English Version
This Site Is Available In English

ما برای خدمت و آموزش به این جهان آمده‌ایم

ما برای خدمت و آموزش به این جهان آمده‌ایم

آنانی که عشق را پیدا می‌کنند، حالشان خوب می‌شود و آنان‌ که موفقیت را پیدا می‌کنند روز‌گارشان؛ اما هیچ‌کدام به مرحله عشق خالق به مخلوق نمی‌رسند فقط کسانی به این مرحله خواهند رسید که خدمت بلاعوض به مخلوقین را سر‌لوحه زندگی خویش قرار می‌دهند.

در حضور راهنما همسفر الهه از شعبه کاسپین قزوین هستیم و مصاحبه کوتاهی را با ایشان ترتیب داده‌ایم که نظر شما را به آن جلب می‌کنیم.

راهنما همسفر الهه به همراه راهنما مسافر سعید با ۸ سال مصرف شیره و قرص مسافر خود وارد کنگره۶۰ شدند به روشDST و داروOT به راهنمایی همسفر محدثه و مسافر حمید سفر کردند، هم اکنون ۸ سال و ۶ ماه است که به دستان پر‌مهر مهندس حسین دژاکام آزاد و رها هستند. ورزش راهنما همسفر الهه والیبال و ورزش راهنما مسافر سعید شنا است.

راهنما همسفر الهه در جایگاه خدمتی رابط‌سایت، دبیر جلسات راهنمایان و جایگاه راهنمایی خدمت کردند و به مدت ۴ سال عضو لژیون سردار و ۱ سال هم دنور بودند.

احساس خود از جایگاهی که داشته‌اید و خدمتی که در این مدت انجام دادید را برای ما بیان کنید؟

جایگاه راهنمایی برای من جایگاهی بود که با تمام فراز و نشیب‌ها و سختی‌های مسیر هیچ‌وقت از آن پشیمان نبودم و خدای خود را شاکر هستم که من را لایق دید تا بتوانم در این بعد از زندگی خود این فرصت را داشته باشم در چنین جایگاه ارزشمندی آموزش بگیرم و بتوانم به انسان بهتری تبدیل شوم و نیز به هم‌نوعان خود کمک کنم. ما برای خدمت و آموزش به این جهان آمده‌ایم من در جایگاه راهنمایی فرصت این را داشتم که هر دو را تجربه کنم و این حس بسیار زیبا و ناب بود.

از نظر شما آیا یک همسفر می‌تواند به اندازه یک مسافر تخریب داشته باشد؟

بله به عقیده‌ من، همسفر به مراتب حتی بیشتر از مسافر می‌تواند دچار تخریب شده باشد، مسافر در دوران مصرف زمانی‌ که در تاریکی اعتیاد قرار گرفته به واسطه‌ موادمخدر حس‌ها او بسته شده است و متوجه اطراف نیست؛ چرا که با مصرف مواد‌مخدر درد خود را التیام می‌بخشد گرچه مسافر هم سختی زیادی را تجربه می‌کند؛ ولی همسفر کاملاً متوجه آسیب‌هایی که به زندگی او وارد می‌شود، هست و تخریب‌هایی که به خود، فرزندان، زندگی‌ خود و مصرف‌کننده‌ای که فرد عزیزی در زندگی‌ او هست، وارد می‌شود را می‌بیند، حس می‌کند و رنج می‌کشد و هیچ مرهمی برای التیام درد خود ندارد، مسافر غالباً تخریب جسمی دارد که با سفر کردن در کنگره۶۰، بخش قابل توجهی از تخریب آن درمان می‌شود؛ ولی همسفر آسیب روحی زیادی دیده است و نیاز دارد که مدت زمانی را در مکانی مانند کنگره‌۶۰، آرامش از دست رفته‌ خود را با آموزش‌های آن در کنار راهنما دوباره به دست آورد.

آیا در طول خدمت راهنمایی پیش آمده که احساس خستگی داشته باشید؟

زمان‌هایی بود که به دلیل شاغل بودنم روزهای شلوغی داشتم و به سختی خود را به کنگره۶۰ می‌رساندم؛ اما وقتی وارد نمایندگی می‌شدم، دوستان و رهجوهای خود را که می‌دیدم تمام خستگی‌ من محو می‌شد با عشق و انرژی، زمان خود را سپری می‌کردم. بله خستگی پیش می‌آمد؛ ولی مسیر کنگره‌۶۰ آن‌قدر درست و بدون نقص است که وقتی در این مسیر قرار می‌گیری نیروهای الهی تو را همراهی‌ می‌کنند که در مسیر ادامه دهی و به خستگی‌ها خود غلبه کنی.

