English Version
This Site Is Available In English

عشق خدمت کردن

عشق خدمت کردن

جلسه هشتم از دور هفتم کارگاه آموزشی خصوص همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی الوند قزوین به استادی همسفر فاطمه نگهبانی همسفر عذرا و دبیری همسفر صفیه با دستور جلسه:« وادی یازدهم: چشمه‌های جوشان ورودهای خروشان به بحر و اقیانوس می‌رسند» در روز دوشنبه ۱ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت15:00 آغازبه کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شکر می‌کنم که من را در مسیر کنگره قرارداد تابه آرامش برسم اول‌ازهمه از خانم اعظم راهنمای بسیار خوبم تشکر می‌کنم که هرچه دارم از راهنمای خوبم دارم با آموزش‌های که به من دادند؛ چگونه زندگی کردن را به من آموختند از ایجنت محترم خانم نوشین تشکر می‌کنم و خانم مریم ایجنت قبلی خیلی تشکر می‌کنم از خانم سمیه مرزبان قبلی و به مرزبانان فعلی خسته نباشید عرض می کنم. از راهنمایان تشکر می‌کنم که از هرکدام، درسی گرفتم از نگهبان و دبیر جلسه هم تشکر می‌کنم که اجازه دادند من امروز این جایگاه را تجربه کنم .دستور جلسه ی این هفته وادی یازدهم: چشمه‌های جوشان ورودهای خروشان همه به بحر‌و اقیانوس می‌رسند از این دستور جلسه فراری بودم نمی‌دانستم که قسمت من می شود، هفته پیش هم امتحان دادیم به خانم اعظم گفتم آن‌قدر تکرار و تمرین کردم که دستور جلسه به خودم افتاد این وادی اشاره به تاریکی می‌کند .

وقتی خداوند به انسان قدرت اختیار داد اهریمن از فرمان خدا سرپیچی کرد و با ابزارهایی که اهریمن دارد انسان‌ را از صراط مستقیم  و از مسیر زندگی دور می‌کند انسان‌ها دودسته هستند: یک دسته فاضلاب‌های جوشان یک دسته هم رودهای خروشان خداوند به ما دو ویژگی داده یکی ویژگی خوبی و دیگری بدی خودمان می‌توانیم انتخاب کنیم که کدام باشیم و در زندگی کاربردی کنیم و این وادی اشاره می‌کند که از ده وادی عبور کردیم و آموزش‌هایمان را گرفتیم الآن باید اجرا و عمل کنیم این وادی، وادی اجرای عمل است ببینیم که چشمه جوشان شدیم یا نه،این وادی یک نور امیدی دارد که در این مسیر قرار گرفتیم و برای دانایی زیاد به اینجا رسیدیم من قبل از این‌که به کنگره بیایم در باتلاقی بودم غرق مشکلات بودم مشکلات من خیلی زیاد بود اصلاً تفکر نمی‌کردم فقط می‌گفتم مشکلات من خیلی بزرگ است از خودم حرکتی انجام نمی‌دادم و یکجا بی‌حرکت و در سکون مانده بودم و مسیرهایی که می‌رفتم خیلی اشتباه بود .

تجربه‌ای که خودم داشتم برای درمان مسافرم نذرونیاز به امامان بود، وقتی‌که به زیارت امام رضا می‌رفتم آنجا دخیل می‌بستم گریه می‌کردم نذر سفره‌ای نمی‌ماند برای مسافرم انجام ندهم که همه بی‌ثمر بودند باید راه را پیدا می‌کردم ،هیچ حرکتی نمی‌کردم همیشه خودم را پایین‌تر از دیگران می‌دانستم وقتی به  مجلسی می‌رفتم فکرمی کردم انگشت‌نما هستم همه من رانشان می‌دهند که این خانواده اعتیاد دارند یکجا کز می‌کردم ولی الآن شاد هستم می‌گویم و می‌خندم در کنگره. ولی آن موقعِ آن‌طور نبود که سعی می‌کردم کمتر صحبت کنم که دیگران نقطه‌ضعف من را به رخ من نکشند و هیچ لذتی از زندگی نمی‌بردم همیشه هم مسافرم را مقصر می‌دانستم و می‌گفتم من و بچه‌هایم را سرافکنده کردی . وقتی می‌آمدم مسافرم به من گفت از من هم تشکر کن که باعث شدم شما در مسیر کنگره قرار بگیری ما خودمان ناخودآگاه با کنگره آشنا شدیم، مسافرم با خانواده‌اش با مشکل روبرو شد و آنجا که سرکوفت می‌زدند باعث تلنگر شد ما آن موقعِ اصلاً نمی‌دانستیم کنگره چیست. چند تا از مسافران که از دوستان مسافرم بودند اینجا را معرفی کردند؛ دیدیم خیلی قیافه، اخلاق و رفتار آن‌ها عوض‌شده و آن‌ها کنگره ۶۰ را به ما معرفی کردند مسافر من آمد کنگره خدا را شکر خدمت‌گزار شد، ماندگار شد این راه را ادامه داد از خدمت‌های کوچک شروع کرد من خودم بیمار بودم نمی‌آمدم همیشه از جمع فراری بودم دوست نداشتم درجمع باشم.

شعبه الوند تأسیس شد جشن یک سال رهایی مسافرم بود که به کنگره آمدم خیلی هم برایم سخت بود ولی از روزی که آمدم از این وادی درس گرفتم از کوچک‌ترین خدمت‌ها شروع کردم خیلی تلاش می‌کردم از شستن سرویس‌ها هر جا خدمت بود من می‌رفتم خدمت می‌کردم خدمت کردن را خیلی دوست داشتم خدمت کردن همان ذکات رهایی مسافرم و به حال خوش رسیدن خودم است هیچ منتی هم نیست خودم به آرامش رسیدم به حال خوش رسیدم. با آموزش‌های نابی که دیدم زندگی کردن من خیلی فرق کرده  است خدا را شاکر هستم اینجا آمدیم من‌بعد از ورودم به کنگره از آموزش‌هایی که گرفتم به این آگاهی رسیدم باید در مسیر درست و صراط مستقیم حرکت کنیم و قوانین الهی را رعایت کنیم. ما فکرمی کنیم دیگران باید قوانین را رعایت کنند ،دروغ نگوییم تهمت نزنیم و با همه مهربان باشیم ما باید این قوانین الهی که در قرآن آمده را رعایت کنیم وقتی کلاس قرآن می‌رفتیم اصلاً رعایت نمی‌کردیم فکر می‌کردیم دیگران باید رعایت کنند اگر آن‌ها را رعایت کنیم به تزکیه وپالایش هم می‌رسیم در عصر کنگره همان رودهای خروشان و چشمه‌های جوشان یعنی درمسیر درست حرکت کردن تا به هدف و اهدافی که می‌خواهیم برسیم از وقتی‌که به کنگره آمدم عاشق خدمت کردن هستم و همیشه دوست داشتم در اینجا خدمت کنم شکر خدا خدمت‌هایم یک‌به‌یک برایم محیا می‌شوند و من تجربه‌ای که دارم و حال خوشی که اینجا به دست آوردم در هیچ جمع حتی جمع خانوادگی این تجربه را نداشتم این شادی و روحیه‌ای که در اینجا دارم هیچ جاندارم و هرچقدر هم بیمار باشم  اینجا می‌آیم حالم خوب می‌شود الآن هم سعی می‌کنم چشمه جوشان باشم با عمل سالم ،حس سالم و عشق سالم داشته باشم.

                                    نفرات برتر آزمون


مرزبان کشیک همسفر ثریا، مسافر عبدالله
تایپیست: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر خدیجه لژیون (هفتم)
عکاس: راهنما همسفر سمیه
ارسال: همسفر زینب رهجوی همسفر سکینه (لژیون سوم) خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .