English Version
This Site Is Available In English

هوشیاری و صداقت است که به تازه‌وارد کمک می‌کند

هوشیاری و صداقت است که به تازه‌وارد کمک می‌کند

چهارمین جلسه از دوره اول از سری کارگاه‌های خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی گناوه با استادی مسافر اصغر، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر ابراهیم با دستور جلسه "وادی یازدهم؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند" روز چهارشنبه ۳ دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد :

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، اصغر هستم یک مسافر.

از ایجنت نمایندگی و همه دوستانی که در این نمایندگی خدمتگزار هستند، تشکر می‌کنم و همچنین خوش‌آمد می‌گویم به همه دوستانی که در سالن حضور دارند.

کنگره ۶۰ در واقع «جمعیت احیای انسانی» است. شاید در نگاه اول، کسی که وارد کنگره می‌شود تصورش این باشد که فقط برای درمان اعتیاد آمده است؛ اما وقتی به لطف خدا قوانین را رعایت می‌کند، از خدمتگزاران و راهنماها پیروی می‌کند و درمان برای او محقق می‌شود، به این نتیجه می‌رسد که هدف کنگره فقط درمان اعتیاد نیست، بلکه احیای انسان است؛ یعنی زنده شدن دوباره انسان در حوزه فرهنگ، رفتار و عملکرد اجتماعی.

اگر به کتاب‌های آسمانی نگاه کنیم، می‌بینیم که سه اصل در همه آن‌ها مشترک است. در کتاب آسمانی ما آمده که پیامبر فرمودند:
«من پس از خود سه چیز را میان شما به امانت می‌گذارم: کتاب خدا، سنت من و عترتم.»
کتاب، همان قوانین الهی است؛
سنت، روش و شیوه اجرای آن قوانین است. مثلاً در کتاب گفته شده نماز بخوانید یا روزه بگیرید، اما جزئیات آن مثل تعداد رکعت یا زمان دقیق را سنت پیامبر مشخص کرده است.
عترت یا اهل بیت هم در واقع همان چیزی است که ما در جامعه به آن عرف می‌گوییم.
عرف یعنی آداب اجتماعی؛ مثلاً وقتی وارد جمعی می‌شویم سلام می‌کنیم، به همدیگر توهین نمی‌کنیم.
البته عرف‌ها بسته به مناطق جغرافیایی متفاوت هستند.
مثلاً در استان بوشهر اگر به خانه کسی بروید، ممکن است برایتان قلیان آماده کنند؛ در بعضی مناطق دیگر، متأسفانه بستر مصرف مواد فراهم می‌شود. این‌ها عرف‌هایی هستند که از جایی به جای دیگر فرق می‌کنند.

کنگره ۶۰ کاری که انجام می‌دهد، برگرفته از طبیعت است و به‌صورت الگویی عمل می‌کند.
الگو یعنی اینکه یک مسیر قبلاً طی شده و نتیجه داده است. می‌گوید اگر شما هم همین مسیر را بروید، به همان نتیجه می‌رسید.
اما در طبیعت، هیچ چیز یک‌دفعه‌ای نیست؛ همه‌چیز فرآیندی است. یعنی یک مبدأ دارد، یک مسیر دارد، زمان می‌برد و در نهایت به هدف می‌رسد.

در کنگره ۶۰ ما اسم مواد را شفاف می‌گوییم، برخلاف بعضی گروه‌های درمانی که حتی بردن نام مواد را ممنوع می‌دانند. چون در کنگره ۶۰ هدف این است که فرد آن‌قدر به تعادل برسد که حتی اگر در محیط مواد هم قرار گرفت، آسیبی نبیند.

کسی که در کنگره ۶۰ درمان می‌شود، به جایگاهی می‌رسد که اگر در کارخانه ساخت مواد مخدر هم باشد یا در کلینیکی که شربت تریاک و متادون وجود دارد، برایش مشکلی ایجاد نمی‌شود؛ مثل یک انسان عادی نه وسوسه می‌شود و نه از ترس مصرف، فرار می‌کند.
خود من زمانی در خانه مصرف می‌کردم و همسرم کنارم می‌نشست و برایم چای می‌آورد، بدون اینکه گرایشی به مصرف داشته باشد.
اما وقتی فرد در کنگره ۶۰ به درمان واقعی می‌رسد، بعد از حدود ۱۰ تا ۱۱ ماه، به‌طور طبیعی نسبت به مواد ایزوله می‌شود؛ نه تمایلی به مصرف دارد و نه از محیط می‌ترسد. این اتفاق برای همه رهایی‌های کنگره ۶۰ می‌افتد.

وقتی وارد کنگره شدم، به من گفتند که با حدود ۱۲ سال مصرف، سیستم شبه‌افیونی بدنم (دوپامین، اندورفین، سروتونین و …) در اثر مصرف مواد بیرونی خوابیده است.
در کنگره این موضوع اثبات شد که بعد از ۱۰ تا ۱۱ ماه درمان، این سیستم دوباره به کار می‌افتد.

همان سال برای رهایی به تهران رفتم. گفتند امروز رهایی آقای امین دژاکام است؛ فرزند مهندس دژاکام. ایشان هیچ تجربه‌ای از مصرف مواد نداشتند، غیر از سیگار؛ مهندس برای تحقیقات دانشگاهی، به‌صورت داوطلبانه تصمیم گرفت بررسی کند که وابستگی به مواد بعد از چه مدت مصرف ایجاد می‌شود. با نظارت کامل، به‌صورت تدریجی مصرف تریاک برای ایشان آغاز شد.

نتیجه این تحقیق نشان داد که اگر فرد بیش از حدود ۲۰۰ مرتبه مصرف داشته باشد و این مصرف در چهار فصل ادامه پیدا کند، اجبار به مصرف برایش ایجاد می‌شود؛ درست همان‌طور که درمان در کنگره ۶۰ طی حدود ۱۰ تا ۱۱ ماه و با آموزش ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ ساعت محقق می‌شود.

وقتی کسی وارد کنگره می‌شود، هوشیاری و صداقت است که به او کمک می‌کند، باید همه اطلاعاتش را به راهنمای تازه‌واردین بگوید؛ اینکه چه موادی مصرف کرده، چه داروهایی می‌خورده، چه بیماری‌هایی داشته و ... این اطلاعات باعث می‌شود راهنما تصمیم درست‌تری برای درمان بگیرد.

به قول مهندس، سوار شدن بر ماده مهم است، اما پیاده شدن از آن مهم‌تر است. همان‌طور که پله‌پله بالا رفته‌ایم، باید پله‌پله هم پایین بیاییم. نمی‌شود پرید و این روش را به همه تعمیم داد، چون فیزیولوژی انسان‌ها با هم فرق دارد.
در کنار خواست و تصمیم فرد، باید مثل رود خروشان باشیم، مسیر و زمان را بشناسیم و بپذیریم که همان‌طور که اعتیاد یک‌شبه ایجاد نشده، درمان هم یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد.

به امید خدا و با یاری حق، درمانی که مدنظر کنگره ۶۰ است، برای همه ما محقق خواهد شد.

نگارش: مسافر غلامعلی
عکس: مسافر مهدی
ارسال: مسافر اسماعیل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .