در ابتدا استاد امین میفرمایند؛ همسفران لاستیک زاپاس نیستند که در مواقع خاص استفاده شوند. باید نگاه تغییر کند، نقش گروه همسفران مثل بازیگر نقش مکمل است، گاهی میتواند آنقدر بد بازی کند که مسافر از لب پرتگاه به ته دره پرت شود و گاهی آنقدر خوب بازی کند که مسافر را از ته دره بالا بیاورد، البته با خواست خود مسافر امکانپذیر است. اگر نقش خود را جدی بگیریم و به این باور برسیم، آن وقت راهنما آموزش میدهد و آموزشها مطلوبتر میشود.
ما همسفران باید برای خودمان به کنگره برویم، برای حال خوب خودمان؛ اگر به قصد دیگر یا مخصوصاً برای دیگران باشد با تغییر حال مسافر ما هم تغییر میکنیم و این بد است؛ پس همسفر اول باید برای کمک به خود به کنگره بیاید برای اینکه به آرامش و حس خوب برسد تا به نزدیکان خود کمک کند. اگر نقش و جایگاه خود را قبول کردم آن زمان حرفهای من اثر خواهد گذاشت. مهمترین شرط برای کمک به مسافر این است که او را دوست داشته باشم و به خود ایمان داشته باشم تا با او ارتباط بگیرم و بتوانم تأثیرگذار باشم. همسفر با دانش و شناختی که از سیدیها بهدست میآورد، میتواند به نزدیکان و کسانی که در تاریکی هستند، نیز کمک کند. در شرایط خاص یک همسفر باید این قدرت را داشته باشد تا مسافری که از حالت تعادل خارج و دچار جنون شده است را به آرامش برساند و این به داشتن علم همسفر بستگی دارد. در همسفران یک نیروی پتانسیل هست، اگر جایگاه خود را پیدا کند، میتواند در مورد اعتیاد، افکار و اندیشه کمکِ مسافر باشد و این کار با داشتن علم و دانش امکانپذیر است. پس با به وجود آمدن علاقه در گوش دادن به سیدیها خود به خود، یادگیری شکل میگیرد و با علاقه هست که به بهترین نتیجه میرسیم.
نویسنده: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم) و همسفر آیدا رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون پانزدهم)
ارسال مطلب: همسفر سمیه دبیر سایت
همسفران نمایندگی شعبه فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
16