English Version
This Site Is Available In English

قدردان باشیم

قدردان باشیم

به مناسبت دستور جلسه «از کنگره ۶۰ چگونه قدردانی کنیم؟» در خدمت همسفر زینب از نمایندگی رودکی هستیم تا از تجربیات ایشان استفاده نماییم. آخرین آنتی ایکس مسافر تریاک، به روش DST با داروی OT سفر کردند، راهنمای مسافر آقا مجید و راهنمای همسفر خانم ظریفه، ورزش مسافر فوتبال ورزش همسفر شنا، تنیس
مدت زمان سفر اول ۱۲ ماه ۲۵ روز و الان هم به لطف خدا ۵ سال و ۲ ماه است که آزاد ورها هستند.

قدردانی در کنگره ۶۰ چه مفهومی دارد و شما آن را چگونه تعریف می‌کنید؟

در ابتدا بايد بگويم قدردانی یعنی سپاسگزاری از قدرت مطلق یا خالق هستی به نظر من انسانی می‌تواند قدردان باشد که بذر بخشیدن در وجودش کاشته شده باشد، هر اندازه که این بذر بزرگ‌تر و پر بارتر شود این شخص سپاسگزارتر می‌شود؛ چون ریشه‌هایش محکم‌تر شده در واقع به زبان خودمان در او ظرفیت به وجود آمده و انسانی که قدردان است در واقع از فیلترهای منیت و خود خواهی، ترس و ناامیدی عبور کرده، ولی در کنگره در کل طبق آموزش‌های آقای مهندس، قدردانی به سه روش فکری، زبانی و عملی است و با نوشتن دلنوشته و دادن پاکت در کنگره در مراسم‌هایی مثل هفته ایجنت و مرزبان، دیده‌بان، راهنما و همسفر. همه ما باید از همه خدمتگزارهای کنگره به بهترین نحو ممکن قدردانی کنیم و در کنگره به خوبی قدردانی کردن در جایگاه‌های  مختلف را اعضای کنگره ۶۰ آموزش گرفته‌اند.

کنگره ۶۰ چگونه به شما آموزش داده که قدردانی را در زندگی پیاده کنید؟

من خودم قبل از ورودم به کنگره، در کل آدم قدردانی  بودم و اگر کسی به من محبت می‌کرد به هر طریقی که بود می‌خواستم آن لطفی که به من کرده بود را جبران کنم؛ ولی چیزی که در کنگره یاد گرفتم این بود که قدردان و سپاسگزار خوبی‌های دیگران باشم، ببخشم ولی از هیچ کس انتظار قدردانی کردن نداشته باشم، وقتی به این نقطه رسیدم به قول مهندس: انسان یک زمانی از این که کسی چیزی به او بدهد خوشحال است، اما انسان به جایی می‌رسد که وقتی به کسی می‌بخشد خوشحال‌تر است و حالش خوب‌تر است و احساس آرامش بیشتری می‌کند و این جمله مهندس خیلی به دلم نشست.

قدردانی چه تأثیری روی رابطه‌ی رهجو با راهنما و مسیر درمان دارد؟

در کل رهجویی که قدردان وسپاسگزار باشد از مرحله در خواست‌های غیر منطقی و طلب کارانه گذشته و هر چه رهجو سپاسگزار‌تر باشد در واقع به  آرامش و تعادل نزدیک‌تر است و این را می‌داند که راهنما هدفی جز کمک به درمان این شخص ندارد و خیلی راحت‌تر مطالب را می‌گیرد و دیگر دنبال نق زدن نیست؛ پس سفر خوبی دارد و به راحتی هم درمان می‌شود هر چه سپاسگزارتر باشد، راحت تر به درمان می‌رسد.

اعضای تازه‌وارد، قدردانی را از کجا و چگونه باید آغاز کنند؟

راهنمای تازه واردین یک آموزش کلی از نحوه درمان در کنگره را به شخص تازه وارد می‌دهند و یک تازه وارد با رعایت حرمت‌های کنگره و با نظم و انضباط بودن و سر وقت آمدن می‌تواند قدردانی را شروع کند.

اگر بخواهید پیام کوتاهی درباره‌ی اهمیت قدردانی بدهید، چه می‌گویید؟

شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ کفر نعمت از کفت بیرون کند. هر چه انسان سپاسگزارتر باشد خودش در آرامش بیشتری به سر می‌برد؛ چون این شخص در تعادل قرار دارد‌.

به نظر شما چرا برخی افراد در قدردانی کردن مشکل دارند؟ ریشه‌اش چیست؟

به نظر من ریشه جهل و نادانی او است، این افراد در واقع خیلی خودخواه  هستند و دارای منیت می‌باشند و همین منیت است که باعث می‌شود، خودشان را بالاتر از دیگران بدانند و فکر کنند این افراد احتیاج به قدر‌دانی کردن ندارند و هر کس به آن‌ها خدمت می‌کند وظیفه‌اش است و همه باید به این افراد احترام بگذارند  و خودش هیچ مسئولیتی در برابر دیگران ندارد و کلا قدردانی کردن را فراموش کنند چه برسد به این که مشکل داشته باشند و علت آن نداشتن آگاهی درست است. قبل از ورودم به کنگره همیشه فکر می‌کردم کفر یعنی خداوند را قبول نداشتن؛ اما وقتی وارد کنگره شدم و سی‌دی کفر استاد امین را گوش کردم متوجه شدم که کفر یعنی ناسپاسی در مقابل خوبی های دیگران یعنی خوبی‌های دیگران را نمی‌بینند و در ادامه خوبی‌های خودش هم دیده نمی‌شود و تا حس آدم تغییر نکند شخص از این مرحله نمی‌تواند خارج شود.

در سفر اول، قدردانی چه شکلی دارد و در سفر دوم چه تغییری می‌کند؟

در سفر اول با رعایت قوانین کنگره، سر وقت در کنگره حاضر شدن گوش به فرمان راهنما و نوشتن سی‌دی برای رسیدن به درمان و در ادامه وقتی با گرفتن گل رهایی طعم شیرین رهایی را چشید آن موقع است که متوجه می‌شود که دیگران کاشتند و ما خوردیم و ما هم باید بکاریم تا دیگران بخورند و آن موقع است که رهجو با خدمت کردن در کنگره شروع به قدردانی کردن می‌کند  و طعم شیرین خدمت کردن را می‌چشد و می‌فهمد که چقدر سپاسگزار بودن حس خوبی برای خود شخص دارد.

آیا می‌توان گفت فرد ناسپاس همیشه در تاریکی می‌ماند؟ توضیح می‌دهید؟

خیر طبق وادی دهم صفت گذشته در انسان صادق نيست؛ چون جاری است و این افراد نیز می‌توانند با تغییر در افکار و اندیشه خود با تغییر صفات خود و تغییر در حس خود فرکانس‌های خود را تغییر دهد و از تاریکی خارج شود و به یک انسان قدردان و سپاسگزاری تبدیل شود.

مصاحبه‌گر: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)

تنظیم و ارسال مطلب: نگهبان سایت همسفر نگین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .