طبق قوانین کنگره ۶۰، واژه «همسفر» به شخصی اطلاق میشود که سابقه اعتیاد ندارد و در مسیر تعالی اهداف جمعیت کنگره ۶۰ تلاش میکند. این تعریف شامل همسفرانی که مسافر ندارند نیز میشود؛ اما در این مقاله، منظور از همسفر، افرادی هستند که به همراه مسافران خود وارد این جمعیت نور شدهاند.
حال این پرسش مطرح میشود که همسفر بودن به چه معناست و همسفر چه نقشی در مسیر درمان ایفا میکند؟
مفهوم همسفر بودن همسفر، همانگونه که از نامش پیداست، همراه مسافر در مسیر سفر است؛ نه باربر او و نه کسی که سختیها و بدهیهایش را به دوش بکشد. تمام سختیهای سفر بر عهده خود مسافر است و هیچ انسانی نمیتواند به جای او این مسیر را طی کند.
نقش همسفر، نقشی مکمل و تسهیلکننده است. اگر مسافر بهدرستی سفر کند، بخش مهمی از آن به عملکرد صحیح همسفر بازمیگردد و گاهی نیز عملکرد نادرست همسفر میتواند مانعی جدی در مسیر درمان مسافر ایجاد کند. همسفری که بدون آگاهی و آموزش، صرفاً با نیت کمک وارد عمل میشود، ممکن است ناخواسته با قضاوت، کنترلگری و دخالتهای نابجا، فضای خانه را متشنج کرده و به سفر مسافر آسیب بزند.
*اهمیت آموزش همسفر*
همسفر تنها زمانی میتواند یاریرسان واقعی باشد که نسبت به صورتمسئله اعتیاد، شرایط سفر و روش درمان آگاهی داشته باشد. بدون دریافت آموزشهای کنگره ۶۰، همسفر نهتنها کمکی به درمان نمیکند، بلکه گاهی مانعی جدی در مسیر آن میشود.
در کنگره ۶۰، همسفر میآموزد که نقش او نقش همراه، پشتیبان و ایجادکننده آرامش است؛ کسی که در لحظات دشوار، امید، اعتمادبهنفس و قوت قلب را به مسافر منتقل میکند. بنیان کنگره ۶۰، عملکرد همسفر را همانند یک بال پرواز میداند؛ بالی که اگر درست عمل کند، پروازی زیبا و موفق در انتظار مسافر و همسفر خواهد بود.
"همسفر و جایگاه واقعی خود"
همسفر بودن به معنای بازرسی، بدبینی، طعنه زدن و تجسس نیست؛ بلکه به معنای احترام، اعتماد، امید دادن و همراهی آگاهانه است. به همین دلیل، حضور همسفران در لژیونهای همسفران و دریافت آموزشها امری ضروری است. همسفر نباید بدون آموزش، مزاحم سفر مسافر شود؛ چراکه دلسوزی بیمورد، تنها تخریب بههمراه دارد.
همسفران باید بدانند که جایگاههای اجتماعی خارج از کنگره، مانند لباسهایی هستند که در کنگره کنار گذاشته میشوند. در این مسیر، همسفر باید تسلیم آموزش و راهنما باشد تا بتواند به علم و آگاهی برسد.
رشد همسفر، زمینهساز رشد مسافر همسفر با آموزش، بهتدریج از نادانی و جهالت فاصله میگیرد، ضد ارزشهای درونی خود را میپذیرد و از یکهتازی دست میکشد. با گذشت و بخشش، به جایگاه واقعی خود میرسد و این امر باعث میشود نقاط قوت مسافرش را بهتر ببیند و درک کند.
همسفر میآموزد که آرامش را ابتدا درون خود ایجاد کند؛ زیرا تنها در این صورت میتواند آن را به مسافر منتقل نماید. احساساتی مانند نگرانی، خشم، نفرت، بدبینی و تجسس نهتنها کمکی به درمان نمیکنند، بلکه موجب سقوط هر دو میشوند.
*هدف اصلی حضور همسفر در کنگره ۶۰*
همسفر باید بداند که در درجه اول، برای خودش به کنگره میآید؛ برای رسیدن به صلح، آرامش و تعادل. همسفر میآموزد چگونه صبر کند، ناظر خاموش باشد و محبت واقعی را بشناسد؛ محبتی که اندازه دارد و از افراط و تفریط بهدور است.
او میداند که مسئولیت درمان بر عهده مسافر است و نباید دخالت نابجا داشته باشد. همسفر میتواند با ایجاد آرامش در خانه، محیطی امن برای مسافر فراهم کند؛ بهگونهای که مسافر پس از رهایی، از داشتن چنین همسفری احساس رضایت و خوشحالی کند.
*سخن پایانی*
همسفری که آموزشها را بهدرستی دریافت و اجرا کند، دیگر باعث تحریک، تنش و درگیری نمیشود. او میداند که بسیاری از رفتارهای ناهنجار، ناشی از تأثیر مواد است و باید با آگاهی و صبوری با آنها برخورد کرد.
در نهایت، همسفر با رسیدن به آرامش درونی، میتواند نقش مؤثری در درمان مسافر ایفا کند؛ چراکه سفر هزار فرسنگی، با قدم اول آغاز میشود و این قدم، آگاهی و آموزش است.
منابع:سی دی احساس همسفر ،آموزشهای کارگاه خصوصی
نویسنده: همسفر ام البنین. ش رهجوی،راهنما همسفر ام البین.م(لژیون جونز)
ویرایش وارسال: همسفرزهرا. خ رهجوی، راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)دبیر اول سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
102