هفتمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنما مسافر آرش، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر کاظم، با دستور جلسه «وادی یازدهم؛ چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند» در تاریخ ۲ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان، آرش هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در خدمت شما عزیزان هستم و از شما آموزش میگیرم. متن وادی «چشمههای جوشان و رودهای خروشان به بحر و اقیانوس میرسند» با یک پیام شروع میشود که از زاییده شدن تاریکی از دل روشنایی سخن میگوید. شیطان از مقامش عزل شد فقط به یک دلیل؛ آن هم نقض فرمان بود. یعنی تنها چیزی که انجام نداد، سجده کردن بود. ما نیز زمانی که نقض فرمان میکنیم، مستوجب عذاب میشویم حتی برای یک بار. وقتی سفر میکنیم، با یک بار دارو کم یا زیاد یا دیر و زود خوردن، یک نخ سیگار کشیدن، یک پیک مشروب خوردن و... در واقع فرمانشکنی کردهایم و به همان مقدار خودمان را مستوجب عذاب میکنیم. کمترین حالت این است که خودمان را سرزنش میکنیم و حالمان بد میشود و تا به راهنما نگوییم، از آن رها نمیشویم. هر جایی که نقض فرمان کردهایم، حتماً وارد تاریکی شدهایم.
چشمههای جوشان و رودهای خروشان به اقیانوس میرسند. در طبیعت جاهای زیادی وجود دارد که امکان جمعآوری آب فراوان هست. اگر آب آنجا جمع شود و منبع دائمی باشد، از جایی بیرون میزند و تبدیل به چشمه میشود. این چشمه علاوه بر منبع دائمی، باید در بستری بالاتر از زمین باشد؛ یعنی اختلاف پتانسیل یا ارتفاع داشته باشد. در چنین شرایطی وقتی سرازیر میشود و منبع دائم باشد، کمکم چشمهها به رود تبدیل میشوند و حرکت میکنند. باران نیز به آن اضافه میشود و در مسیر با مشکلاتی مانند سنگها روبهرو میشود؛ یا باید سنگ را دور بزند یا بشکافد تا با طی مشقتها و مسافتهای زیاد به اقیانوس برسد.
این تمثیل برای ما انسانها هم صدق میکند. یکی از جاهایی که این قانون در آن حکمفرماست، کنگره است. ما چشمهها و نهرهای زیادی در وجود خود داریم؛ دوپامین، انکفالین، اندورفین، سروتونین و دیگر نوروترنسمیترها و هورمونها. اینها چشمههایی هستند که میتوانند دائمی باشند یا برای وقت و ساعتی. با مصرف مواد این چشمهها را وقت و ساعتی کردیم؛ موادی که در بدن ریختیم برای شش ساعت ماندگار بود و بعد از آن از بین میرفت. وجودمان جوششی نداشت و مجبور بودیم دوباره مواد مصرف کنیم. این باعث شد به مصرفکنندهی دائمی تبدیل شویم. در حالی که مواد بیرونی ناخالصی دارد، اما مادهای که در بدن تولید میشود بسیار متفاوت است؛ جنسشان مشابه است ولی یکی نیستند.
سفر دومیها و کسانی که در کنگره خدمت میکنند میدانند که منِ سفر دومی چیزی لذتبخشتر از مواد قبلاً نداشتم. اگر اکنون چیزی بالاتر دریافت نکنم، دوباره به سمت مواد میروم. کسی که در کنگره خدمت میکند اگر بعد از سفر اولش چیزی بیشتر دریافت نکند، باز مواد مصرف خواهد کرد. پس مطمئن باشید اگر درست سفر کنید، بعد از رهایی حالاتی از نظر جسم و روان به دست خواهید آورد که بسیار لذتبخشتر از مواد مصرفی گذشته است.
ما چشمهها را به انسان و بحر و اقیانوس را به خواسته یا همان هدف تشبیه میکنیم. خواستهها و هدفهایی که خودمان تعیین کردهایم؛ اگر بخواهیم به هدف یا همان بحر برسیم، نیاز به آگاهی، منابع اطلاعاتی و تغییر پتانسیل و جایگاه داریم. آقای مهندس میفرمودند: سفر اول که تمام میشود، بعد از ۱۱ ماه روان شخص به تعادل نسبی میرسد. اما تعریف جدید ایشان این است که جسم در کنار جهانبینی، روان را به تعادل میرساند. اگر جهانبینی در کار نباشد، یک ضلع مثلث درگیر است. باید توجه داشته باشیم که اگر روان یا همان خلقوخو به تعادل برسد، جهانبینی نیز باید در کنارش باشد. جهانبینی همان اطلاعات و آگاهی است که ما استفاده میکنیم و به واسطهی آن خواستههایمان را به مقصد میرسانیم.
هدف اعضای کنگره ۶۰ رهایی است. باید اطلاعات کسب کنیم، جسم را درمان کنیم، منابع اطلاعات و آگاهی داشته باشیم و دائماً آنها را پر کنیم تا به اقیانوس برسیم. نیروهای منفی از طریق الهام و القا انسان را از راه درست و صراط مستقیم منحرف میکنند. نیروی منفی فقط به حس ما حمله میکند؛ اگر بخواهد ما را از کنگره دور کند باید احساس ما را نسبت به راهنما، متد DST، خدمتگزاران و نحوهی کار کنگره بد و آلوده کند. همهی این اتفاقات در جهان ذهن رخ میدهد؛ پس همیشه باید مراقب تصاویر ذهن خود باشیم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده: مسافر ارژنگ لژیون ۶
تنظیم: مسافر مهدی لژیون ۶
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
213