هفتمین جلسه از دور پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی بروجن با استادی راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر یدالله با دستور جلسه «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه 2 دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.

خداوند را سپاسگزارم که در بین شما دوستان هستم و آموزش میگیرم و خیلی خوشحالم امروز در کنار دوستان شعبه بروجن هستم و حس حال خیلی خوبی دارم.
در مورد دستور جلسه این هفته که؛ وادی یازدهم هست، ولی قبلش تشکر میکنم از آقا جاوید که وقت جلسهشان را در اختیار من گذاشتند که من بتوانم حس حال خوبی داشته باشم. و اما وادی یازدهم که میگه؛ چشمه های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند، مطالب و آموزش هایی که آقای مهندس در پ اختیار ما میگذارند، وادیها ، کتاب ۶۰درجه و تمام مطالبی که بهشون میرسیم همگی مطالبی هستند که مثل یک تیر پیکان به یک هدفی میرسند که این هدف چیزی نیست جز هدف درست زندگی کردن هست، اگر ما بتوانیم این علم درست زندگی کردن را یاد بگیریم، میتوانیم به همه چی برسیم به بحر ، اقیانوس ، آرامش ، و همه چی ...
من حسین بخاطر اینکه علم درست زندگی کردن را نداشتم، در درون تاریکی ها قرار گرفتم و میام توی کنگره آموزش میگیرم که این علم را بدست بیاورم، حالا اگر بخواهیم راجب این وادی صحبت کنیم که خیلی هم وادی مهمی هست و از طبیعت الگو برداری کنیم، در طبیعت چشمه ای که جوشش داشته باشه جریان دارد، چشمه ای که منابع آبی قوی داشته باشد جوشش دارد، و همین مثال هم هست برا انسان که انسان هم مثل یک چشمه هست، همان طور که چشمه نیاز به منابع آبی دارد برای حرکت کردن، انسان هم اگر بخواهد حرکت داشته باشد و بتواند مشکلات زندگی خود را حل کند و بتواند به آن آرامش برسد، نیاز به یک ذخیره ای دارد و ذخیره انسان میشود همان اطلاعات و آگاهی که بدست می آورد. ما توسط آموزش های که از آقای مهندس میگیریم، چشمهمان روز به روز جوشش بیشتری دارد و منابعمان بیشتر میشود، به همین خاطر هست که راهنما ها و جناب مهندس می گویند؛ که ما باید همیشه در حال آموزش گرفتن و بالا بردن داناییمان باشیم. چون اگر این دانایی نباشد و چشمه جوشش نداشته باشد خشک میشود و به باتلاق تبدیل میشود ، ما اگر قرار است چشمهمان به رود تبدیل بشود و به بحر و اقیانوس برسد، باید علم و آگاهی و دانشمان را توی کنگره بالا ببریم.
حالا باید چشمه تبدیل به رود خروشان بشود، یعنی باید حرکت داشته باشد، باید آموزش هایی که گرفتیم و بدست آوردیم عملی بکنیم که در جریان باشد که به اقیانوس برسد، مسیر زندگی هم همیشه مسیر همواری نیست، اگر انسان به این باور برسد که مسیر زندگیاش مسیر همواری نیست و پیچ و خم دارد، بالا پایین دارد، قطعا میتواند با قدرت و قوت بیشتری حرکت کند و رود میداند که مسیرش سخت هست باید از دل این سنگ ها و قلوه سنگ ها بگذرد، انسان هم همین طور هست، اگر علم و آگاهی کسب کند، میداند که مسیر زندگیاش مسیر همواری نیست، اما می تواند با خواست درستش (عشق سالم ،تفکر سالم، ایمان سالم) و آموزش های که توی کنگره بدست می آورد میتواند مسیرش را هموار کند . وادی یازدهم مطلب مهمی که دارد در مورد اختیار انسان است و انسان اشرف مخلوقات شده توسط اختیارش، به خاطر اینکه احترام ویژهای برایش قائل هستند، هم خداوند هم سایر مخلوقات، اما نیروی منفی زمانی که اختیار به انسان داده شد، به خداوند گفته که انسان لیاقت اختیار را ندارد ثابت میکنم و نشان میدهم که انسان لیاقت اختیار را ندارد، نیروهای منفی هدفشان این است که ما را از مسیر انحراف کنند، اما نمیتوانند به اختیار ما دست بزنند، فقط توسط القا و الهام میتوانند ما را از مسیر منحرف کنند کار دیگری نمیتوانند انجام بدهند، خودشان هم میگویند؛ انسانها موجودی حریص، زیانکار، و ناسپاسی هستند و اگر انسانی این صفات را داشته باشد نیروهای منفی می توانند بر آنها القا کنند. اگر میخواهید تحت تاثیر نیروهای منفی قرار نگیرید، آدم ناسپاس نباشید، حریص نباشید، زیانکار نباشید و در ادامه میگویند؛ مگر اندکی از آنها که عمل سالم انجام دهند. آموزشهایی که در کنگره داریم به دست میآوریم، کم کم داریم عمل سالم را توی زندگی پیاده میکنیم. وقتی من انسان قدرشناس و سپاسگزاری باشم و قدر خودم را بدانم و قدر کسانی که بهم خدمت کردند را بدانم و قدر همسفرم را بدانم دیگر نیروی منفی نمیتواند با الهام و القا من را از مسیر منحرف کند، چرا که من آدمی سپاسگزار و قدر شناسی هستم و انسان قدرشناس میتواند رشد کند و اگر آدم ناسپاسی باشیم به باتلاق منتهی میشویم.
