English Version
This Site Is Available In English

دعوت به بهشت سبز سرزمین امن خدا

دعوت به بهشت سبز سرزمین امن خدا

جلسه چهارم از دوره دوم جلسات آموزشی لژیون سردار همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی آبیک به استادی پهلوان همسفر خندان، نگهبانی راهنما همسفر فاطمه و دبیری همسفر طاهره با دستور جلسه: «وادی یازدهم؛ چشمه های جوشان و رود های خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند.» روز دوشنبه ۱ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

بسیار خوشحالم که در جمع عاشق همسفران آبیک حضور دارم و در بزرگ‌ترین لژیون کنگره ۶۰ با بیش از ۲۱ هزار عضو که باعث افتخار و سعادت به من اجازه حضور داده شده است. از نگهبان ایجنت و گروه مرزبانی بی‌نهایت سپاسگزارم بابت فرصت آموزشی که به من دادند. خوشحالم که انجام‌ها انجام می‌پذیرد. فرارسیدن زمستان، پایان پاییز که همراه با بارش رحمت الهی است را خدمت تک‌تک شما تبریک عرض می‌کنم. امیدوارم همگی زمستان پربار و پر دریافتی را داشته باشیم و زمستان‌های سرد زندگی‌مان را با فتح بلندترین قله‌ها با موفقیت به پایان برسانیم.

دستور جلسه را بی‌نهایت دوست دارم، سپاسگزارم از آقای مهندس دژاکام و استاد سردار بابت اجازه آموزش با این دستور جلسه که دادند. عنوان دستور جلسه؛ «چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.» قبل از اینکه چشمه شروع به جوشش نماید؛ باید اتفاقی درون آن رخ‌داده باشد، صفت و حس آن باید تغییر کرده باشد تا بتواند خاصیت جوشیدن را پیدا کند. هفته گذشته کلامی از "آقای مهندس دژاکام" شنیدم که بسیار مرا درباره این وادی به فکر فروبرد؛ ایشان فرمودند: هر کدام از شما که وارد کنگره ۶۰ شده‌اید، چشمه جوشان هستید؛ درصورتی‌که تا قبل از این فکر می‌کردم بعد از ورود به کنگره ۶۰ تبدیل به چشمه جوشان می‌شوم. این مرا خیلی به فکر فروبرد؛ قطعاً هر کدام از ما چیزی داشته‌ایم، باید تغییری در ما رخ می‌داد که بلیت اعتیاد به واسطه مسافرانمان در اختیار ما قرار بگیرد تا به این بهشت سبز و سرزمین امن خدا دعوت شدیم.

اگر من چشمه جوشان بودم، لاجرم باید حرکت کنم؛ من اینجا نیامده‌ام که همان جایی که بوده‌ام، بمانم؛ باید حرکت کنم، بر من فرض و واجب است؛ اما حرکت‌کردن چگونه اتفاق می‌افتد؟ چشمه باید آن‌قدر بجوشد، ظرفیتش بزرگ و از نظر منبع پر باشد، آن‌قدر باید اختلاف ارتفاع و سطح داشته باشد تا بتواند جاری شود. چشمه‌ای که ارتفاع آن کم است نمی‌تواند جاری شود و اگر هم جاری شود یک متر، دو متر یا ۱۰۰ متر جلوتر، خشک می‌شود؛ اختلاف ارتفاع زیادی باید داشته باشد. این اختلاف ارتفاع چگونه به وجود می‌آید؟ با آموزش و دسترسی به منابع اطلاعاتی صحیح!

