اولین جلسه از دور ششم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی بروجن ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنمای محترم مسافر محمد و نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «وادی یازدهم، چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند» و «تولد اولین سال رهایی مسافر مهدی» روز پنجشنبه 4 دیماه ١۴٠۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر

امروز با دو دستور جلسه در خدمت شما عزیزان هستیم؛
دستور جلسه اول وادی یازدهم و تجربه من از آن، بنده به چند نکته کوتاه از این وادی بسنده میکنم، چند شاه کلید به ما میدهد که زمانی که ما از وادی دهم عبور کردیم به شرطی میتوانیم به آرامش واقعی دست پیدا کنیم که چشمه جوشان باشیم و در ادامه رود خروشان باشیم. نکتههای کلیدی این بود که شیطان برای اینکه برتری خودش را نسبت به انسان ثابت کند، یکرنگی را با انسان شروع میکند، و در این جنگ چند سلاح دارد که اگر یک انسان آگاه متوجه باشد میتواند درها را ببندد که آسیب نبیند.
سلاح اولش القاء و الهام است که فقط میتواند پیشنهاد بدهد که اگر ما خودمان را در معرض القائات و الهامات درست قرار بدهیم هیچ موقع از این راه آسیب نمیبینیم.
القائات درست یعنی مکانی که باعث میشود شخص جذب نیروهای منفی شود. سلاح دوم که خیلی مهم است ماده و مادیات است؛ یعنی چیزی که خداوند خلق کرده که انسان با اختیاری که دارد میتواند با استفاده از آن اگر سوار باشد به اوج برسد و اگر مادیات سوار بر انسان باشد نابود میشود.
که شیطان هم از این سلاح استفاده میکند برای اینکه انسان را به تاریکی ببرد، یک کاری میکند که مادیات بر آن سوار شود که این هم یک فلسفه طولانی دارد یعنی تمام هستی تمام مادیات تمام موقعیتها خیلی خوب هستند، خیلی مهم هستند به شرطی که ما به نفع رشدمان از آن استفاده بکنیم.
و مورد سوم خمر است، همان جادوی هفت رنگ، بعضی مواقع انسانها تصور میکنند خمر فقط برای مصرف کنندههای مواد مخدر هستند یا کسانی که قرص و مشروب مصرف میکنند،( خیر)
مهمترین نکته خمر در اول افکار مسموم است، افکار و اندیشه غلط، همان جایی که ما در برنامهریزیهایمان داریم از یک تفکر غلطی استفاده میکنیم، همان جایی که دید ما نسبت به وقایع مختلف غلط است خیلی قشنگ میگوید؛ میگوید، رود خروشان میداند مسیرش ناهموار است و مشکلات در مسیر هست ولی به حرکت خود ادامه میدهد، یعنی انسان بایستی با علم بر اینکه مسیر هموار نیست و مشکلات است به راه خودش ادامه دهد و از مسیر منحرف نشود.
و یک نکته خیلی جالب این است که انسانهایی که در حال بازپرداخت آن چیزی که به دست آورده هستند، همیشه مثل یک چشمه جوشان به بحر اقیانوس میرسند.
و آنهایی که هر چیزی به دست میآورند فقط برای خودشان و خانواده خودشان دارند نگه میدارند، مثل یک کویری هستند که در این کویر هیچ علف و یا درختی نکاشتند که از طوفانهای شن در امان باشند. در اینجا حجت را بر ما تمام میکند که وقتی ما فرصتی به دست میآوریم، وقتی رشد میکنیم، هر آن چیزی که به دست میآوریم فقط مختص خود ما نیست، بایستی حواسمان باشد که در این طوفان شن یک درختی هم بکاریم، که امیدواریم همه عزیزان همچون چشمه جوشان و رود خروشان باشند.
و در ادامه اولین سال رهایی مسافر مهدی هست خواهش میکنم مهدی عزیز و همسفر محترمشان
بایستند و تشویقشان بفرمایید.
.jpg)
(1).png)

خیلی تبریک عرض میکنم خدمت این خانواده محترم، تبریک عرض میکنم به مهدی عزیز و همسفر محترمشان، تبریک عرض میکنم خدمت راهنمای محترم همسفرشان و خانواده و بچههای محترمشان. جالب است که دستور جلسات متناسب با افراد انتخاب میشوند. مهدی از همان روز اولی که حرکت کرد کاملاً فرمانبردار بود و از همان اول درمان سیگار را شروع کرد و از همان اول همسفرش را همراه خودش آورد و وادی یازدهم را کاملاً اجرا کرد، یک روز غیبت نداشت اگر غیبتی هم داشت حتماً یک دلیل خیلی منطقی داشت. خیلی گوش به فرمان بود، سیدیهایش را مرتب مینوشت، هر روز به موقع حضور داشت و بسیار رهجوی مسئولیت پذیری بود. خیلی مرتب جلو آمد و از همان اوایل، خدمت گرفت و در این مسیر خیلی قوی حرکت کرد و خانواده ایشان هم در کنارشان آمدند مخصوصاً آقازاده کوچکش که ورزشکار هم هست هر روز صبح در آن سرما و برف میآمد و یک باوری بود که برای آن بچه هم چقدر مهم بود که پدرش از آن تاریکی بیرون بیاید.
انشاالله در مسیرشان قوی و پر انرژی حرکت کنند و یک نکته خیلی روشنی که مهدی داشت که هیچ موقع فراموش نمیکنم؛ همانطور که مولایمان امام علی فرمودهاند؛ اگر مسئولیتی یا خدمتی از ما زور است اگر آن را قبول کنیم خیانت است. مهدی کاملاً اشراف داشت بر این قضیه، وقتی خودش را در موقعیت یک خدمتی میدید، اگر میدانست از عهده آن خدمت بر نمیآید میآمد و میگفت من نمیتوانم، اگر میشود یک خدمت دیگری به من بدهید. نه اینکه بخواهد از زیر بار مسئولیت در برود اصلاً اینگونه نبود، میآمد و میگفت اگر میشود یک خدمت دیگر به بنده بدهید من میترسم از عهده این خدمت بر نیایم و این یک نکته خیلی روشن بود از مهدی، و مطمئن هستم که در ادامه موفق خواهند شد چون خانواده در کنار هم دارند رشد میکنند یعنی مهدی یک نفر نیست ،ما میگوییم یک کنگره ای به تمام معنا خانوادهای هستند که در کنار هم حرکت میکنند،
خیلی ممنون که به صحبتهای بنده گوش کردید خودتان را تشویق کنید.

آرزوی مسافر مهدی:
آرزو میکنم بیرون از این مکان هر کس در تاریکیها قرار دارد،به لطف خداوند برایش روزنهای نمایان گردد و از وجود کنگره ۶۰ بهرهمند بشود.
آرزوی همسفر فاطمه:
من هم این لحظه و این روزها و شادیها را برای تمام سفر اولیها و همه عزیزان آرزومندم.
آرزوی همسفر بنیامین:
من هم آرزو میکنم کنگره ۶۰ همچنان به پیشرفت خودش ادامه بدهد.
مشارکت مسافر مهدی؛
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. در ابتدا تشکر میکنم از بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس و همچنین جناب دکتر امین و همینطور سرکار خانم آنی بزرگ، و از علم کنگره و دانش که این خانواده دارند لذت میبرم و این علم را در زندگیم کاربردی میکنم. و در ادامه تقدیر و تشکر میکنم از راهنمای بزرگوارم آقا محمد و همچنین راهنمای همسفرم سرکار خانم زهره کمال تشکر را دارم و تشکر میکنم از همسفر خوبم که لحظه لحظه در کنارم بود و همسفرهای کوچکم که از ابتدا به خصوص در پارک من را همراهی میکردند. همینطور که آقا محمد فرمودند این دستور جلسه خیلی با من مانوس بود و به طریقی بود که با علم کنگره من به جوشش در میآمدم. هنوز هم در ابتدای راه قرار دارم و امیدوارم در ادامه در کنار آموزشهای کنگره و خدمت کردن در راستای آن بتوانم به یک چشمه جوشان و رود خروشان واقعی تبدیل بشوم و بتوانم به دیگران حال خوب و آرامش و احساس امنیت و بخشش را هدیه کنم.
مشارکت راهنمای محترم همسفر زهره؛
سلام دوستان زهره هستم یک همسفر: در ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر به من اجازه داد در کنار شما عزیزانم باشم. این تولد و یک سال رهایی را تبریک عرض میکنم خدمت منشاء تمام این تولدها و رهاییها جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان که ما هرچه داریم از برکت وجود این بزرگواران است. عرض تبریک دارم خدمت راهنمای بزرگوارم سرکار خانم آرزو و همینطور عرض تبریک خدمت راهنمای مسافر آقای محمد و خدا قوت عرض میکنم خدمت آقای محمد. تبریک ویژهای به این خانواده خوب, آقای مهدی،خانم فاطمه،آقا بنیامین و آقا میکائیل عزیز. هفته همسفر را پیشاپیش تبریک عرض میکنم خدمت تمام همسفرها و انشاالله خداوند میداند این رنج دستشان برکت این از خود گذشتگیهایی که در زندگی داشتهاند و پای زندگیهایشان ماندهاند، برکتش اینها برخواهد گشت و هدف کنگره احیای خانوادهها میباشد و خوش به سعادت خانوادههای کنگرهای.
خانم فاطمه یک رهجوی بسیار فرمانبردار بود و پا به پای مسافر خود حرکت کردند و امیدوارم از خدمتگزاران خوب کنگره در کنار مسافرشان همچنان محکم و استوار حرکت کنند. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
مشارکت همسفر فاطمه؛
من هم خداوند را هزاران بار شکر میکنم که به واسطه مسافرم توانستم در جهت آموزشهای کنگره قرار بگیرم و الان این حال خوش را تجربه کنم. از جناب مهندس تشکر میکنم که این بستر را برای ما به وجود آوردند که کسانی که از ادامه زندگی خسته شدهاند بتوانند به آرامش برسند. از خانواده محترم ایشان کمال تشکر را دارم به خصوص آقای امین و خانم آنی و در ادامه از تمام کسانی که ما را به رهایی و آرامش رساندند به خصوص آقای محمد و خانم زهره تشکر میکنم.
مشارکت همسفر بنیامین؛
من هم به نوبه خودم ابتدا از خداوند و در ادامه از جناب مهندس و خانواده ایشان و از راهنمای پدرم آقا محمد و راهنمای مادرم خانم زهره تشکر و قدردانی میکنم چون آموزشها و راهنماییهای این بزرگواران باعث گردید آرامش به زندگی ما باز گردد.
مشارکت همسفر میکائیل؛
من هم از خداوند سپاسگزارم، از جناب مهندس عزیز تشکر میکنم. از آقا محمد و خانم زهره هم بسیار تشکر میکنم.





(11)(2).gif)

پذیرایی: مسافر رجبعلی، مسافر صادق
(2).png)

مرزبان کشیک: مسافر حسین
(3).png)

مهماندار: مسافر هادی ، میکروفون گردان: مسافر محمدرضا
(4).png)

راهنمای تازه واردین: مسافر مجتبی
(5).png)

نگهبان نظم: مسافر کوروش
(6).png)

سیستم صوتی: مسافر مسلم
(7).png)

.jpg)
(7)(1)(1)(1)(1)(4)(1)(1)(6).jpg)
تایپیست ها: مسافر ارژنگ لژیون یکم، مسافر محمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر مسلم لژیون دوم
ویرایش و تنظیم خبر: مسافر کرامت( نگهبان سایت)
مرزبان خبری: مسافر سلمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
644