مشارکت همسفر سمیرا:
همسفر چه کلمه زیبایی است؛ «هم بعلاوه سفر» یعنی در این مسیر تنها نیستی، کسی تو را برای رسیدن به یک هدف مشترک همراهی میکند. من بارها در جلسات مختلف کنگره شنیده بودم که میگفتند: «همسفر، بال پرواز مسافر است»، اما هرگز به عمق این جمله پی نبرده بودم تا زمانی که این مشارکت و خدمت به من واگذار شد.
ساعتها نشستم و به این کلمه فکر کردم تا بتوانم درباره همسفر بنویسم. کمکم فهمیدم همسفر یعنی من؛ یعنی من در کنار مسافرم، در حال خوش و ناخوش، در شادی و غم. با خودم فکر کردم آیا تا به حال با جان و دل در کنار مسافرم بودهام؟ یا همیشه میخواستم روی او را کم کنم، مخالفت کنم یا حتی جنگیدن با او را ترجیح میدادم؟ نه، اینگونه زندگی هم برای من تلخ بود و هم برای او. پس یاد گرفتم باید در کنارش باشم و همراهیاش کنم تا از گذرگاههای سخت و سهل با هم عبور کنیم و به آرامش درونی برسیم؛ تا بتوانیم زندگی سالم و شاد را به فرزندان خود هدیه دهیم.
بهراستی ما برای چه به دنیا آمدهایم؟ آیا جز این است که آرامش را تجربه کنیم؟ نقش من به عنوان همسفر این است که کنار مسافرم قرار بگیرم، نه روبهرویش؛ ببخشم، عشق بورزم و صبوری کنم تا بتوانم بال پرواز باشم؛ پروازی از جنس مهربانی، پروازی از تاریکیها به روشناییها و از نفرت به عشق.
من به این آگاهی رسیدم که تنها مسافرم ایراد نداشت که زندگی برایم سخت شده بود، بلکه خودم نیز پر از ضدارزشها بودم. اگر مسافرم به کنگره نمیآمد، من هرگز با مفهوم همسفر آشنا نمیشدم. خوشا به حال من که لقب همسفر را به من دادهاند. من باید همجنس نام همسفر باشم تا به دل بنشینم؛ پس باید صبور باشم، نه صرفاً تحملکننده. با ایمان به مسافرم، مسیر کنگره را طی کنم تا خودم نیز آموزش ببینم و به هدف مشترک خود برسیم.
هدف مشخصِ ما، رهایی و در ادامه، خدمت و کمک به دردمندانِ خواهان درمان اعتیاد است. در کتاب «۶۰ درجه زیر صفر» خواندم: «دارای بالهای قوی شوید و به نقاط غیرممکن پرواز نمایید.» امیدوارم خداوند مرا یاری کند تا با بالهای قوی، مسافرم را همواره در زندگی و در کنگره همراهی کنم؛ او را سالم و رها ببینم تا من و فرزندانم در آرامش، در کنار یکدیگر، مسیر زندگی را ادامه دهیم.
مشارکت همسفر رخساره:
همسفر باید بیاموزد که برای خودش به کنگره بیاید؛ نه فقط بهدلیل درمان مسافرش؛ زیرا زمانی که همسفر برای خودش به کنگره میآید، میتواند تأثیر مؤثرتری در مسیر درمان مسافر داشته باشد. همسفر با نوشتن سیدیها و حضور منظم در جلسات، تعادل خود را افزایش میدهد؛ چرا که تخریبی که بر همسفر وارد شده، کمتر از مسافر نیست. همسفر در کنار مسافر نقش بسیار مؤثری دارد و میتواند تکیهگاه امن و قابل اعتمادی برای او باشد.
مسافر در شرایط بسیار سختی قرار دارد و همسفر ناآگاه میتواند ناخواسته باعث آسیبهای بیشتری شود. بنابراین همسفر باید از آموزشها و علم کنگره۶۰ بهره بگیرد. مهمترین شرط همراهی، عشق ورزیدن و محبت کردن به مسافر است تا مسیر سخت درمان با آرامش بیشتری طی شود. همسفر باید به مسافرش اعتماد کند و نقش حمایتکننده را بهدرستی ایفا نماید. حضور همسفر، قوت قلب مسافر است؛ اما اگر آموزش درستی ندیده باشد، با کوچکترین تغییر، مسافر را به چشم گناهکار میبیند. اگر مسافر خسته باشد یا دیر بخوابد، بلافاصله قضاوت میشود که سفرش را خراب کرده است.
اعتماد یکی از اصلیترین عواملی است که رابطه سالم همسفر و مسافر را شکل میدهد. اعتماد باعث میشود مسافر با تمام وجود تلاش کند تا به نتیجه برسد. بیاعتمادی، حتی زمانی که سفر مسافر درست پیش میرود، موجب کاهش انگیزه او میشود. اگر مسافر خوب سفر میکند، نتیجه عملکرد درست و آگاهانه همسفر نیز هست. در نهایت، همسفر باید یک قدم جلوتر از مسافر باشد تا در زمان سختی بتواند به او کمک کند، آرامش را حفظ نماید و تکیهگاهی مطمئن برای او باشد.
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)، دبیر اول سایت
نمایندگی همسفران خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
58