من در «جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰» از آقای مهندس دژاکام آموزش گرفته‌ام که اگر مسئله‌ای برایم پیش می‌آید یا آموزش است یا تقاص. من همسفر خندان برای اینکه ظرفیت پذیرش تقاص را ندارم از این زاویه نگاه نمی‌کنم که حالم بد نشود. فقط از منظر آموزش به آن نگاه می‌کنم؛ اگر در جایگاه همسفر با مشکلی روبرو می‌شوم؛ مثلاً مسافرم گریز می‌زند یا من در کنگره هستم ولی مسافرم نمی‌آید، مسافرم مشاوره می‌شود و می‌رود؛ اما من می‌مانم و به‌زعم خودم به‌دور خود می‌چرخم علی‌رغم تلاشی که انجام می‌دهم و اتفاق خاصی برایم نمی‌افتد، همه این اتفاقات برای این است که ظرفیت من بزرگ شود. به تجربه در کنگره دریافته‌ام که اگر مشکلی در زندگی‌ام است یا با مانعی مواجه هستم چه در کنگره و چه در بیرون از کنگره، برای این است که در آینده کسانی به من مراجعه خواهند کرد که پاسخ سؤالات آنها در آن مشکل من است؛ من باید بتوانم از آن مشکلم عبور کنم تا پاسخ و کلام اثرگذاری بر روی آن همسفرانی که در آینده به من مراجعه خواهند کرد در هر جایگاه خدمتی که می‌تواند باشد؛ سایت، مرزبانی، راهنمایی، سفر دومی، سفر اولی یا هر جایگاه دیگری باشد. همه ما به هم وصل هستیم و هیچ‌کدام از دیگری جدا نیستیم.

حس می‌کنم که این وادی به زیبایی به من آموزش می‌دهد؛ همان‌طور که وادی دهم به من امید می‌دهد و تلنگر می‌زند که نسبت به چیزی که هستی غره نباش و نسبت به جایی که هستی ناامید با تلاش خود می‌توانی تغییر و به آنچه که می‌خواهی تبدیل شوی. این وادی هم تکمیل‌کننده وادی قبل و به نظرم مقدمه‌ای برای رسیدن به وادی دوازدهم است؛ آنجایی که باید بدانم در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود؛ یعنی چه؟ یعنی اگر همسفر خندان قرار است به تکامل برسد و تغییری ایجاد کند، انجام می‌شود فقط با فرمان‌برداری، با حضور در حلقه‌های مختلف کنگره ۶۰ این اتفاق سریع‌تر رقم می‌خورد. من همسفر با فرمان‌برداری، حمایت راهنما، بنیان کنگره ۶۰، اساتید و حمایت خداوند را برای خود می‌خرد و با نافرمانی خود را از داشتن این نعمات محروم می‌کند. یک مدت شاید فاصله بیفتد ولی دوباره برمی‌گردد؛ چون باید به جایی برسد که از آنجا انشعاب یافته است.

اگر به فرمایش بنیان کنگره ۶۰، تک‌تک ما چشمه جوشان هستیم باید برای این چشمه یک اتفاقی بیفتد، چشمه در جا نمی‌جوشد؛ اگر این‌طور باشد بعد از یک مدت چشمه خشک می‌شود؛ باید حرکت کند و جاری باشد، این جاری بودن با خدمت خود را نشان می‌دهد. چشمه باید اول به آن شناخت و معرفت برسد تا در ادامه با خدمت بتواند عمل سالم و عمل به‌ظاهر نیک را از هم تشخیص دهد و بعد از عمل سالم بتواند به عدالت برسد، چگونه؟ با بخشش، عبور از نفرت، گذشتن از ترس و رسیدن به عشق و محبت.

لژیون سردار (لژیون مالی) به لطف تفکر بنیان کنگره ۶۰ به زیبایی این راه میان‌بر یا کارت طلایی را در اختیار من قرار می‌دهد و به‌جای اینکه مسیر طولانی‌تری را طی کنم، مسیر کوتاه‌تری را به من نشان می‌دهد. اینجا مثل یک آزمایشگاه به من اجازه داده می‌شود تا ذره‌ذره حمایت از سبد قانون یازدهم، حمایت کوچک مالی شروع کنم تا برسم به سرداری و از ترس هام عبور کنم برسم به دنوری، پهلوانی یا نشانی در بی‌نشانی تا بلکه توانایی‌هایی که به واسطه تاریکی‌ها سال‌ها از من گرفته شده، ذره‌ذره پس داده شود. آن زمان است که می‌رسم به جایی که از آنجا انشعاب یافته‌ام، از مرحله نفس اماره به لوامه و بعد ان‌شاءالله مطمئنه جایی که مقامم از مقام یک فرشته بالاتر باشد. مسیر بسیار طولانی اما بسیار شیرین و در صورت فرمان‌برداری و اتصال به حلقه آموزش‌ها بسیار تا بسیار سهل است. امیدوارم تک‌تکمان آن کنیم که فرمان است.

تایپیست: راهنمای تازه واردین همسفر محبوبه
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آبیک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .