سیدی مهر به من آموخت که زندگی انسان، مجموعهای از چرخشها و تغییرات است و هر انسانی، چه بخواهد و چه نخواهد، در جریان این چرخه قرار دارد. گاهی این چرخشها با خوشی و آرامش و گاهی با رنج، سردرگمی و دلتنگی همراه است؛ اما نکته مهم این است که این شرایط هیچگاه تصادفی نیست؛ بخشی از آن تقدیر و بخشی نتیجه انتخابها و اعمال خود ما است. وقتی این موضوع را عمیقاً درک کنیم، میتوانیم مسئولیت زندگی خود را بپذیریم و به جای حسرت یا سرزنش، مسیر رشد و تغییر را با آگاهی طی کنیم.
در این چرخه، تبدیل هدف نهایی است؛ اما برای رسیدن به آن، ابتدا باید تغییر درونی در ما ایجاد شود؛ مانند شاگردی که وارد مدرسه میشود و با گذراندن آموزشها و کسب دانش، به مرحلهای جدید از فهم و توانایی میرسد. هر تبدیل در انسان نیز به همین شکل است؛ ابتدا تغییر سپس تحول و رشد، اما این مسیر آسان نیست و گاهی ذرهذره و آهسته طی میشود.
بسیاری از اوقات، ناخالصیها و افکار نادرست درون ما مانند سدهایی عمل میکنند که مانع رهایی و پیشرفت میشوند، تا وقتیکه در بند این افکار و خواستهها باشیم، رنج و ناراحتی در ما ادامه خواهد داشت و زمانیکه متوجه شویم، این زندان ذهنی برای ما ضرر دارد و دست از آن برداریم، طعم آزادی و آرامش واقعی را خواهیم چشید و در تمام این مسیر، مهر و محبت نیرویی کلیدی و سازنده است.
مهر تنها یک حس احساسی ساده نیست؛ بلکه انرژی الهی است که انسانها را به یکدیگر نزدیک میکند و موجب رشد و اتصال دلها میشود. اگر مهر و محبت نبود، نه تنها ارتباط میان انسانها شکل نمیگرفت؛ بلکه خود هستی نیز معنا و استمرار نمییافت. عشق و مهر، همان نیرویی است که ذرات هستی را بههم متصل کرده و جریان زندگی را ممکن میسازد.
من در کنگره آموختم که مهر و محبت نباید با منیت یا خودخواهی مخلوط شود. تنها زمانیکه خالص و بیآلایش باشیم، میتوانیم این انرژی را دریافت و منتقل کنیم. مهر محدود به رابطه عاشقانه یا زن و مرد نیست؛ بلکه بین تمام انسانها، دوستان، همکاران، اعضای خانواده و حتی آشنایان وجود دارد. مهر دلهای انسانها را بههم نزدیک میکند و درک مشترک ایجاد مینماید، وقتی زبانها و دیدگاهها یکی شد؛ دلها نیز بههم نزدیک میگردد و ما حتی از ناراحتی دیگران دلتنگ میشویم. این دلتنگی، پلی میان انسانها است و باعث نزدیکی بیشتر آنها میشود.
در مسیر زندگی، امکان دارد تنهایی و سردرگمی را تجربه کنیم؛ اما مهر و محبت است که میتواند ما را از تنهایی بیرون بیاورد و این اتفاق زمانی رخ میدهد که بتوانیم به دیگران مهر بورزیم و از محبت دوستان بهرهببریم. کنگره در این مسیر به ما کمک میکند که به جای آدرسدادن به درون خود، با خود واقعیمان روبهرو شویم و تغییر و درمان واقعی را تجربه کنیم.
درنهایت، سیدی مهر به من یادآوری کرد که هر عملی که انجام میدهم، بازخورد آن ابتدا به خودم بازمیگردد؛ اگر خوبی و مهربانی کنیم، نتیجه آن را دریافت میکنیم و اگر رفتار نادرست داشته باشیم، درواقع به خودمان آسیب زدهایم. حضورم در کنگره و بهرهگیری از آموزشها نعمت بزرگی است؛ نعمتی که باید با تلاش و دقت در زندگی روزمره به کار بگیرم. مهارت به کارگیری این آموزشها، خود یک هنر است؛ هنری هرچند دشوار ولی مسیر رهایی، آرامش و اتصال دلها را هموار میکند؛ بنابراین بزرگترین درسی که از این سیدی گرفتم این است که زندگی بدون مهر و محبت، معنا ندارد و رشد واقعی تنها در کنار آگاهی، تغییر درونی و عشق خالص میسر میشود. مهر و محبت، نیرویی است که انسانها را به یکدیگر وصل کرده و چرخه زندگی را زیبا و قابل تحمل میسازد.
منابع: سیدی مهر آقای مهندس
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون پنجم)
ویرایش: رابط خبری همسفر بهار رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر ناعمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فروزنده رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
270