جلسه نهم از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود، به استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه «وادی یازدهم: چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند» پنجشنبه ۴ دی ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. دستور جلسه این هفته، وادی یازدهم با عنوان «چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند» است. در ادامه نیز جشن تولد پنجمین سال رهایی و همچنین آزادمردی راهنمای محترم، مسافر حمید را در شعبه جشن خواهیم گرفت.
عنوان وادی یازدهم بهنوعی به من میآموزد که اگر رسیدن به بحر و اقیانوس، بهمثابه رسیدن به جایگاهی آرام، امن و باثبات است، پس هر کسی نمیتواند بهسادگی به این جایگاه دست یابد. در این وادی به طبیعت اشاره میشود؛ چشمهای که بخواهد به این جایگاه برسد، باید هم ذخایر آبی مناسب داشته باشد و هم اختلاف ارتفاع.
در انسان نیز منابع اطلاعاتی و اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی، لازمه رسیدن به بحر و اقیانوسی است که در وادی یازدهم به آن اشاره شده است. منابع اطلاعاتی هر هفته توسط جناب مهندس به اعضای کنگره ۶۰ ارائه میشود؛ اما رسیدن به جایگاههای مختلف، یا همان ایجاد اختلاف پتانسیل که راهنمایان کنگره تأکید بسیاری بر آن دارند، در گرو خدمت است.
هر تغییری که منجر به کسب انرژی شود، باعث تغییر جایگاه خواهد شد. زمانی که یک مسافرِ سفر اولی با کاهش پلهها وارد سفر دوم میشود، یک جهش صورت میگیرد و انرژی فراوانی به همراه دارد. همین انرژی، لازمه خدمت در جایگاههای مختلف در سفر دوم است و فرد بهتدریج به چشمهای تبدیل میشود که در مسیر رسیدن به اقیانوس در حال حرکت است. ازاینرو، کسب انرژی در این مسیر، اهمیت بسیار بالایی دارد.
یکی از قوانین اصلی این است که کسانی که در حال بازپرداخت دستاوردهای خود، چه مادی و چه معنوی هستند، همانند چشمههای جوشان و رودهای خروشان هستند. در نقطه مقابل، آنانی که تنها به خود و خانواده خود میاندیشند، مانند کویری هستند در انتظار طوفان شن و قطعاً اتفاق مثبتی برای آنان رقم نخواهد خورد.
در بخش دوم، جشن تولد آزادمردی مسافر حمید را در شعبه برگزار خواهیم کرد. بنده این مناسبت را به مسافر حمید و همچنین جناب آقای مهندس صمیمانه تبریک عرض میکنم. مسافر حمید در سال ۱۳۹۸ به عضویت کنگره ۶۰ درآمد و در سال ۱۳۹۹ با آنتی ایکس شیره و قرص متادون به رهایی دست یافت. از راهنمای محترم سفر اول ایشان نیز صمیمانه تشکر و قدردانی میکنیم.
مسافر حمید جایگاههای خدمتی متعددی را در کنگره ۶۰ تجربه کردهاند؛ در گلریزان امسال در جایگاه دنوری و در سال گذشته نیز در بخش نانوایی در اردوی کنگره حضور فعال داشتهاند. ایشان مصداق بارز وادی یازدهم هستند که با کسب انرژی لازم، توانستهاند جایگاههای مختلف خدمتی را تجربه کنند. ناگفته نماند که مسافر حمید در لژیون جونز نیز موفق شدند ۳۰ کیلوگرم از اضافهوزن خود را کاهش دهند. در پایان، مجدداً این تولد و آزادمردی را به مسافر حمید، همسفر ایشان و خانواده محترمشان صمیمانه تبریک عرض میکنم. از اینکه به صحبتهای بنده توجه کردید، از همه شما دوستان عزیز سپاسگزارم.
.jpg)
اعلام سفر مسافر حمید:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و متادون، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، به مدت ۱۴ ماه و ۲ روز به راهنمایی آقایان علیرضا فدایی و محمد علیرضایی سفر کردم، ورزش در کنگره شنا والیبال، در ضمن سفر نیکوتین داشتم به راهنمایی آقای علیرضا فدایی، رهایی از هر دو بند ۵ سال و ۴ ماه
در ادامه سفر جونز انجام میدهم به روش دژاکام در پارک چمران به راهنمایی آقای علی جندقی، کاهش وزن ۳۰ کیلوگرم
خلاصه سخنان مسافر حمید:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که اجازه تجربه این جایگاه را به من داد. از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم. از گروه مرزبانی و تمام همسفران قدردانی میکنم و هفته همسفر را نیز پیشاپیش خدمت تمام همسفران تبریک عرض میکنم.
از راهنمای سفر دوم، آقای علیرضایی، تشکر میکنم که چندین سال زحمت من را کشیدند و در کنار ایشان آموزشهای بسیاری آموختم. همچنین از راهنمای سفر اولم تشکر میکنم که با وجود مشغله کاری، همواره در این مسیر حضور داشتند؛ اگر راهنمای من نبود، من نیز این جایگاه را تجربه نمیکردم.
زمانی که مصرفکننده مواد مخدر بودم، پدرم از این موضوع بسیار ناراحت میشد؛ چراکه من پسر بزرگ خانواده بودم و مسئولیتهای بیشتری بر عهده داشتم. آموزشهای کنگره بهقدری مؤثر بود که پدرم نیز، با وجود آنکه شرایط حضور در کنگره را نداشت، با روش DST مواد مخدر و سیگار خود را درمان کرد و امروز حال خوشی را تجربه میکند. یقین دارم دعای خیر پدر و مادرم پشتوانه حضور من در این جایگاه بوده است.
صور اسرافیل زمانی که نواخته میشود، مردگان زنده میشوند و برای من، صور اسرافیل همان کنگره شصت بود که نواخته شد و مرا زنده کرد. من پیش از ورود به کنگره، بهمانند مردهای متحرک بودم.
از همسفرانم تشکر میکنم که همواره پشتیبان من بودند. همسفر من، همسرم، صبر بسیار زیادی داشت و با تحمل و بردباری به این رهایی کمک بزرگی کرد. همسفرم در سفر اول کنارم نبود، زیرا دیگر ایمانی به رهایی من نداشت؛ اما در سفر دوم، یار و یاور جدی من بود و امیدوارم بتوانم محبتهای ایشان را جبران کنم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.
خلاصه سخنان همسفر مهدی:
سلام دوستان مهدی هستم یک همسفر؛ من نیز خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم. این جشن را خدمت جناب مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم. همچنین خدمت راهنمای سفر اول و دوم مسافرم تبریک میگویم که آموزشهای این دو عزیز بسیار راهگشا و مؤثر بود.
من حدود بیست سال با این خانواده نسبت فامیلی دارم و مشکلاتشان را از نزدیک دیدهام. آقا حمید مصداق بارز وادی یازدهم هستند و حقیقتاً قلب بزرگی دارند. امیدوارم بهترینها در مسیر زندگی ایشان قرار بگیرد.
خلاصه سخنان راهنمای همسفر شیدا:
سلام دوستان شیدا هستم یک همسفر؛ خداوند را شاکرم که بار دیگر فرصتی فراهم شد تا در این جایگاه قرار بگیرم. این جشن را خدمت جناب مهندس و خانواده محترمشان، همچنین مسافر حمید، همسفر ایشان و راهنمایان سفر اول و دوم تبریک عرض میکنم. هفته همسفر را نیز پیشاپیش خدمت تمام همسفران کنگره ۶۰ تبریک میگویم.
خوشحالم که به دستور جلسه وادی یازدهم رسیدیم و این وادی با چنین روز خجستهای مصادف شد. مسافر حمید و همسفرشان قدمبهقدم زحمت کشیدند و در کنگره خدمت کردند. همانگونه که استاد جلسه فرمودند، برای رسیدن به بحر و اقیانوس باید منابع اطلاعاتی مناسبی در اختیار داشته باشیم.
امیدوارم من نیز بتوانم در مسیر دانایی قرار بگیرم و رود خروشانِ سالمی باشم که به بحر میرسد، نه رودی که طغیان کرده و ویرانی به بار میآورد؛ چراکه در برخی مواقع دانایی بدون تعادل میتواند موجب طغیان شود. امیدوارم همه ما مسیر سختی را که تا رسیدن به بحر و اقیانوس طی کردهایم، فراموش نکنیم.
از اینکه توجه کردید، از همه شما دوستان تشکر میکنم.
خلاصه سخنان همسفر صدیقه:
سلام دوستان صدیقه هستم یک همسفر؛ خداوند را شاکرم که من نیز این جایگاه را تجربه کردم. از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر فراهم شد تا به حال خوش برسیم.
از راهنمای سفر اول و دوم مسافرم تشکر میکنم که زحمات بسیاری برای ما کشیدند و همچنین از راهنمای سفر اول و دوم خودم قدردانی میکنم. راهنمای من صبر و مهربانی بسیاری به من آموختند و هرگز خستگی را، چه آشکار و چه پنهان، در وجود ایشان احساس نکردم. همواره به من میگفتند حتی اگر مشکلات و سختیهای فراوانی داشتی، کنگره را فراموش نکن.
مسافرم در اوایل سفر از من درخواست همراهی داشت، اما من همواره میگفتم مگر من چه کردهام که باید در این مسیر حضور داشته باشم؟ آیا من وارد دنیای اعتیاد شده بودم؟ اما با گذشت زمان و مشاهده تغییرات مثبت، متوجه شدم این تلاش و مداومت مسافرم بود که باعث شد من نیز در این مسیر ثابتقدم بمانم.
پس از حدود یک سال و نیم از حضور مستمر در کنگره، اوضاع روحی من بهقدری آشفته بود که حتی با تشویق حضار در سالن نیز دچار آشفتگی میشدم و دیگران را قضاوت میکردم. من همیشه به تازهواردان میگویم که این مسیر، مسیر درستی است و باید آن را ادامه دهند.
مسافر من در هر مسیری که قرار میگیرد، آن مسیر را با قدرت طی میکند. همه تازهواردان و حتی رهاشدگان با مشکلاتی روبهرو میشوند، اما کنگره به آنها سلاحی از جنس دانایی میدهد. در سفر دوم با چالشهای متعددی مواجه شدم و همانگونه که جناب مهندس میفرمایند، گذرگاههایی وجود دارد که باید از آنها عبور کنیم.
همه سفر اولیها باید بدانند تنها سلاح آنها در برابر مشکلات، دانایی است؛ داناییای که باید کاربردی شود، زیرا دانستنِ صرف کافی نیست. من همواره از خود میپرسیدم دلیل خلقت من چیست و چرا باید درگیر این مشکلات باشم؛ اما اکنون با آموزشهایی که از کنگره دریافت کردهام، دیگر این سؤال برایم مطرح نیست.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما تشکر میکنم.
.jpg)
تایپ: مسافر حمید
عکس مسافر سهند
تنظیم: مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
271