دهمین جلسه از چهل و دومین دوره کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافرمحمدعلی، نگهبانی مسافر بابک و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه (وادی یازدهم و تاثیر آن روی من ) در روز سهشنبه مورخ ۱۴۰۴/10/02 رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدعلی هستم یک مسافر
شکرگزار خداوند، سپاسگزار آقای مهندس، خانواده محترمشان و همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ هستم. در مورد دستور جلسه امروز (وادی یازدهم): چشمههای جوشان ورودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. در بخش اول سی دی این وادی ، آقای مهندس توضیحاتی راجع به خلقت انسان و پیدایش آن صحبت میکند ، در ابتدا میگوید هنگامیکه روشناییها آبستن تاریکی شد،فرزندی از آن به دنیا آمد به نام ابلیس و پیدایش ابلیس و چگونگی خلقت انسان را توضیح میدهد و اینکه ابلیس میگوید من میتوانم انسان را به دام بیندازم. به این خاطر میگوید که چون انسان دارای قدرت اختیار است.
دربخشی توضیحی مختصر میدهد که من سفر اولی وقتیکه وارد کنگره میشوم قرار نیست که همه حقایق زندگیام را برای افراد توضیح دهم که من چهکار میکردم و چهکاره بودم. در کل وقتی سیدیهای آقای مهندس را گوش میکنیم میگوید ، وقتی شما مشکلات خود را بیان میکنید چیزی از مشکلات شما کم نمیشود ، فقط باری بر روی مشکلات شما اضافه میشود. من سفر اولی و یا سفر دومی مشکلم را تنها جایی میتوانم مطرح کنم که یقین داشته باشم راهنمایم میتواند مشکل مرا حل کند، در غیر این صورت حق بیان مشکلات خانوادگی ، اجتماعی و ... را ندارم ، چون این باعث میشود که من از درمانم بازبمانم. سیدیها نقشه راهی هستند برای بهتر زندگی کردن ما و تمثیلی هستند، اینکه چشمههای جوشان ورودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند ، به این خاطر است که از هستی مثال میزند و اینکه من بتوانم زندگیام را بر پایه و اساس هستی برنامهریزی کنم ، یک چشمه وقتی میتواند خروشان باشد که اول یک منبع آبی محکمی داشته باشد، دوم اینکه اختلاف سطح داشته باشد ، یعنی اینکه روی بلندی باشد.
حالا اگر نزولات آسمانی نباشد، چشمهای وجود ندارد ، حالا زمانی که باران میبارد املاح فراوانی به همراه آن پایین میریزد، روی کوهها میریزد ، خود کوه همزمانی که منابع آبی به آن میرسد، ۳۰ درصد از آن را ذخیره کرده و بقیه آن را جاری میکند. بهنوعی در این سی دی پسانداز کردن را میخواهد به ما آموزش دهد، همان منابعی که به آن وارد میشود بایستی تصفیه شود و در یک محیطی امن جمع شود و لبریز شود و به چشمه جوشان ، رود خروشان تبدیل شود و به بحر و اقیانوس برسد.
در اینجا الزام اینکه یک چشمه به وجود بیاید این است که ذخیره داشته باشد، پس من که وارد تاریکیها شدم به این خاطر بود که اطلاعات و آگاهی نداشتم،الآن اطلاعات و آگاهی به من میرسد ، در همین سی دی میگوید که وقتیکه انسان شروع به فعالیت میکند نیروهای الهام و القا در مسیر به او کمک میکنند. من با این منابع و اطلاعاتی که میگیرم ، باید مانند همان پالایش و تصفیه آب باشدکه چشمه انجام میدهد .من هم باید تزکیه و پالایش کنم و بهترین آن را برای خودم ذخیره کنم و بتوانم با این منابع اطلاعات و آگاهی به چشمه جوشان و رود خروشان تبدیل شوم و در زندگی خودم تلاش کنم و بهجایی برسم.
در کنگره اکثراً میگویند دیگران کاشتند و ما خوردیم ، ما میکاریم و دیگران بخورند این درست است اما ، وقتی ما آموزش بگیریم وقتی خوبی کنیم به خودمان میکنیم و اگر بدی کنیم به خودمان میکنیم، پس هر چه کنیم به خودمان برمیگردد. درواقع در بخشش هم نوعی تمثیل است ، اگر بخششی کنیم در اصل بخشش نکردیم، برای خودمان ذخیره و اندوخته کردهایم.

یک کشاورز وقتی بذری میکارد و هفتاد دانه از آن برداشت میکند ، این صور ظاهرش است ، در صور پنهان من که استفاده میکنم خیروبرکت و لذت آن به کشاورز میرسد. پس من یاد میگیرم که اگر تلاش و فعالیتی کنم همه ذخیره و اندوخته من میشود و میتوانم در بعد بعدی از آن استفاده کنم. مهمترین مسئله در سی دی این وادی که آقای مهندس میگویند این است که: اگر سوار بر مادیات شدی مادیات نیروی اهریمنی است، یعنی نصف قدرت شیطان را تسخیر کردی و از آن گرفتی و انسانی که ماده بر آن سوار شود هیچگاه نمیتواند روشنایی خوبی داشته باشد .
انشا الله که بتوانیم همه ما با آموزشی که میگیریم از آن تاریکیها و فاضلابها گذر کنیم و با تزکیه و پالایش ، با اطلاعات و آگاهی و مسیر درست در صراط مستقیم قرار بگیریم و بتوانیم در این بهشتی که زندگی میکنیم به بهترین نحو از آن استفاده نماییم. از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید از همه شما سپاسگزارم
سایت : مسافر محمد باقر لژیون یکم و مسافر علی لژیون شانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
311