توی وادی یازدهم میگوید؛ تعادل شرط است و زمانی که من آدم قدرشناسی باشم، و به کسانی که به من خدمت کردند سپاسگزار باشم، میتوانم تعادل داشته باشم. و افراط و تفریط خواست ماست و اگر من فراموش کنم توسط نیروهای منفی از مسیر خارج میشوم و مطلب مهمی که در کنگره و وادی یازدهم یاد گرفتم، انسان باید دائماً دریافت داشته باشد، فرقی ندارد که در چه مقطعی هست و چند سال توی کنگره هست باید دریافت داشته باشد و دریافت ما میشود همان انرژی. من بعضی موقعها شده که با این حال که راهنما هم هستم، می روم خانه و میبینم کم آوردم و توی این وادی من به این نتیجه رسیدم که انسانهایی که زندگی یکنواختی دارند، باعث میشود انرژی کم بیاورند و هر روزش مثل روز قبل باشد و انسانی که تلاش نکند و حرکت نکند و تولیدی نداشته باشد هیچ انرژی بهش تعلق نمیگیرد. همان گونه که چشمه برای حرکت کردن نیاز به اختلاف پتانسیل یا اختلاف ارتفاع دارد که جریان داشته باشد، ما هم اگر میخواهیم انرژی داشته باشیم و آن حال خوش را به دست بیاوریم، باید جهش و تولید داشته باشیم. جهش و تولید میشود خدمت کردن توی کنگره، و تاثیرگذار باشیم، چه راهنما باشیم، چه سفر اول باشیم و چه سفر دوم، همه باید تاثیرگذار باشیم و حرکت کنیم مثلا اعلام سفر کنیم حتی با یک کار کوچیک مثل یک صندلی چیدن و اگر این حرکتها را انجام ندادیم، این اختلاف پتانسیل به وجود نمیآید و حرکتی هم نیست و انرژی هم به دست نمیآوری و کم کم ورشکست میشویم و انرژی مثل پول است باید خرج شود اگر ورودی داشته باشد منم خرج میکنم و لذتش را میبرم و اگر ورودی نداشته باشد خرج میشود و من چون ورودی و پشتیبان ندارم ورشکست میشوم و میگویم: کنگره به درد من نمیخورد و کم میآورم بیایم کنگره، حتی اگر خدمتگزار هم باشم، طلبکار میشوم و سعی کنیم در کنگره تاثیرگذار باشیم و جهش داشته باشیم و آدم یکنواختی نباشیم. سی دی نوشتن باعث میشود که آدم یکنواختی نباشیم، یک مشارکت باعث میشود که حرکت و جهش و تولیدی برایمان باشد و باعث تولید انرژی میشود و انشالله که بتوانیم توی کنگره رکاب بزنیم، هر کس به سهم خودش، و بتوانیم مثل رود حرکت داشته باشیم و در نهایت به بحر اقیانوس برسیم. ممنون که به صحبت های من گوش کردید.

(11)(1).gif)
تایپ: مسافر علی لژیون چهارم
عکاس: مسافر ابوالفضل لژیون سوم
ویرایش و تنظیم خبر: مسافر کرامت (دبیر سایت)
با احترام مرزبان خبری مسافر سلمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
302