در طول خدمت راهنمایی چه تجربه‌هایی را کسب کرده‌اید که باعث آرامش شما شد؟

صبورتر شدم و یاد گرفتم اگر می‌خواهم از مسیر منحرف نشوم باید صبور باشم و همیشه قبل از حرکت تفکر کنم، بیشتر شنونده باشم و کمتر صحبت کنم و زیباترین تجربه‌ من در جایگاه راهنمایی این بود که انسان‌هایی را یافتم که بدون داشتن پیوندخونی، خالصانه مرا دوست داشتند، از غم من غمگین و از شادی من شاد بودند و به من عشق می‌دادند، این چیزی نیست که انسان در این دنیا بتواند به راحتی به آن دست یابد.

از نظر شما چگونه می‌توان نیروی درون را قوی نمود و از آن استفاده کرد؟

به عقیده من انسان در هر موضوعی اگر بخواهد رشد کند؛ باید در درجه‌ اول به شناخت کافی برسد، شناخت خود و شناخت نسبت به آن موضوع. انسانی که به دانایی و آگاهی در رابطه با ماهیت وجود خود رسیده باشد، می‌تواند در آن موضوع رشد کند. قرار گرفتن در مسیر درست زندگی یعنی همان صراط‌‌مستقیم باعث می‌شود که حس‌ها و نیروهای درونی انسان بهتر و درست‌تر کار کند و نیروی درونی قدرت بیشتری پیدا کند و این مستلزم این است که انسان آموزش بگیرد و به دانایی و پس از آن به دانایی‌مؤثر برسد.

آشنایی با صورپنهان انسان تا چه میزان در شناخت انسان مؤثر است؟

بسیاری از رفتارهای انسان تأثیر گرفته از صورپنهان او است، شناخت صورپنهان باعث می‌شود انسان بتواند به درستی حس‌های خود را بشناسد، برای تزکیه و پالایش آن تلاش کند و اجازه ندهد که نیروهای‌ بازدارنده حس‌های درونی او را آلوده و آرامش را بگیرند.

به نظر شما چرا حس انسان‌ها با یکدیگر متفاوت است؟

حس انسان‌ها متفاوت است؛ چون میزان دانایی آن‌ها با هم تفاوت دارد، هرقدر انسان برای رسیدن به دانایی تلاش بیشتری و در زندگی تفکر، تجربه و آموزش بیشتری را دریافت کرده باشد، حس‌های او سالم‌تر و در نتیجه زندگی‌ توأم با آرامش خواهد داشت؛ ولی انسانی که تفکر نکند، دائماً دچار تصمیم‌گیری‌های غلط می‌شود و مسیر درست زندگی را گم می‌کند. جایگاه انسان‌ها را دانایی آن‌ها و قدم‌هایی که در مسیر زندگی برمی‌دارند، مشخص می‌کند.

در آخر اگر کلامی دارید بفرمایید؟

خداقوت عرض می‌کنم خدمت شما و تمام خدمتگزاران سایت که نقش مهمی را در کنگره۶۰ ایفا می‌کنید، لازم می‌دانم به‌عنوان کلام آخر از صمیم قلب از مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم‌ ایشان برای ایجاد بستر ارزشمندی مثل کنگره‌۶۰ تشکر کنم هم‌چنین از راهنما خود همسفر محدثه تشکر می‌کنم بابت تمام زحماتی که برای من کشیدند، همیشه قدردان ایشان هستم.

زیباترین درسی که من از مهندس حسین دژاکام و کنگره۶۰ گرفتم یک جمله بود که می‌خواهم صحبت خود را با این جمله تمام کنم.

«در زمین زندگی کنید و بگذارید دیگران هم زندگی کنند.»

مصاحبه‌کننده: همسفر کلثوم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)

عکاس: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون پنجم)

ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه دبیر سایت

همسفران نمایندگی کاسپین قزوین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .