روزهای پنجشنبه همیشه استرس همراه من بود؛ زیرا باید زودتر کارهایم را تمام میکردم تا بتوانم بهموقع به شعبه برسم. سریع سفره را جمع کردم، موهای دخترم را شانه زدم و آماده رفتن به کنگره شدم.
در مسیر که میرفتیم، هر سهمان خوشحال بودیم؛ زیرا هفته همسفر بود و ما در شعبه جشن داشتیم. ناگهان یاد روزهایی افتادم که با چه سختیها و مشکلاتی این مسیر را آمدیم. گاهی در مسیر کم میآوردیم، ولی باز ادامه میدادیم.
به سمت مسافرم رو کردم و از او پرسیدم: یادت هست که از روی ناآگاهی چه رفتارهایی داشتم و حال تو را خراب کردم و سبب شدم مسیرت را دور بزنی، برگردی و گاهی نیز توقف کنی؟
مسافرم گفت: به یاد دارم تمام روزهایی را که با ترسها و ترکشهای اعتیادم تو را آزار میدادم. بارها ناامید شدی و با اشک سر به بالین گذاشتی. شاید اشکهایت را پنهان کردی، ولی من میدیدم؛ میدیدم که چگونه آسیب میبینی، اما من در چنگال مواد مخدر اسیر بودم. من هنوز شرمنده تو هستم.
گفتم: من کجای سفرت را کم گذاشتم؟
مسافرم جواب داد: آنجا که آموزشها را تنها شنیدی و با دل نگرفتی، آنجا که تغییرت عقب افتاد. من وسط باد و خاک مسیر تنها ماندم.
گاهی فکر میکردم این نیروهای منفیِ خشم، ترس و ناامیدی مثل دیوارهای نامرئی دور من را گرفتهاند. گفتم: من هنگامی که میدیدم مسیرت پر از اشتباه و شکست است و در حین سفر لغزش داری، دلم بسیار شکست. دردناکتر این بود که کسی که دوستش دارم در حال غرق شدن بود و من فقط در حال تماشا کردن هستم.
به خودم گفتم باید نقش خودم را بهعنوان یک همسفر بهدرستی ایفا کنم و با دل و جان در مسیر آموزش قرار بگیرم.
مسافرم گفت: تغییر تو به من جرئت داد که بتوانم روی پاهایم بایستم و ادامه بدهم.
گفتم: من از تمام دردها و مشکلاتی که در مسیرمان بود آموزش گرفتم؛ برای همین اکنون کنار هم ایستادهایم، قلبهایمان سبکتر شده و قدمهایمان محکمتر.
مسافرم گفت: اکنون نگاه کن، همه سختیها، تاریکیها، اشکها و ترسها ما را به اینجا رساند؛ جایی که حالمان خوب است و رهایی را لمس کردیم.
گفتم: پس ما هم نباید فراموش کنیم. باید یادمان بماند زمانی که به کنگره آمدیم، افرادی بودند که هیچ شناختی از ما نداشتند، اما با تمام وجودشان به ما یاری رساندند. اکنون دیگر نوبت ماست؛ ما نیز باید ادامهدهنده راه آن عزیزان باشیم تا کنگره برای کسانی که به این مکان نیاز دارند، برای همیشه پایدار بماند.
نویسنده: راهنما همسفر منیژه
ویرایش: همسفر ثریا، رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر نجوا، راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
274