English Version
This Site Is Available In English

هدف اصلی رسیدن به فرمان الهی است

هدف اصلی رسیدن به فرمان الهی است

جلسه پنجم از دوره سی‌ و پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی خواجو با استادی راهنمای محترم مسافر روح‌الله، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه اول: «وادی یازدهم؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند» و دستور جلسه دوم: «جشن یکمین سال رهایی مسافر محمد» در روز پنج‌شنبه مورخ ۴ دی‌ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶ آغاز به‌کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان روح الله هستم مسافر.
افتخار می‌کنم که در جایگاه خدمتگزاری (کنگره ۶۰) حضور دارم و به خود خدمت می‌کنم. مراتب تشکر و قدردانی خود را از آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و راهنمای گرامی‌ام ابراز می‌دارم که حضورشان در رسیدن به این نقطه حیاتی بوده و خود را مدیون لطف این عزیزان می‌دانم. پیش از شروع دستور جلسه، هفته همسفر را به تمامی همسفران آقا و خانم در کنگره ۶۰، به ویژه شعبه خواجو، تبریک عرض می‌کنم.

دستور جلسه اول؛
دستور جلسه امروز پیرامون وادی یازدهم (چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان) است. پیش از ورود به کنگره، همواره این سؤال برایم مطرح بود که چرا برخی انسان‌ها با انرژی و پتانسیل بالا، چندین کار را به‌خوبی انجام داده و حالشان خوب است، درحالی‌که عده‌ای دیگر حتی از انجام کارهای روزمره ناتوان و پریشان‌حال هستند. پاسخ این سؤال و کلید این مسئله را در وادی یازدهم یافتم.

هر انسانی که قصد حرکت و تعالی دارد، لازم است دو پارامتر اساسی را مد نظر قرار دهد:
1- اختلاف پتانسیل (جوشش و حرکت):
آب چشمه که مدام در جوشش و خروش است، به دلیل وجود اختلاف پتانسیل و اختلاف ارتفاع، مسیر خود را طی کرده و در نهایت به هدف خود (بهره‌وری و خواسته‌اش) می‌رسد. در مقابل، آب ساکن در مرداب به دلیل نداشتن اختلاف پتانسیل، محکوم به نابودی است.
در مسیر سفر و زندگی، اختلاف پتانسیل با آموزش به دست می‌آید. آموزش از طریق سی‌دی‌ها، جلسات و مطالب کنگره ۶۰ فرد را به دانایی می‌رساند و دانایی نیز باعث ایجاد جوشش و اختلاف پتانسیل درونی می‌شود. فرد دانا به‌صورت ناخودآگاه می‌تواند برنامه‌ریزی و تقسیم‌بندی کرده و کارهایش را به‌درستی انجام دهد.

۲. کیفیت (صراط مستقیم):
پارامتر دوم کیفیت است. آبی که جوشش دارد اما کیفیت و خلوص ندارد (مانند آب فاضلاب)، نیز محکوم به نابودی و جایگاهش در تاریکی است. کیفیت با صراط مستقیم حفظ می‌شود. اگر فردی جوشش و انرژی داشته باشد اما رفتارها و اعمالش در صراط مستقیم نباشد، این انرژی تبدیل به فاضلاب شده که بسیار خطرناک است.
داستان ابراهیم ادهم، مثال روشنی در این زمینه است؛ پادشاهی که همه ثروت و قدرت را داشت اما گمشده‌ای داشت و پریشان‌حال بود. او از طریق آموزش (توسط خضر نبی) توانست به جایگاهی برسد که با بخشش و کنار گذاشتن ضدارزش‌ها، کیفیت خود را بالا برده و در صراط مستقیم قرار گیرد.
او در نهایت به این درک رسید که هدف اصلی رسیدن به فرمان عقل است، (هدفی که در کنگره ۶۰ دنبال می‌کنیم). ایشان در مکانی تمام ثروت و پادشاهی را رها کرد تا به آرامش و وصل با خداوند دست یابد.

دستور جلسه دوم؛
هنگام نوشتن پیام برای محمد عزیز، پیامی برایم آمد که: “برای پرواز باید مثل رقصنده‌ باله، سبک‌بال باشی.”
کسانی که می‌خواهند قدرت پرواز پیدا کنند، باید سبک و آماده باشند. یک رقصنده باله با نظم، دقت و مهم‌تر از همه، اطمینان حرکاتش را انجام می‌دهد. یکی از نقاط ضعف محمد عدم اطمینان به کارهایش است. امیدوارم او با به‌کارگیری این دستور جلسه و کسب دانایی، گره‌های زندگی‌اش را باز کرده و با اطمینان در مسیر حرکت کند.

همچنین، گلایه‌ای دوستانه از محمد دارم که در سفر دوم باید تلاش بیشتری برای کسب جایگاه خدمت داشته باشد. خدمت در سفر دوم بسیار ضروری است. کسانی که خدمتگزار هستند، به‌آسانی گره‌های خود را باز می‌کنند؛ درحالی‌که دیگران با سختی بسیار (به‌اصطلاح با دندان) به دنبال گره‌گشایی هستند. خدمتگزاران با دستان خود روش باز کردن گره‌ها را می‌آموزند. در پایان،یکمین سال رهایی را به راهنمای بخش خانواده، همسفران محمد و تمام خدمتگزاران شعبه تبریک می‌گویم.
از این‌که به صحبت‌های من توجه نمودید کمال تشکر را دارم.

اعلام سفر مسافر محمد:
آنتی‌ایکس؛ تریاک، شیره.
مدت سفر؛ ۱۳ ماه.
مدت رهایی؛ ۱ سال و ۶ ماه.
نام راهنما؛ روح الله تیموری.
ورزش؛ دارت.

آرزوی مسافر محمد:
آرزو دارم، اذن ورود به کنگره برای کسانی که خواستار رهایی از دام اعتیاد هستند صادر گردد.

سخنان مسافر محمد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر.
از آقای مهندس، خانواده ایشان، راهنمای خوبم آقا روح‌الله، هم‌چنین همسفرم و راهنمای ایشان تشکر می‌کنم که اگر امروز در این جایگاه هستم به خاطر لطف این عزیزان است.

در ابتدای کار، سفر خوبی انجام دادم و همه چیز روی برنامه بود تا این‌که رها شدم و به فکر کار و پیشرفت مالی افتادم ولی هرچه کار می‌کردم بیشتر به عقب می‌رفتم و به نتیجه نمی‌رسیدم، هر چه آقا روح‌الله می‌گفت: بیشتر به کنگره بیا، گوش نمی‌دادم.

پس از مدتی به توصیه همسفرم که می‌گفت: به کار بگو اول کنگره، بعد کار، گوش دادم و متوجه شدم که راه را اشتباه رفته‌ام، بنابراین با برگشت به کنگره، انجام خدمت و فرمانبرداری از راهنما خود به خود مشکلاتم حل شد و از لحاظ شغلی هم پیشرفت کردم که بابت آن خدا را شکر می‌کنم.
امیدوارم تمام کسانی که به رهایی رسیده‌اند، قدردان راهنما، ایجنت و مرزبانان و تمام خدمتگزاران کنگره باشند و برای حفظ این جایگاه تلاش کنند، در پایان از زحمات همه این عزیزان تشکر می‌کنم.

سخنان راهنما، همسفر پروین:
سلام دوستان پروین هستم یک همسفر.
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که فرصت حضور در کنگره را نصیبم کرد. در آغاز، از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان صمیمانه قدردانی می‌کنم. همچنین این تولد باشکوه را به راهنمای ارجمند، آقا روح‌الله، و به آقا محمد تبریک عرض می‌کنم و در نهایت این جشن زیبا را به خانم مهناز و دختران دلبندشان تبریک می‌گویم. 

وادی یازدهم به‌راستی مصداق روشنی از خانم مهناز است؛ زیرا برای آن‌که چشمه‌ای جوشان و رودی خروشان باشیم، نیازمند منبعی زلال هستیم. این منبع همان آموزش‌ها، سی‌دی‌ها، حضور منظم در کنگره و خدمت عاشقانه در آن است؛ عواملی که می‌توانند ما را به سرچشمه‌ای جوشان و رودی خروشان بدل سازند. 
بیشتر همسفران هنگام ورود به کنگره، با ترکش‌ها و آسیب‌های ناشی از اعتیاد مسافرشان روبه‌رو هستند. شاید جسمشان سالم باشد، اما جهان‌بینی و اندیشه‌هایشان دچار تخریب‌های فراوان شده است. با این حال، همسفران با دریافت آموزش‌های جهان‌بینی در کنگره می‌توانند تحولی عمیق در درون خود ایجاد کنند.

خانم مهناز نیز، همان‌گونه که در مشارکت‌ها گفته شد، با تخریب‌های فراوان وارد کنگره شدند؛ اما با فرمانبرداری از راهنما و عمل به آموزش‌ها، توانستند مسیر رشد و تغییر را با جدیت و ایمان طی کنند. 
برای این خانواده محترم بهترین‌ها را آرزو دارم و امیدوارم روزی شال راهنمایی بر دوش خانم مهناز قرار گیرد.

آرزوی همسفر مهناز:
آرزوی جهانی شدن کنگره60 را دارم و هرچه زودتر اذن ورود به کنگره برای کسانی که خواستار رهایی هستند صادر گردد.

سخنان همسفر مهناز:
سلام دوستان مهناز هستم، یک همسفر.
پیش از هر چیز، خداوند بزرگ را با تمام وجود شاکر و سپاسگزارم که اذن ورودم به کنگره صادر شد. همچنین از آقای مهندس و خانواده محترمشان صمیمانه تشکر می‌کنم. از راهنمای دلسوز مسافرم که با عشق و صبر فراوان همراه مسافرم بودند، قدردانی می‌کنم. از راهنمای عزیز خودم نیز نهایت سپاس را دارم؛ چرا که با آموزش‌های ارزشمندشان توانستم از تاریکی‌های درون به روشنایی و آرامش قدم بگذارم. 
از همه خدمتگزاران کنگره۶۰ که بی‌منت خدمت می‌کنند، سپاسگزارم. از مادر مهربانم نیز با تمام وجود تشکر می‌کنم؛ چرا که پیام کنگره را از طریق رادیو به من رساندند و راهی تازه پیش پایم گشودند. 

پیش از ورود به کنگره، من و مسافرم اختلافات بسیاری داشتیم. زمانی که پیشنهاد حضور در کنگره را دادم، ایشان پذیرفتند اما گفتند: «اگر به کنگره برویم، باید شربت مصرف کنم.» در ذهن خود تصور می‌کردم این شربت همانند شربت سرماخوردگی باشد. اما پس از ورود، راهنمای تازه‌واردین گفتند که مسافرم باید شربت تریاک مصرف کند. ناگهان واکنش نشان دادم و با ناراحتی گفتم: «شما می‌خواهید اعتیاد شوهرم را بدتر کنید!» این واکنش از حال روحی آشفته و تخریب‌های درونی من سرچشمه می‌گرفت. اما پس از گذشتن زمان و گرفتن آموزش‌ها دریافتم که شربت تریاک یا داروی O.T برای درمان اعتیاد در کنگره۶0 استفاده می‌شود و تاکنون هزاران نفر با این دارو و متد به درمان قطعی رسیده‌اند.
امیدوارم همه همسفرانی که هنوز مسافرانشان اذن ورود به کنگره را نیافته‌اند، این فرصت نصیبشان شود تا آنان نیز طعم شیرین آرامش و حال خوش را بچشند. 
از حضور پرشور شما عزیزان که جشن ما را باشکوه‌تر ساختید، صمیمانه سپاسگزارم.

سخنان همسفر عسل:
سلام دوستان عسل هستم یک همسفر.
در این دنیا خدایا مرا پشت و پناهی
کمک کن تا نیفتم درون پرتگاهی
تویی در هر زمانی مرا یار و نگهبان
دل و جانم نگه دار به دور از شر شیطان
اگر باشی تو با من بدی‌ها دور دورند
از آقای مهندس و خانواده محترمشان، پدر و مادرم، و راهنمایان گرامی ایشان کمال تشکر را دارم.



تایپ: مسافر محمد لژیون نهم، مسافر محمود لژیون بیست‌ویکم و مسافر مهدی لژیون هشتم
عکس: مسافر سعید
تنظیم و ارسال: مسافر حجت

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .