همسفر فاطمه:
هفته همسفر را به همه همسفران کنگره۶۰ تبریک عرض میکنم. من بهعنوان یک همسفر، از زمانیکه وارد کنگره شدهام، فهمیدم که اینجا یک شروع تازه و سفری جدید است. سفری که نیازمند آموزش، برنامهریزی و همراهی است. حالا که در مسیر سبز کنگره قرار گرفتهام، میدانم که باید امیدبخش مسافرم باشم، همراه و همسفر او بمانم تا بتواند سفرش را با موفقیت به پایان برساند.
من همسفر باید چراغ راه باشم؛ چون روزی در ناامیدی مطلق به سر میبردم؛ اما دوباره تلاش را از سر میگیرم و با جانی دوباره به راه خودم ادامه میدهم. برای من، این سفر، آغاز یک فصل جدید نیست؛ بلکه باز شدن کتابی تازه و بسته شدن کتاب قبلی است، این تازه اول صفحه است و این بسیار زیبا و امیدبخش است.
همسفر الهام:
خداوند را شکر میکنم که عضو کوچکی از کنگره۶۰ هستم. واژه همسفر برای من تا قبل از ورودم به کنگره تنها یک لغت بود و مفهوم قابل درکی نبود؛ اما بعد از ورودم به کنگره همسفر برای من معنا پیدا کرد.
همسفر بودن برای من یک موهبت شد. همسفر یعنی انسانی سراسر عشق. وقتی در کنگره به من گفتند که تو یک همسفر هستی در واقع نشان خوش رنگ طلا را بر گردن من آویختند و به من فهماندند که در مسیر زندگی تو بال پرواز مسافر هستی و مسافر هم نقطه تکامل تو است.
در کنگره آموختم که من همسفر برای اینکه در سفر زندگی از بودنم و از مسیر لذت ببرم؛ باید لحظهبهلحظه آموزش بگیرم و فقط در مسیر تزکیه و پالایش خود تلاش کنم و مسافرم تغییر مثبت را در وجود من همسفر ببیند و اثر مثبت آن را دریافت کند. خدا را شاکرم که در کنگره هستم و آرزو دارم در تمامی ابعاد زندگی فرزند کنگره بمانم.
همسفر ندا:
هفته همسفر را به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و تمام همسفران تبریک عرض میکنم. امیدوارم که بهترینها نصیب شما شود. بهنظر من همسفر نقش بسیار مهمی در کنگره ۶۰ دارد و با صبر، حوصله و تفکر میتواند در این مسیر به مسافرش کمک کند تا به رهایی برسد.
به فرموده آقای مهندس «همسفر کسی است که سابقه مصرف ندارد و در این راه به مسافرش برای رسیدن به اهدافش کمک میکند». روزی که اذن ورود من و مسافرم به کنگره صادر شد با قلبی که مملو از ناامیدی بود به کنگره قدم گذاشتم و با خود میگفتم: این راه را هم امتحان میکنم؛ اما امروز بعد از گذشت یک سال و چند ماه با آموزشهایی که از کنگره گرفتهام با حال خوب و قلبی که مملو از امید است زندگی میکنم.
آری من این حال خوب را مدیون کنگره۶۰ هستم. خدا را شکر گل رهایی را از دستان پر مهر آقای مهندس گرفتم و تا آخر عمر سپاسگزار ایشان هستم.
همسفر سارا:
هفته همسفر برای من یادآور این است که نقش همسفر فقط همراه بودن نیست؛ بلکه یاد گرفتن و درست زندگی کردن است. من در گذشته فکر میکردم؛ اگر کنترل کنم، نصیحت کنم یا سختگیری بیشتری داشته باشم، میتوانم به درمان کمک کنم؛ اما در کنگره۶۰ فهمیدم که اینها همه از ناآگاهی من بوده است.
همسفر بودن یعنی ابتدا خودم را درمان کنم، آموزش بگیرم و تغییر کنم. وقتی من آرامتر شدم، کمتر قضاوت کردم و بیشتر آموزشها را بهکار بستم دیدم که فضا در خانواده هم آرامتر شده است. فهمیدم که من مسئول درمان کسی نیستم؛ اما مسئول رفتار، تفکر و احساس خودم هستم.
در این مسیر یاد گرفتم صبر، احترام و نظم چقدر مهم است. همچنین محبت واقعی با دخالت فرق دارد و حمایت درست، با رها کردن مسئولیتهای طرف مقابل همراه است. امروز خدا را شکر میکنم که بهعنوان یک همسفر، فرصت آموزش دارم تا از ضدارزشها فاصله بگیرم و به ارزشها نزدیک شوم.
راهنمای لژیون تغذیه سالم همسفر سمیه:
بسیار شنیدهام که همسفر بال پرواز مسافر است و حضورش در کنار مسافر لازمه درمان خوب است. این جمله تا حدودی درست است؛ اما بهنظر من همسفر باید دوربینش را به طرف خودش بگرداند و برای رهایی از ظلمت بهسوی روشنایی خودش تلاش کند. ما بهعنوان همسفر اکثراً صبور و مقاوم در کنار مسافرانمان بودهایم، بارها به آنها نکات را گوشزد کردهایم، دیگر کافی است و وقت آن رسیده که من همسفر در جایگاه انسانیت، خوبی و نیکی را از خودم شروع کنم، من که خوب باشم همه چیز خوب میشود.
جملهای است که همیشه به خودم یادآور میشوم، فرش کردن کل دنیا سخت است؛ اما میتوان پاهای خود را با کفش پوشاند. این جمله حکایت بر این دارد که من نمیتوانم و قدرت ندارم که کل دنیا را عوض کنم؛ اما میتوانم خودم را تغییر بدهم، تغییر را از خودم شروع کنم و مطمئن باشم که دیگران نیز تغییر خواهند کرد.
من این جشن پیش رو را به همه همسفران کنگره۶۰ بهویژه خانم آنی بزرگ که اولین همسفر هستند و خانواده محترم آقای مهندس تبریک میگویم امیدوارم هفته خوب و جشن باشکوهی برای همسفران نمایندگی عطار باشد.
مسافر تغذیه سالم همسفر ندا:
من قبل از ورودم به کنگره۶۰ گمان نمیکردم که بتوانم از پس مشکلات زندگی برآیم، گمان نمیکردم روزی بهعنوان بال پرواز مسافرم در کنار هم یکی یکی مشکلاتمان را پشت سر بگذاریم. تا زمانیکه چهارده وادی را آموزش گرفتم و فهمیدم که در کنگره چقدر عشق است، عشقی خالصانه، عمیق و صادقانه که به من میدهند و من سعی میکنم این عشق و محبت را در زندگی کاربردی کنم.
من بهعنوان یک همسفر که هنوز مدت زمان زیادی از سفرش نگذشته است، میتوانم بگویم که با صبر و آموزش درست و با گوش کردن به حرف راهنما میتوانم به حس خوب و تعادل جسم و روان برسم.
همچنین در طول سفرم، معجزه کنگره۶۰ و آموزشهای ناب آقای مهندس را در زندگی حس کردهام. از تمامی خدمتگزاران، راهنمایان و آقای مهندس حسین دژاکام تشکر کنم.
در آخر جملهای به مسافر خودم بگویم: از تو ممنونم که بهدرستی سفر خود را ادامه میدهی و من را با این مکان مقدس و امنی بهنام کنگره روانه کردهای. امیدوارم که به سلامتی سفر خود را طی کرده و به حس و حال خوب برسی.
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر مهتاب (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
118