مغلوب قلبهای بخشندهای گشته است، قلب همسفرانی که بخشش را برای باز پسگیری عزیرانشان به نشان محبت بیکران و عشق بلاعوض هدیه نمودهاند.
شرح مقاله:
همسفر کیست؟ طبق قوانین کنگره۶۰ همسفر به کسی اطلاق میگردد که سابقه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف کنگره ۶۰ تلاش میکند. همسفر شخصی است که به عنوان همراه، همیار مسافر به کنگره میآید تا با آموزشها و عملی کردن آنها خود و مسافرش را از اعماق تاریکیها نجات دهد.
همانطور که میدانیم فردی که دچار اعتیاد میشود افکار، اندیشه و جهانبینی او افیونی است که در این میان تخریب زیادی برای خود و اطرافیان به وجود میآورد. گاهی افراد معتاد با رفتار و کردار خود در جامعه باعث سرافکندگی خانواده هستند.
کنگره آمدن همسفر در درجه اول برای برگشتن به خود واقعیاش است تا بتوانند کمبودها، و بیاعتباریهایی که فرد مصرفکننده به طور غیرعمد به آنها وارد کرده را جبران کنند. همسفر؛ باید بداند که راه و مسیر او از مسافر جدا است. همسفر تنها حامی و همراه است. اگر محکم قدم بردارد میتواند مسافر را از لبه پرتگاه نجات دهد.
استاد امین در سیدی نقش همسفر فرمودند: بعضی از همسفران به گمان اینکه نقش لاستیک زاپاس را بازی میکنند، تفکر اشتباهی است همسفر زاپاس نیست، کسی است که در به تعادل رسیدن خانواده نقش اصلی را بازی میکند و این نقش اگر با آموزش و پذیرش باشد آنقدر قشنگ پیش میرود تا جایی که آرامآرام تفکر و دیدگاه او نسبت به مسافر تغییر میکند.
آن زمان مسافر خود را میپذیرد و دیگر او را زیر ذرهبین قرار نمیدهد میپذیرد که او بیمار است؛ باید در مسیر بیماری در کنار او باشد و تلاش کند جهانبینی و تفکر را سروسامان بخشد تا از تاری که اعتیاد به دور خانوادهاش تنیده است نجات پیدا کنند و به نور برسند.
استاد امین از زمان ورود خود به کنگره گفتند: زمانی که وارد کنگره شدم در ابتدا برای این بود که جایی است دور هم جمع میشوند و بساط صحبت و خنده به پا است. در آن زمان دانشجو بودم نه اهل دود و چیزی بودم؛ اما متوجه شدم که من را مسخره میکنند و اینجا جای تو نیست؛ آنقدر ادامه داشت تا اینکه یک تایمی از کنگره فاصله گرفتم؛ چون در باغی که آنها بودند نبودم؛ اما چیزی که باعث شد برگردم این بود که نقش خود را پذیرفتم.
اینکه همسفر بودم اوایل سخت بود؛ چون نقش خود را قبول نمیکردم. همسفر؛ باید بداند برای چه به کنگره میآید تا قبول نکند نمیتواند همراه خوبی باشد اینکه میگویند آموزش بگیرید همین است. در سیدیها میآموزید که شرک، خشم، ترس و نفرت چگونه میآیند و اینکه حقه نفس چیست و چگونه وارد میشود. اگر همسفر بداند زمانی که کاری میکند دیگر دچار بهم ریختگی و آشفتگی نمیشود و میتواند همسفر و همراه خوبی باشد. کدام پرستار است که حالش از زخم بهم بخورد؛ باید به آن نقطه برسد که بتواند بوی بد را درک کند آن وقت میتواند به بیمار نزدیک شود و او را پانسمان کند.
جناب مهندس در سیدی همسفر چه زیبا گفتند: همه همسفر یکدیگر هستیم. در گذشته تنها بودم؛ اما امروز هیچکدام تنها نیستیم، کسانی که در کنگره هستند همسفر ندارند احساس ناراحتی نکنند ما کنار هم هستیم.
نتیجه:
دوست داشتن و کنار هم بودن بها دارد؛ باید بدانیم که گوهر همسفر بودن محبت داشتن است؛ باید خودمان را به عنوان همسفر باور کنیم. خیلی از انسانها اینگونه تصور میکنند که اگر فردی خواستهای که ما داریم را انجام میدهد؛ یعنی دوستمان دارد؛ اما این دوست داشتن واقعی نیست؛ باید در دوست داشتن، خواسته معقول باشد زمانی که کسی را دوست داری از خواسته خود میگذری و خواسته معقول او را اجابت میکنی این دوست داشتن است و همسفر واقعی چنین حسی را در خودش به وجود میآورد تا در کنار عزیزان خود آرامش را تجربه کند.
منابع: کتاب عشق، ۱۴ وادی برای رسیدن به خود، سیدی احساس همسفر، سیدی نقش همسفر، سایت کنگره
نویسنده: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر امینه (لژیون هشتم)
رابط خبری؛ همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر امینه (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
55