به نام آن که هر چه هست، از اوست و هر چه هست، به سوی او بازگردد؛ صبر کردن، مردانگی است و جز با صبر، هیچ گنجی به دست نمیآید. همسفر بودن در مسیر تغییر و درمان، فراتر از یک شاهد یا ناظر است؛ این یک قدم عمیق و دلنشین در مسیر تحول شخصی است که خود همسفر را نیز درگیر یک سفر درونی میکند.
همسفر کسی است که در کنار دیگری قدم میگذارد و نقش راهنما، دوست و پشتیبان را ایفا میکند، اما نه به عنوان ناجی یا درمانگر؛ فلسفه این همراهی ایجاب میکند که همسفر، با شناخت کامل از مسیر درمان از طریق آموزشها، خود را متعهد به یادگیری بداند و وظیفه اصلی خود را آموزش و شناخت راه قرار دهد، نه انجام درمان به جای مسافر.
این راه پر از نیاز به صبر، شکیبایی و دل قوی است که گاهی با اشک و گاهی با لبخند همراه میشود؛ عشق واقعی در این مسیر، یعنی همراهی بدون توقع، فشار و کنترلگری؛ تحلیل ساختاری و تفکیک مسئولیتها، نقشی حیاتی در جلوگیری از وابستگی دارد.
اعتیاد یک بیماری است و بار سنگین آن بر دوش مسافر قرار دارد، همسفر نباید با دلسوزیهای کاذب یا پذیرش مسئولیتهایی که مربوط به چرخه بیماری است، سد راه او شود، نقش همسفر مکمل است، نه جایگزین؛ میآموزیم که نمیتوان کسی را مجبور به تغییر کرد؛ تنها با محبت و آگاهی میتوان راهنمای او بود و مسئولیت احساس و رفتار خود را پذیرفت.
نخستین قدم رهایی برای خود همسفر، دانایی و صلح شخصی است؛ هدف اصلی حضور در این مسیر، کسب آرامش درونی است که تنها از طریق آموزشهای عمیق میسر میشود؛ تا زمانی که همسفر به این آرامش نرسد، هرگونه تلاش برای حمایت، آمیخته با ترس و اضطراب خواهد بود؛ آرامش واقعی از درون سرچشمه میگیرد و بستر لازم برای ارائه محبت متوازن و سازنده را فراهم میآورد.
در مرحله عملکرد صحیح، همسفر میآموزد که باید همراه و پشتیبان باشد، اما نه کنترلکننده یا منت گذار؛ این همراهی باید با مدیریت حسهای منفی همچون نگرانیهای مداوم، خشم و نفرت همراه باشد که ریشه در عدم شناخت ماهیت بیماری دارند؛ همسفر باید بیاموزد که رفتار ناهنجار مسافر، محصول بیماری است نه انتخاب آگاهانه او و از تحریک و واکنشهای انفجاری پرهیز کند.
با مطالعه کتابها، گوش دادن به سیدیها و حضور در جلسات، ذهن و قلب تقویت میشود، نگاه به زندگی باز و روشنتر شده و جهانبینی شکل میگیرد؛ در این مسیر، دنیا و مشکلات، معلمان ما هستند نه دشمنان ما؛ دیدن هر تغییر کوچک، شعلهای از امید و انگیزه در دل روشن میکند؛ گاهی سکوت، گاهی گفتگو و همیشه احترام و محبت، راهنمای مسیر است.
آخرین رکن این سفر، تسلیم و فروتنی در برابر آموزشهاست؛ این تسلیم به معنای پذیرش راهی است که اثربخشی آن ثابت شده، فارغ از جایگاه اجتماعی یا تجربه پیشین؛ هر کسی مسیر و زمانبندی خودش را دارد؛ صبر، عشق و اعتماد به فرآیند، راهنمای سفر است؛ هیچ تغییری یکشبه رخ نمیدهد، اما استمرار، نتیجه میدهد.
آرامش واقعی وقتی حاصل میشود که خود را تغییر دهیم و از درون رشد کنیم؛ با تغییر خود، به دیگران کمک میکنیم تا تغییر کنند و زندگی زیباتر و دلنشینتر شود؛ یاد میگیریم که عشق واقعی، صبر، احترام و همراهی بیچشم داشت است.
این مسیر نه فقط مسیر تغییر مسافر، بلکه سفری از عشق، امید و رشد است که آرامش و شادی را به قلب همسفر هدیه میآورد؛ سفری از تدارکات جنگهای درونی به سمت دانش و آرامش پایدار. اهمیت ریشه: بنیاد عاطفی خانواده به عنوان حیاتیترین ریشه رشد انسان معرفی شد.
آسیب انجماد: محرومیت عاطفی ناشی از بیتوجهی والدین، آسیبهای پنهانی ایجاد میکند که با تأمین مادی جبرانپذیر نیست؛ نقش همسفر: وظیفه همسفر صرفاً فراهم آوردن یک محیط حمایتی و تمرینی موقت است.
اولویت پس از درمان: بزرگترین گام پس از درمان، احیای بنیاد خانواده و بازگرداندن آن به تعادل است؛ نگهدارنده نهایی: خانواده ترمیم شده، نه محیط بیرونی، حافظ و نگهدارنده اصلی فرد در بلند مدت خواهد بود.
منابع: سی دی احساس همسفر، سی دی خانواده و صحبت های استاد امین
نویسنده: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر فرنوش رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
457