سفر، مسافر و همسفر واژگانی با معنایی به طول تاریخ هستند که اکنون با درکی متفاوت پیش روی انسانها قرار دارند و ریشه مشترکی بهنام سفر دارند. هر سفری که آغاز میگردد نشان از انتهای سفری دیگر است و هر مسافری که به مقصد میرسد در گوشهای دیگر در زیر این آسمان کبود، مسافر دیگری کولهبار میبندد تا سفر خود را آغاز کند. در کشاکش سفر بود که نام همسفر به میان آمد و انسان میپنداشت که در این آغاز، قرار فقط همسفر بودن است؛ اما اینها همه بازی لغات و کلمات هستند؛ چرا که کل مقصد همان سفری است که انسان بابتش همسفر یا مسافر شده است. تمام فلسفهای که با وجود آن به دنیا آمده و این سفر تا آنجا باید ادامه پیدا کند.
سفری از ظلمانیترین لحظات به تلألؤ نور، سفری از عمق کاستی به فراوانی، سفری از جهل به دانایی، هر چند آهسته اما ارزشمند، سفری از تن به جان، از نفرت به عشق، حتی به خود، سفری از نادانی به درکی عمیقتر از کائنات، سفری از ناامیدی به لمس قدرت مطلق هستی و سفرهایی که یکی پس از دیگری به فرمان انجام خواهد شد. شخصی نیست که سفر را تجربه نکرده باشد؛ اما شیرینی و لذتش را چطور؟ آیا طعم سفر را همسفر شیرین میکند یا عزم راسخ مسافر کافی است؟
همسفر بودن یعنی همراهی بی تمنا، یعنی عشق فقط برای عشق، یعنی نامی آشنا در طول سفر که رنج سفر را میکاهد؛ زیرا زاده شده تا همراه باشد و این فرمان او، تقدیر او و خواست یک همسفر است. این سفر تا انتهای هستی ادامهدار است و این اندیشه، بسیار زیبا است که حیات پایانی ندارد و مرگ پایان زندگی در برگی از کتاب زندگی است. به این مدعا همسفر بودن نیز تا انتهای هستی ادامهدار است و چه خوش است همسفر عشق بودن!
انسان مسافری تنها است، فارغ از هر جایگاه و نقشی که دارد و همسفر، مسافری همراه است که آمده تا سبب بودنها باشد: بودن پدر کنار سفره، بودن برادر در خانه، بودن همسر در لحظهلحظه تنهایی، بودن مادری که مادری کردن را یادش رفته است، بودن دختری که ناخواسته به یغما رفته و بودن نام انسان. همسفر بودن بهغایت یعنی عشق، یعنی زمانیکه توانی برای ادامه نداری، آبی نوشین هست تا نفسی تازه شود.
شرط بقای سفر، همسفر واقعی بودن است. همسفر یعنی اگر گاهی خسته شد سکان را میسپرد و آسوده چشم میبندد تا لختی دیگر که با جانی تازه چشم بگشاید. یادت هست که اینجا چگونه همسفر معنا شد؟ در یک روز جمعه که بیآلایشترین جمع آموزش در هستی کنار هم روی زمین نشسته بودند تا باز بیاموزند، خانم شانی فرزند کوچک نگهبان کنگره۶۰ گفتند: زندگی با مسافرانمان انتخاب ما بوده است. شاید در آن لحظه درک این معنا مشکل به نظر میآمد؛ اما بهحق انتخاب ما بوده است تا راه فراگیری این همه عشق و آموزش برایمان باز شود.
به جرأت میتوان گفت که همسفران کنگره خرسند از این انتخاب هستند. سفر در کنگره در سه مرحله تعریف شده است. سفر اول را از مصرف مواد مخدر تا قطع آن تعریف میکنند؛ اما آیا همسفری که بهواسطه داشتن پیوند محبت با مسافر، همواره به جسم و روح خود آسیب زده از این مرحله مستثنی است؟ خیر فقط تنها تفاوت در تخریب با مواد و بدون مواد است. اما جای نگرانی نیست. همسفر عشق، مرحله دوم راهی است که هر شخصی میرود به دنبال پیدا کردن خود گمشدهاش که معلوم نیست کجای سفر جامانده است.
زمانیکه جسم احیا شد به دنبال خود گشتن، عمق و معنا پیدا میکند در غیر این صورت بیهوده رفتن و هیچ نیافتن است. کالبدهای یخزده مسافران در طی سفر با داروی شفابخش OT و مثلث درمان DOD در طول زمان لازم و با پروتکل درمانی مناسب تحت پروتکل درمانی مناسب قرار میگیرد و سبب میشود تا این یخها تبدیل به آبی پاک شوند تا جوانههای وجود مسافر درمان و حیات دوباره آغاز گردد. درمان نیمی از راه است و سفر از خود آغاز میگردد و تا رسیدن به تعادل و قدرت مطلق ادامه مییابد و باز فرمان الهی میآید تا تقدیرمان را اینبار زیباتر بنویسد؛ زیرا ما همسفر عشق شدهایم.
قانون لاکپشت را شنیدهاید؟ این قانون میگوید یک لاکپشت حتی اگر در عمق اقیانوس هم باشد، بدون هیچ استرس و نگرانی و در آشوب و آرامش فقط شنا میکند. مهم نیست چند لاکپشت از او جلوتر هستند یا سرعتشان چقدر است؟ او با ایمان به ساحل آرام و پیوسته میرود تا برسد. هر بار یک گام بر میدارد و در نهایت لاکپشتها همواره به ساحل میرسند. علم یعنی آنچیزی که به راستی و درستی دلالت میکند و مانند قوانین جاری در طبیعت است و محصول شیرین دارد. روشی که در کنگره برای درمان استفاده میشود نیز علمی است که تجربه شده و سندی بدون نقص است.
روشی که در کنگره برای درمان استفاده میشود نیز علمی است که تجربه شده و سندی بدون نقص است. زمان لازم را به جسم میدهد تا بدون عجله خود را بازیابد و سیستمهای تولید مخدرهای طبیعی بدن که از کار افتاده بودند دوباره به چرخه حیات باز گردند. به بوستان همواره با طراوت تعادل که ورود یابی، تازه با عشق فریاد خواهی زد که خدایا بابت این انتخاب شکر. اینجا همسفر نیز پروتکل درمان را میآموزد تا در کوران سفر به تمام معنا بال پرواز باشد. بالزدنهایتان در آسمان زندگی عقابگونه و قوی باشد و جشن همسفر گوارای وجود نازنینتان باشد.
منابع: کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر و کتاب حال شما چطور است
نویسنده: راهنما همسفر فروغ (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فروغ (لژیون سوم)
عکاس: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
235