دوازدهمین جلسه از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گنجعلیخان کرمان با استادی راهنمای ویلیام همسفر محدثه، نگهبانی همسفر الهه و دبیری همسفر اشرف با دستور جلسه «وادی یازدهم (چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱ دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز بهکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز وادی یازدهم و تأثیر آن روی من. عنوان وادی میگوید: چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. معنی این وادی این چنین میتواند برای ما باشد؛ یعنی همه چشمههایی که در حال جوشش هستند، همه رودهایی که در حال حرکت هستند همه به دریاها و اقیانوسها میرسند؛ اما آبی که ساکن باشد و یک جا سکونت داشته باشد این آب راکد میشود و در آخر هم گندآب میشود و هم یک روزی تبخیر میشود، مثل برکهها مثل مرداب؛ مردابها هیچ ورودی و خروجی از خودشان ندارند؛ یعنی هیچ آبی واردشان نمیشود و هیچ آبی هم خارج نمیشود. در مردابها همیشه اگر دیده باشید و دقت کرده باشید جانوران و حشرات خطرناکی زندگی میکنند؛ یعنی اگر یک موجود زندهای و یا انسانی گرفتار مرداب و باتلاقها شود یا توسط جانوران خورده میشود یا اینکه خفه میشود و جان خودش را از دست میدهد؛ اما رودخانهها این چنین نیستند رودخانهها پاک، زلال و تمیز هستند همیشه در حال حرکت و تلاش هستند و اگر جانوری در رودخانه باشد ماهیها هستند که میتوانند غذای انسانها یا این که غذای موجودات دیگر باشند؛ رودخانهها همیشه در حال حرکت هستند اگر یک مشکلی داشته باشند مشکل؛ یعنی این که مثلاً سنگی و صخرهای جلوی مسیرشان باشد سعی میکنند از آن رد شوند و هیچ وقت توقف ندارد.
حالا ما میتوانیم این را به انسانها تشبیه کنیم انسانی که از خودش هیچ جوشش و حرکتی ندارد همیشه مینشیند و توقع دارد دیگران بیایند و کارهایش را انجام دهند و مشکلاتش را حل کنند هیچ وقت صبور نیستند، هیچ وقت ایمان ندارند همیشه جلوی دیگران دست کمک دراز میکنند؛ چون خودشان هیچ حرکتی ندارند اینها همان مردابها هستند؛ ولی انسانهایی که مثل رودخانه هستند همیشه در حال حرکت و جوشش هستند، همیشه میخواهند به دیگران کمک کنند یا خودشان برای حل مشکلات تلاش کنند اگر مشکلی برایشان پیش بیاید این انسانها نمینشینند، اول از همه صبر دارند، با تلاش و کوشش سعی میکنند مشکلشان را برطرف کنند؛ اگر من هم بخواهم مثل رودخانهها در زندگیام موفق باشم و راه درست را در پیش رو داشته باشم، الان که در این جلسه نشستهایم همه ما بالاخره در زندگیهایمان مشکلات و گرفتاریهایی داریم. آقای مهندس میگویند: اصلاً انسانی نیست که مشکل نداشته باشد همه در زندگیهایشان مشکل دارند؛ ولی نباید از دیگران توقع داشته باشیم بیایند و مشکلات ما را حل کنند؛ باید خودمان تلاش و کوشش کنیم و همیشه در حال حرکت و تغییر باشیم همیشه دنبال دریافت نباشیم، سعی کنیم خودمان دست دیگران را بگیریم و برای حل مشکلاتمان خودمان تلاش کنیم و اینکه بدانیم مشکلات سر راه ما قرار میگیرند برای این که ما قوی و ساخته شویم.
همیشه مشکلات لعنت خداوند نیستند، مشکلات بعضیهایشان میتوانند رحمت خداوند باشد مثل همین مصرف مسافرانمان اگر همسر من مصرفکننده نمیشد من هرگز پایم به کنگره باز نمیشد و حالم در کنگره خوب نمیشد من سختیهای زیادی در زندگی کشیدم؛ ولی فقط تنها جایی که توانست حال من را خوب کند کنگره بود. این جا هم مسافرم درمان شد و به حال خوب رسید و هم خودم حالم خوب شد، هیچ جا بهتر از کنگره برای من نبوده؛ پس تا میتوانم قدردان کنگره باشم خدمت کنم اگر سفر اولی هستم در حد یک صندلی چیدن در حد یک مشارکت کردن، در حد یک جارو زدن، دست یکی را گرفتن خدمت کنم و یا اینکه سفر دومی هستم تلاشم را بیشتر کنم دبیر، نگهبان و استاد شوم، بخوانم و راهنما شوم تا عزیزانی که میآیند وارد کنگره میشوند و احتیاج دارند که من دستشان را بگیرم بیایند در لژیون من و راه را به آنها نشان بدهم واقعاً سعی و تلاشم را داشته باشم و خدمتهایی که ما در کنگره انجام میدهیم برکتش به زندگی ما برمیگردد. همیشه در کنگره همه میگویند؛ اگر من کوچکترین کاری برای کنگره انجام بدهم؛ حتی همین یک صندلی را بگذارم آن کسی که از درب وارد میشود بیاید بنشیند آموزش بگیرد و حالش خوب شود برکت آن به زندگی من برمیگردد شاید با خودمان بگوییم یعنی چه؟ شاید با خودمان بگوییم مگر کنگره امامزاده یا مسجد است که برکت به زندگیهایمان برمیگردد! وقتی که به حرمت کنگره دقت کنیم میگوید: کنگره مکان مقدس و امنی است. چرا مقدس است؟ چون مسافر، مصرف کنندهای که با حال خراب مثل خود من میآیم در کنگره حالم خراب آن مسافر هم حالش خراب است از زندگی مانده است، گرفتاریهای زیادی دارد من خودم را میگویم در حد طلاق هم پیش رفتیم؛ ولی آمدیم در کنگره حالمان خوب شد.
اگر دقت کنم وقتی مسافر من به کنگره آمد، از این رو به آن رو شد یعنی چه؟ یعنی همانطور که آقای مهندس میگویند؛ مصرفکننده وقتی به رهایی رسید چند سال جوانتر میشود؛ یعنی احیا میشود به خاطر همین کنگره مکان مقدسی است؛ پس من وقتی خدمت میکنم آن برکت خدمت به زندگی من برمیگردد سعی کنیم همیشه قدردان کنگره باشیم؛ حتی قدردان نفس کشیدن در کنگره باشیم. شاید ما متوجه این چیزها نشویم، وقتی به کنگره و شعبه میآییم آن ذرات انرژیهای مثبت و موجهای مثبت در فضای کنگره پراکندهاند اگر من آن درک را داشته باشم میتوانیم آنها را دریافت نماییم. اگر در کنگره بیایم مثلاً حرفی بزنم یا اینکه در مورد مسائل غیر کنگره صحبت کنم هرگز حال خوبیها را دریافت نمیکنم وقتی من به کنگره میآیم شاید در ماشین آهنگ و چیزی ندارم؛ ولی در راه برگشت از کنگره خواه یا ناخواه جلوتر که میروم میبینم که صدای آهنگ زیاد است و شور و اشتیاق زیادی دارم و انرژی را من دریافت کردهام. تا میتوانیم قدردان کنگره باشیم و استفاده کنیم، چرا که این صندلی را به من دادهاند تا استفاده کنم. همیشه سعی کنم در کنگره خدمت میکنم آن خدمت من خالصانه باشد فرزندانم را به کنگره بیاورم تا از این فضای کنگره استفاده کنند و بهره ببرند. اگر مشکلی چیزی داریم خودمان سعی و تلاش داشته باشیم تا مشکلمان را برطرف کنیم در آخر هم از همه کسانی که در کنگره، در شعبه گنجعلیخان زحمت کشیدند که من به این حال خوش برسم تشکر میکنم.
در ادامه تقدیر از دبیر صوتی قبل راهنما همسفر زینب و معرفی دبیر جدید همسفر محبوبه



مرزبانان کشیک: همسفر محدثه و مسافر مسعود
عکاس: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون هفتم)
تایپیست: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
ویرایش: راهنمای تازه واردین همسفر زهره (دبیر اول سایت)
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
304