English Version
This Site Is Available In English

نوری در تاریکی

نوری در تاریکی

همسفر یعنی دو دل که در یک مسیر، آرزوها و آرمان‌هایشان را به هم گره می‌زنند و با هم به‌سوی آینده‌ای روشن‌تر پیش می‌روند. من کسی بودم که خودم را در مسئله اعتیاد جدا از مسافر می‌دانستم و چه‌بسا به‌دفعات و مکرر با تمسخر، طعنه یا دعوا فقط ایشان را مورد مؤاخذه قرار می‌دادم که این از بی‌ارادگی خودش است.

وقتی به کنگره دعوت شدم و واژه همسفر به من تعلق گرفت، اشک مهمان چشم‌هایم شد که چرا من؟ چرا منی که مصرفی نداشته‌ام باید به‌خاطر مسافر اینجا باشم و حس خیلی غریبی داشتم؛ ولی بعد از اولین جلسه باز هم دوست داشتم بیایم. انگار خداوند از من دعوت کرده بود تا خودم را بشناسم، دوست داشته باشم و با خویش خویشتنم آشتی کنم.

این جا یاد گرفتم همسفر مانند نوری در تاریکی، راه را روشن می‌کند و همراهی‌اش در لحظات سخت، دلگرمی می‌آورد. همسفر نه‌تنها در سفرهای دورودراز؛ بلکه در سفرهای کوچک روزمره نیز معنا پیدا می‌کند؛ کسی که در شادی‌ها و غم‌ها شریک است و با لبخندش، خستگی را از تن می‌زداید.

این جا یاد گرفتم که قرار نیست من جورکش باشم، قرار نیست من نقش چک‌کردن مصرف دارو را داشته باشم، به من یاد دادند فقط رها کنم تا مسافر با فراغ‌بال و از روی خواست قلبی خود سفرش را شروع کند و اوج بگیرد.

من یاد گرفتم در این مسیر یخ‌بندان باید دست در دست مسافر بدهم و کنارش قدم بردارم، نه به جلو هل بدهم و نه با غرزدن باعث عقب‌گرد باشم تا در این مسیر شصت درجه زیر صفر، با گرمای دستانم کمی گرما به وجود یخ‌زده‌اش بتابانم که دلگرمی داشته باشد و برایش بال پرواز باشم. باید برای گذر از این گذرگاه سخت، صبر داشته باشیم و باتوجه به عمق تاریکی که در آن قرار داشتیم، ذره‌ذره روبه‌جلو حرکت کنیم.

من همسفر به کنگره آمده‌ام تا بتوانم گره‌های خودم را باز کنم و از تاریکی‌هایی که خودم در آن‌ها هستم عبور کنم، تبدیل به چشمه جوشان و رود خروشان شوم و با کسب انرژی تغییر کنم؛ چون به گفته راهنمای عزیزم وقتی من تغییر کنم، دیدم نسبت به دیگران هم تغییر می‌کند، کم‌کم در وادی چهارده قرار می‌گیرم و می‌توانم نسبت به تمام هستی، عشق و محبت داشته باشم.

استاد امین خیلی قشنگ در سی‌دی کوه فرمودند: همسفران باید برای حال خوب خودشان بازی کنند و بین این‌ها مفاهیمی هست که یک مو با هم فاصله دارد؛ اگر انسان فقط به فکر خودش باشد، خودخواهی شده و اگر فقط به فکر دیگری باشد قربانی می‌شود؛ پس بین این دو تا باید انسان تعادل را پیدا کند، آن‌وقت است که موفق می‌شود.

در پایان خداوند را هزاران بار شاکرم که مسافرم به رهایی رسید، امیدوارم این رهایی مستدام و پایدار باشد و مسافرم گام‌های محکمی در مسیر سفر دوم که هم سخت و هم سهل است، بردارد و خدمتگزار کنگره۶۰ باشد. هفته همسفر را خدمت خانم آنی بزرگوار، استاد امین و خواهران گرامیشان تبریک می‌گویم که در نقش همسفری به‌خوبی ایفای نقش کردند، برایمان الگو هستند و همچنین خدمت تمامی همسفران عزیز هم عرض تبریک دارم و بهترین‌ها را برایشان آرزومندم.

نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون چهاردهم)
عکاس: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
ارسال: همسفر پرنیا رهجوی راهنما همسفر راحله (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .