English Version
This Site Is Available In English

نقش همسفر در مسیر رهایی و تعادل

نقش همسفر در مسیر رهایی و تعادل

خداوند در میان بندگان خود، همسفران را یاری نمود تا با پیوند محبتشان، سایه‌بان و جان‌پناهی باشند بر حرارت و سرمای وجود مسافرانی که خواهان عبور از گذرگاه‌های دشوار اعتیادند. تمامی همسفران، با وجود سختی‌ها و تلخی‌هایی که در زندگی تجربه کرده‌اند، سرشار از انرژی و شادی بوده‌اند؛ نوری از امید در چشمانشان، لبخندی بر لب‌هایشان و مهرورزی در قلب‌هایشان به‌وضوح قابل‌لمس و رؤیت است. در وجود آنان، پیوندی از محبت بی‌کران، عشقی بلاعوض، امید، توکل، شکیبایی و تلاشی بی‌وقفه دیده می‌شود.

به مناسبت هفته همسفر، با دو همسفر گران‌قدر، همسفر کبری و همسفر پروین که معنای واقعی همسفر بودن را به زیبایی آموخته و به نمایش گذاشته‌اند، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم. از شما دعوت می‌کنیم تا در این مصاحبه همراه ما باشید.

همسفر کبری و مسافرشان کریم با بیش از سی‌وسه سال تخریب آنتی ایکس مصرفی شیشه و هروئین وارد کنگره شدند. به مدت دوازده ماه و هفت روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر نادر و همسفر فاطمه سفر کردند. در حال حاضر به مدت نه ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر فوتبال و رشته ورزشی همسفر در کنگره دارت است. همسفر کبری در جایگاه خدمتی مهمانداری و میکروفون گردانی خدمت کرده‌اند.

همسفر پروین و مسافرشان مسلم با بیش از بیست‌وهفت سال تخریب آنتی ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ده ماه و دوازده روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر حجت و همسفر زینب سفر کردند. در حال حاضر به مدت پنج سال و نه ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر در کنگره شطرنج است. همسفر پروین در جایگاه خدمتی دبیر لژیون سردار خدمت کرده‌اند و در حال حاضر در جایگاه رابطین خبری در حال خدمت هستند.

چه حسی دارید وقتی مسافر شما به‌جای اینکه زمان بیشتری را در منزل بگذراند بخشی از وقت خود را به حضور در کنگره و نوشتن سی‌دی اختصاص می‌دهد؟

همسفر کبری:

زمانی که مسافر من در مسیر کنگره قرار می‌گیرد، تغییر حس و نگرش او کاملاً مشهود است؛ دوستان و هم‌نشین‌هایش تغییر می‌کند و با افرادی نشست‌وبرخاست دارد که هم فرکانس و هم هدف هستند. اگر به‌جای وقت‌گذرانی در خانه، به گوش دادن و نوشتن سی‌دی‌ها بپردازد، آگاهی و دانسته‌هایش افزایش می‌یابد و از آموزش‌های کنگره تجربه و شناخت کسب می‌کند. حضور منظم در کنگره و گرفتن خدمت، باعث می‌شود در این مسیر ثابت‌قدم بماند و از ضد ارزش‌ها فاصله بگیرد؛ چراکه تنها جایی که او را از تخریب‌ها دور نگه می‌دارد، کنگره است. به همین دلیل، به‌عنوان همسفر، قدردان حضور مسافرم در کنگره هستم و این مسیر را فرصتی برای رشد و نجات او می‌دانم.

همسفر پروین:

وقتی می‌دیدم مسافرم به‌جای ماندن در خانه، وقت خود را با عشق و اشتیاق صرف حضور در کنگره و نوشتن سی‌دی می‌کند، دلم سرشار از شکرگزاری می‌شد. برای من، این انتخاب نشانه‌ای از حرکت آگاهانه در مسیر تفکر درست و تکامل بود. خوشحالم که در مسیر تفکر درست و تکامل گام برمی‌دارد و آموخته است با اندیشه‌ای سالم، مسائل و چالش‌های زندگی را حل کند. تلاش او برای تزکیه و پالایش درونی، نوری از عشق و محبت در وجودش روشن کرد که هرروز چند برابر به من بازمی‌گردد و آرامشی عمیق و ماندگار در قلبم می‌نشاند.

تعریف شما از همسفر بودن چیست؟

همسفر کبری:

همسفر به معنی یار و همراهی است که در یک مسیر یا سفر، کنار فرد دیگری حرکت می‌کند. در کنگره 60، واژه همسفر به فردی اطلاق می‌شود که خود سابقه اعتیاد ندارد، اما با آگاهی و مسئولیت‌پذیری، در مسیر تعالی اهداف کنگره تلاش می‌کند. وجود یک همسفر برای مسافر ضروری است؛ چراکه همسفر مانند بال پرواز برای مسافر است تا این مسیر درمان را با ثبات بیشتری طی کند و به رهایی برسد.

همسفر پروین:

تعریف من از همسفر بودن در کنگره ۶۰، همراهی آگاهانه، صبورانه و بدون قضاوت با مسافر است؛ همراهی‌ای که هدف آن رسیدن به آزادی، تعادل و رشد درونی است. همسفر واقعی کسی است که ابتدا با آموزش‌های کنگره به ترمیم و اصلاح جهان‌بینی خود می‌پردازد تا بتواند با عشق، صبر و درک متقابل، پشتیبان مسیر درمان و تکامل مسافرش باشد. همسفر در این مسیر، هم‌زمان با کمک به مسافر، سفر رهایی و رشد شخصی خود را نیز تجربه می‌کند.

آیا تا امروز در کنگره به جایگاهی که هدف شما بوده و در ذهن داشته‌اید رسیده‌اید؟

همسفر کبری:

من به دلیل شرایط کاری مسافرم، متأسفانه نمی‌توانم به‌طور منظم در کنگره حضور داشته باشم؛ اما ان‌شاءالله تا یک ماه آینده بازنشسته می‌شود و این موضوع برای من بسیار دلگرم‌کننده است. مشتاقانه منتظرم تا بتوانم حضور مستمرتری در کنگره داشته باشم و در جایگاه خدمت فعالیت کنم؛ چراکه باور دارم حال خوش، نتیجه خدمت کردن است. ان‌شاءالله با استمرار در این مسیر و تلاش آگاهانه به آنچه در ذهن دارم خواهم رسید؛ چراکه خواستن توانستن است.

همسفر پروین:

کنگره به من آموخته که رسیدن، مقصد نهایی نیست، بلکه حرکت آگاهانه و مداوم در مسیر درست، خود بزرگ‌ترین دستاورد است. امروز آموخته‌ام که ارزش اصلی در رشد تدریجی، اصلاح نگاه و پایبندی به مسیر است، نه صرفاً دستیابی به یک جایگاه مشخص.

شیرین‌ترین خاطره‌ای که بعد از رهایی مسافر خود داشته‌اید چیست؟

همسفر کبری:

شیرین‌ترین خاطره‌ام؛ لحظه رهایی مسافرم بود؛ زمانی که باهم به تهران رفتیم و طعم واقعی آرامش را چشیدم؛ اما در کنار آن، یکی از به‌یادماندنی‌ترین تجربه‌هایم، سفر به تهران برای سی سی‌دی بود. این سفر برای من متفاوت از تمام سفرهایی بود که تا آن روز تجربه کرده بودم؛ چراکه در کنار دوستان کنگره‌ای انجام شد؛ دوستانی که همگی مثبت‌اندیش، هم دل و دور از ضد ارزش‌ها بودند. از صمیم قلب از همه عزیزانی که در این سفر همراه من بودند تشکر می‌کنم؛ چراکه خاطره‌ای شیرین و ماندگار برایم رقم زدند.

همسفر پروین:

شیرین‌ترین خاطره من لحظه‌ای بود که دیدم مسافرم با چشمانی آرام و دلی سبک، به زندگی لبخند می‌زند. آن لحظه برای من حسی شبیه تولدی دوباره بود و از همان روز به‌خوبی درک کردم که رهایی فقط یک واژه نیست، بلکه حقیقتی عمیق و لمس کردنی است که می‌تواند جان تازه‌ای به زندگی ببخشد.

دیدگاه شما نسبت به همسفر و نقش خودتان در سفر اول چه تفاوتی با سفر دوم داشته است؟

همسفر کبری:

در ابتدا لازم می‌دانم از آقای مهندس و خانواده محترمشان صمیمانه تشکر و قدردانی کنم که این بستر ارزشمند را برای ما فراهم کردند. همچنین هفته همسفر را به خانم آنی و خانواده محترمشان تبریک عرض می‌کنم و از خداوند متعال برای ایشان عمر باعزت و پربرکت مسئلت دارم.

زمانی که من به‌عنوان همسفر وارد کنگره شدم، واقعاً دچار سردرگمی بودم و درک درستی از مفهوم همسفر نداشتم؛ چراکه چهار ماه پس از مسافرم وارد کنگره شدم. در ابتدای مسیر، واژه همسفر برایم ناآشنا بود و حتی با گوش دادن به سی‌دی‌ها، درک و دریافت چندانی نداشتم. با خودم می‌گفتم من که تخریبی ندارم، پس چرا باید در این مسیر همراه مسافرم باشم؟ اما به‌تدریج و به‌ویژه در سفر دوم، مفهوم واقعی همسفر بودن برایم روشن شد. به این نتیجه رسیدم که حضور همسفر برای هر مسافر ضروری است؛ همان‌طور که در یک سفر معمولی، همراه داشتن همسفر، مسیر را لذت‌بخش‌تر و امن‌تر می‌کند، در مسیر درمان نیز این همراهی اهمیت دوچندان دارد.

مسافر من در مرحله‌ای به مدت هفت ماه به‌تنهایی سفر کرد و من در کنارش نبودم؛ درنتیجه سفرش به خرابی انجامید؛ اما در مرحله دوم، با همراهی همسفر، توانست به رهایی برسد. این تجربه به من آموخت که وجود همسفر، نقش بسیار مهمی در درمان دارد. حتی اکنون نیز که مدتی از حضور مسافر در کنگره فاصله افتاده، آمدن من به کنگره، گوش دادن و نوشتن سی‌دی‌ها، برای او قوت قلب است. یک همسفر آگاه می‌تواند در زمان لغزش، مسافر را دوباره به مسیر درست هدایت کند. امیدوارم در این راه ثابت‌قدم باشم و آرزو دارم هر مسافری که به کنگره وارد می‌شود، از نعمت داشتن یک همسفر بهره‌مند باشد؛ چراکه همسفر، بال پرواز مسافر است.

همسفر پروین:

در سفر اول، خودم را مسئول نجات مسافرم می‌دانستم؛ اما در سفر دوم آموختم که نقش من، منجی بودن نیست، بلکه همراه بودن آگاهانه است. این تغییر نگاه، مسیر را هم برای من و هم برای مسافرم هموارتر و عمیق‌تر کرد.

چه مسئله‌ای ‌در مسیر کنگره باعث تردید شما برای ادامه حضور شده است؟ چگونه با آن روبه‌رو شدید؟

همسفر کبری:

پس از رهایی مسافرم، نیامدن او به کنگره برای من باعث تردید شد. بااین‌حال به‌عنوان همسفر تلاش کردم نقش حمایتی خود را حفظ کنم. حضور من در کنگره، گوش دادن و نوشتن سی‌دی‌ها، تأثیر مثبتی بر تصمیم مسافرم گذاشت و باعث شد دوباره به بازگشت به این مسیر فکر کند. امیدوارم که این بار محکم‌تر، آگاهانه‌تر و خدمت‌گزارتر از گذشته، مسیر کنگره را ادامه دهد.

همسفر پروین:

سخت‌ترین تردید من زمانی شکل گرفت که احساس کردم این مسیر پایانی ندارد و گویی سختی‌ها و آموزش‌ها تمامی ندارند. لحظاتی بود که تصور می‌کردم درجا می‌زنم و این راه بیش از آنچه فکر می‌کردم، صبر و فداکاری می‌طلبد؛ اما مواجهه من با این تردید، با بازگشت به چرای اولم آغاز شد. با مرور رهایی مسافرم و آرامشی که پس‌ازآن وارد زندگی‌مان شد و با تکیه بر سیستمی که همه را بدون قضاوت می‌پذیرد، به این درک رسیدم که این سختی‌ها نه مجازات، بلکه ابزار ساختنِ و رشد دادن من هستند. در آن لحظات، آموزش‌های کنگره را عمیق‌تر از همیشه لمس کردم.

همسفر بودن چه تأثیری بر نقش شما به‌عنوان مادر داشته است؟

همسفر کبری:

کنگره به من آموخت که برای مادر بودن، ابتدا باید همسفر خوبی باشم؛ هم برای همسرم و هم برای فرزندانم. یاد گرفتم همان‌طور که در مسیر درمان لازم است همراهی آگاه باشم، در خانه نیز باید مادری آگاه، صبور و همراه برای فرزندانم باشم. آموختم که به‌جای اجبار و کنترل، مسیر درست را به فرزندانم نشان دهم و آن‌ها را با ارزش‌ها آشنا کنم؛ تا خودشان بتوانند انتخاب صحیح داشته باشند.

امروز تلاش می‌کنم یار و همراهی مطمئن برای فرزندانم باشم و در کنارشان در مسیر زندگی حرکت کنم؛ تا با هم در صراط مستقیم گام برداریم و از ضد ارزش‌ها دوری کنیم تا به آنچه صلاح و خیر آنان است، برسیم. ان‌شاءالله همه ما در این مسیر ثابت‌قدم باشیم.

همسفر پروین:

کنگره و همسفر بودن به من آموخت که مادر واقعی، مادر تربیت‌کننده نیست، بلکه مادر حمایتگر است. نقش من از کنترل‌گری و دلسوزی افراطی و کورکورانه به اعتماد و عشق آگاهانه تغییر کرد. به‌جای تمرکز بر اصلاح فرزندم، نگاهم را به ترمیم خودم معطوف کردم و این تغییر نگاه، نه‌تنها به سفر مسافرم، بلکه به مادر بودنِ من نیز عمق و آرامشی بی‌نظیر بخشید.


شما عزیزان نه‌تنها یاری بخش مسافران هستید، بلکه حضور گرم شما فضای کنگره را نیز عطرآگین می‌کند، حضور پرشور و محبت‌آمیز شما، انگیزه مسافران را صدچندان کرده است. همسفرانی چون شما که تا دیروز در کنج خانه‌های خود امیدی به ادامه حیات نداشتید، امروز این چنان شوق و علاقه به ادامه مسیر دارید. تشکر از همسفر کبری و همسفر پروین که وقت خود را در اختیار ما گذاشتند و قدردانی می‌کنم از همه شما که در این مصاحبه ما را یاری کردید.

طراح سؤال و مصاحبه‌کننده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .