اعتیاد به مواد مخدر چون آتشی ویرانگر، نه تنها فرد مصرفکننده (مسافر) را درگیر میکند؛ بلکه تمام اعضای خانواده و اطرافیان او را نیز تـحت تأثیر قرار داده و آنها را از تعادل خارج میسازد. در مسیر پرفراز و نشیب درمان اعتیاد که جمعیت احیا کنگره۶۰ آن را «سفر» مینامد، نقش همسفر نقشی حیاتی و مکمل است. همسفر، فردی بدون سابقه اعتیاد است که با آموزش گرفتن و تغییر جهانبینی خود، تبدیل به ستونی برای تکیهگاه مسافر و ضامن بقای خانواده میشود.
نقش اصلی همسفر، آماده شدن برای ایفای وظیفه همسفری و آموزش دیدن برای زندگی است. این نقش شبیه به پرستاری است که با صبر و درک به بیمار خود کمک میکند تا به بهبودی برسد. همسفر باید بیاموزد که بدخلقیها و رفتارهای ناخوشایند مسافر، اغلب ناشی از این است که افسار زندگیاش در دست خودش نیست و تحت تأثیر بیماری است. این درک از سرزنش و درگیریهای بیهوده جلوگیری میکند.
همسفر باید مسافر را به عنوان یک بیمار ببیند که در صدد درمان کاستیهایش میباشد، نه صرفاً یک فرد بد اخلاق یا شخصی که مقصر است. این تغییر دیدگاه، زمینه را برای عشق، محبت و حمایت بدون قید و شرط فراهم میسازد. موفقیت همسفر در حمایت از مسافر، مستقیماً به تعادل درونی خودش وابسته است. همسفران باید در بخش جهانبینی آموزش ببینند و افکار و اندیشههای خود را تغییر دهند.
زمانی که همسفر به تعادل روحی و فکری میرسد، میتواند شرایطی پایدار برای رشد مسافر فراهم کند. آموزشها به همسفر یاد میدهند که همواره از چاشنی عشق و محبت در برخورد با مسافر استفاده کند. این محبت نه از روی ضعف، بلکه از موضع قدرت و آگاهی ناشی میشود. کلید موفقیت در کنار مسافر، تغییرات در مسیر درمان تدریجی اعتیاد است و نباید انتظار داشت که یک شبه ره صد ساله پیموده شود. صبر و استقامت دو رکن اساسی در سفر همسفر هستند.
حل مشکلات باید ذره ذره و با در نظر گرفتن روش تدریجی صورت پذیرد. استفاده از تجربیات دیگران در کنگره به عنوان الگو، سرعت درمان را افزایش میدهد. صبر، اولین و آخرین کلیدی است که میتواند قفلهای موفقیت را باز کند و باعث استمرار حضور و اثرگذاری همسفر در کنار مسافر شود. اگرچه وظیفه اصلی آموزش بر دوش همسفر است؛ اما مسافر نیز مسئول است که با پایبندی به اصول درمان به نقش همسفر احترام بگذارد.
مسافر پس از رهایی موظف است از خدمات و فداکاریهای همسفر قدردانی کرده و کاستیها را جبران نماید. موفقیت مسافر در درمان، به معنی تغییر کلی در شیوه برخورد با همسفر است، برخوردی مبتنی بر احترام، مسئولیتپذیری و ادامه مسیر تعالی به صورت مشترک.سفر درمان اعتیاد، سفری دو نفره است. مسافران در کنگره۶۰ به رهایی میرسند و همسفران با آموزش، به تعادل.
شعبههایی که تعداد همسفران فعالتری دارند، قویتر و استوارتر هستند. این پیوند متقابل که بر پایه عشق، آموزش و صبر بنا شده است، تضمین میکند که خانوادهای که در آتش اعتیاد میسوخت، دوباره حیات و آرامش خود را بازیابد. همسفر، بال پرواز مسافر است که او را به سلامت و حال خوش میرساند. در کنگره۶۰، همسفران مانند مسافران در جلسات آموزشی، ویلیام و لژیونهای مخصوص شرکت میکنند.
آنها یاد میگیرند، چگونه فکر کنند، نه اینکه چه فکر کنند. در واقع همسفر فقط همراه نیست، دانشآموز جهانبینی است، کسی که یاد میگیرد، عشق را با آگاهی همراه کند. در مسیر درمان، روزهایی است که مسافر خسته میشود یا ایمانش میلغزد، در آن لحظهها همسفر با نگاه و رفتار خود، یادآوری میکند که رهایی ممکن است. او نه با نصیحت، بلکه با الگویی از آرامش در عمل، مسافر را دوباره به مسیر بازمیگرداند.
مسافر برای رهایی از اعتیاد سفر میکند، همسفر برای رهایی از تاریکی ذهن و اندیشه. بنابراین هر دو در یک مسیر هستند، هر چند مقصد ظاهراً متفاوت باشد بههمین دلیل، وقتی هر دو با ایمان و شور حرکت کنند، خانواده به تعادل میرسد، تعادلی که فراتر از درمان جسم است و در عمق روح شکل میگیرد. همسفر در کنار مسافر تجسم عشق آگاهانه است؛ عشقی که نه از ترحم میآید، نه از دلسوزی، بلکه از شناخت و رشد درونی نشأت میگیرد. همسفر نه پشت مسافر میایستد که او را هُل دهد، نه جلوتر تا او را بکشد؛ بلکه در کنار او همپای او با گامهایی هماهنگ، مسیر نور را طی میکند.
در حقیقت هر رهایی در کنگره۶۰، جشن دو روح است، روحی که از بند اعتیاد آزاد میشود و روحی که از بند نگرانی و ناآگاهی رها میگردد. هفته همسفر، یادآور حضور انسانهایی است که در کنار دردمندانِ مسیر رهایی میایستند، بیهیاهو با دلی پر از عشق و نگاهی سرشار از ایمان. همسفر کسی است که در سختترین روزها نه تنها رها نمیکند؛ بلکه دستِ یاری را محکمتر میفشارد و بر زخمها مرهم عشق مینهد.
او میداند، رهایی تنها از آنِ مصرفکننده نیست؛ بلکه سفری است، دو نفره سفری که در آن صبر، درک، گذشت و عشق معنا پیدا میکنند. همسفر، معنای واقعی همراهی است، نه برای قضاوت که برای درک، نه برای هدایت که برای امید. در این هفته ما به احترام تمام همسفرانی میایستیم که با سکوتشان فریاد عشق سر دادند، کسانی که با نگاهِ مهربان و دستان پُر اطمینانشان، مسیر تاریک را روشن کردند. آنان فرشتگانی هستند که بیمنت، با ایمان و عشق در کنار مسافران خود گام برداشتند و از خود گذشتند تا نجات و آرامش دوباره شکل گیرد.
باشد که هیچ مسافری در میانه راه احساس تنهایی نکند و هیچ همسفری فراموش نشود. به یاد بیاوریم که رهایی با عشق معنا پیدا میکند و این عشق، نامش همسفر است. در کنگره۶۰، سپاسگزاری فقط یک رسم نیست، تمرینی برای تواضع و درک محبت الهی است. وقتی مسافر از همسفرش قدردانی میکند، در حقیقت شکرگزاری از نعمتِ عشق، صبر و هدایت است. او میآموزد که هیچ رهاییای تنها با اراده فرد حاصل نمیشود؛ بلکه حاصل همدلی، عشق، نظم و حضور افرادی است که نوری در این مسیر شدند.
منابع: سخنان آقای مهندس حسین دژاکام و مطالب سایت
نویسنده: همسفر حمیده رهجو راهنما همسفر شهناز (لژیون اول)
عکاس: مرزبان خبری همسفر سمیه
ویرایش و ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
151