دهمین جلسه از دوره دوم جلسات لژیون سردار خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نیلوفر قزوین، با استادی پهلوان مسافر فهیمه، نگهبانی مسافر ندا و دبیری مسافر فرشته با دستور جلسه «چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی می کنیم؟» در روز چهارشنبه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۸:۳۰ صبح آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان فهیمه هستم یک مسافر.
در ابتدا از خانم نگهبان و خانم عصمت عزیز سپاسگزارم که به من فرصت خدمتگزاری را دادند. در مورد دستور جلسه باید بگویم؛ زمانی که وارد کنگره ۶۰ میشویم، در ابتدا باید همیشه با خود تفکر نماییم چگونه میتوانیم در قبال خدمات و رهاییهایی که از کنگره گرفتهایم، قدردانی کنیم.
من بارها در لژیون سردار گفتهام که واقعاً از صفر شروع کردهام. شاید از نظر مالی مشکلی نداشتم؛ اما اجازهٔ خرجکردن آن درآمد را نداشتم. خاطرم هست زمانی که وارد سفر اول شدم، آقای مهندس تازهواردین را خودشان مشاوره میدادند در آن زمان حال مناسبی نداشتم.تازهواردین در حال مصرف سیگار بودند. آقای مهندس به من گفتند که؛ اگر سیگار داری میتوانی مصرف کنی. گفتم: نه آقا، ندارم . آن روزها پولی هم برای تهیه سیگار نداشتم، میخواهم بگویم در آن حد ناتوان بودم.
از آن زمان با خود تفکر میکنم که من تا به ابد بدهکارِ کنگره ۶۰ هستم؛ چون که تا به الان هرچه که در کنگره به انجام رسانیدهام، در واقع برای خودم بوده است. هر کاری که در کنگره انجام دادهام، برای رشد شخصیام بوده، نه برای دیگران اما هدفی دارم که تا حد توانم برای کنگره خدمتی انجام بدهم؛ زیرا تمام زندگی که امروز دارم، از جمله محبت، آرامش، عشق به خانواده، ارتباط خوب با همسر، فرزندان و پدر و مادرم را با آموزشهای کنگره به دست آوردهام.
همیشه به یکی از دوستانم میگفتم: من با مصرف چهار گرم تریاک و بدون هیچ تفکر و هیچ لذتی، زندگی میکردم؛ اما کنگره مسیر زندگیام را تغییر داد و برایم آگاهی به ارمغان آورد. حال اگر خدمتی انجام میدهم، چه مالی و چه جانی، از روی عشق و آگاهی است.
اصلیت من تبریزی است و یکی از عاداتم این بود که خانه باید همیشه مرتب باشد هیچ فردی وارد آشپزخانه نشود و همه وسایل سر جای خودشان باشد.آن زمان به راهنمایم خانم پروانه گفتم؛ من نمیتوانم به کنگره بیایم، چون به کارهای دیگرم نخواهم رسید و حتی بچهها و همسرم نیز تنها میمانند. ایشان در پاسخ گفتند: مشکلی ندارد، در این مکان آموزشهایی به دست خواهی آورد که متوجه میشوی خداوند برایت در این مسیر نگهبان میگذارد. من هم در ادامه ماندم و چه آگاهیهایی نصیبم شد.
وقتیکه در کنگره درمان و بیداری را تجربه میکنی، دیگر نمیتوانی رهایش کنی و حتی بودن در خانه برایت دشوار میشود و یکی از وظایفت ادامهدادن و خدمتکردن در این مسیر میشود.
یک خاطره هم میخواهم بگویم که برای چند هفتهٔ پیش است. در ایام جشن گلریزان یک نفر از خانمها گفت؛ ۳۰۰ میلیون وجه دارد و نمیداند که با آن چه کند. مشورتهایی میشد مانند خرید طلا و یا در مکانهای مختلف سرمایهگذاری نمودن.من در یکی از مشارکتهایم گفته بودم؛ اگر مالی داشته باشم چه ده میلیارد چه سه میلیون، برای شعبههای کنگره و دانشگاه با تمام وجود پرداخت میکنم. همان سخن باعث شد که او تصمیم بگیرد که پهلوان بشود.
دیروز هم آمد و گفت که میخواهد نشانی در بینشان بگیرد؛ اما دودل است و به او گفتم: اگر دلت میخواهد، برو و آن را انجام بده.استاد سردار گفتهاند: هیچ خوفی به دل راه ندهید اگر ترسی دارید، از نیروی منفی است.
من هم در گلریزان نیت کردهام که نشانی در بینشان بگیرم هر زمان که خداوند بخواهد. در آن روز وقتی به خانه برگشتم، همسر و پسرم داشتند در مورد معاملهای صحبت میکردند. به همسرم گفتم: اگر این موضوع که صحبت میکنید به نتیجه رسید به من اجازه بده که برای نیتی که کردهام اقدام نمایم.
همیشه به بچههای کنگره نیز میگویم؛ حتی اگر توان مالی زیادی نداریم، همان دههزار تومانی را که به نیت کنگره کنار میگذاریم ارزشش برابر با پهلوانی است، مهم نیت و عشق است، نه مقدار که پرداخت میکنیم.ما همه اینجا برای نیت خیر گردهم آمدهایم هر عملی که انجام میدهیم در اصل برای خودمان است. بعضاً زمانی که مشکلی برای یکی از اعضای لژیون پیش میآید، از ته دل ناراحت میشوم و یاد یکی از اشعار سعدی میافتم که میگوید:
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
زمانی که یکی از ما به مشکلی برخورد میکند، همه ما قلبمان به درد میآید و حتی بلعکس وقتی حال یکی خوب است موج حال خوب در کل جمع پخش میشود. امواج نیتهای پاک و خیر ما به آسمان میرود و دوباره به شکل برکت به زندگیمان بازمیگردد.
همانطور که آقای مهندس فرمودهاند: اگر با یقین پیش برویم به مرحلهٔ یقین و عینالیقین خواهیم رسید. من از صفر شروع کردم، اما چون خواست آن را داشتم امروز به این آرامش رسیدهام. من حالم خوب است و آرزو دارم این حال خوش جهانی بشود تا همهی انسانها بتوانند از آن بهرهمند شوند. از این که به صحبتهای من گوش کردید از همهی شما عزیزان سپاسگزارم.
گردآوری و تایپ مسافر فرشته - لژیون سوم - نمایندگی نیلوفر قزوین
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر فاطمه - نمایندگی نیلوفر قزوین
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
16