English Version
This Site Is Available In English

جهان بر مبنای اضداد آفریده شده است.

جهان بر مبنای اضداد آفریده شده است.

جلسه چهارم از دور هشتم کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی دامغان به استادی همسفر شکوفه، نگهبانی همسفر طاهره و دبیری همسفر اکرم با دستور جلسه «وادی یازدهم:چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند» روز دوشنبه ۱ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.

سلام دوستان شکوفه هستم یک همسفر:

خوشحالم که این شانس را داشتم تا امروز در جایگاه استاد جلسه خدمت کنم و بتوانم روی موضوع دستورجلسه عمیق‌تر فکر کنم و بخشی از چیزهایی که یاد گرفتم را با شما به اشتراک بگذارم.
دستور جلسه وادی یازدهم است؛ رودهای خروشان و چشمه‌های جوشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.
تمام جملات این دستورجلسه برای من نکته داشت و انگار خطاب به خودم بود؛ البته همه سی‌دی‌ها مهم و سرشار از آموزش است؛ اما من فکر کردم که چقدر به شنیدن و مرور دوباره‌ی این وادی احتیاج داشتم.
وادی یازدهم یک دید کلی به من داد؛ این دید کلی این بود:
از زمانی که روی مسائل عمیق‌تر فکر می‌کردم؛ همیشه به این فکر می‌کردم که پس کی و کجا قرار است یک نفس راحت بکشم؛ کی قرار است دیگر بنشینم، لذت ببرم و ببینم همه‌چیز خوب است؛ زمانی که بگویم؛ همه‌ی سختی‌ها تمام شد و گذشت.
این مراحل از زمان مدرسه شروع شده بود؛ موقعی که صبح زود به مدرسه می‌رفتیم؛ سر صف می‌ایستادیم؛ هر روز تکالیفمان را انجام می‌دادیم؛ دغدغه‌ی نمره و …می‌گفتیم؛ خب مدرسه تمام شود؛ بزرگ که شویم، دیگر راحت می‌شویم. بعد به کنکور و دانشگاه رسیدیم؛ هم‌سالان من، دهه شصتی‌ها حتما به یاد دارند که در آن زمان کنکور چه غول بزرگی بود؛ بعد گفتیم این یک سال که بگذرد؛ کنکور را بدهیم؛ وارد دانشگاه شویم، دیگر راحت می‌شویم و به ما هم می‌گفتند؛ یک‌سال تلاش کن، درس بخوان؛ یک رشته‌ی خوب قبول شو؛ یک عمر راحت خواهی بود؛ ما هم باور کردیم. بعد وارد دانشگاه شدیم؛ دیدیم باید واحد پاس کنیم؛ نمره می‌خواهیم؛ اگر نه می‌افتیم؛ سر کلاس‌ها حاضر شویم؛ سختی‌های مسیر رفت‌و‌آمد؛ دیدیم نه خبری از راحتی نیست؛ دوباره شروع شد. بعد گفتیم این چهار سال هم بگذرد؛ مدرک را می‌گیری؛ سرکار می‌روی و مستقل می‌شوی.
در آن زمان رسم این بود که در کنکور یک رشته‌ی به اصطلاح دهان‌پرکن قبول شوی؛ ماهم بر اثر همین جو انتخاب رشته کردیم؛ بعد که مدرک را گرفتم، گفتم؛ من که این رشته را دوست ندارم؛ بنشینم برای ارشد برای رشته‌ای درس بخوانم که از آن لذت ببرم؛ اما وقتی وارد شدم دیدم نه لذتی در کار نیست.خلاصه این مدرک را هم گرفتیم و گفتیم؛ سرکار ‌می‌رویم؛ مستقل می‌شویم و خوش می‌گذرد.
سرکار که رفتم، دیدم باز آن‌جا چقدر چالش دارد؛ روابط با آدم‌های جدید، یادگیری مهارت‌های جدید و … ؛ دیدم این‌جا هم از راحتی خبری نیست. بعد هم چالش‌های ازدواج و انتخاب شریک زندگی که باز هم تصورم این بود که دیگر ازدواج کنی تمام است؛ مستقل می‌شوی و زندگی خودت را داری؛ در صورتی که همه‌ی این‌ها گذشت و آن چیزی که من فکر می‌کردم نبود؛ یعنی این تصور که قرار است همه‌چیز یک روز خوب شود، اشتباه بود و این‌طور نیست که همه چیز یک روز درست شود و تو راحت بنشینی و از زندگیت لذت ببری.
در وادی یازدهم دوباره برای من این تلنگر زده شد که اصلا قانون زندگی این نیست. اگر قرار بود همیشه همه‌چیز خوب باشد و خوب پیش برود که خدا دنیا را این‌گونه خلق نمی‌کرد و همه‌ی ما در هر سطح و در هر شرایطی که هستیم باید جوشش، حرکت، تلاش و تقلا را داشته باشیم جهان بر مبنای اضداد آفریده شده است؛ اگر من تلاشی دارم؛ دستاوردی دارم؛ قرار نیست برای همیشه حال من را خوش نگه دارد و باز مراحل بعدی آغاز می‌شوند. به قول آقای مهندس، رودی که در حال حرکت است باید از هزار جور سنگلاخ، صخره و مسیر‌های سخت بگذرد تا بالاخره راه خودش را پیدا کند و به چیزی که می‌خواهد برسد.
ما هم برای این‌که مانند یک چشمه‌ی جوشان باشیم، نیاز به تلاش مداوم داریم. استاد امین در سی‌دی گره مسئولیت یک جمله‌ی طلایی دارند؛ تلاش امروز تو برای امروز تو کافی است؛ برای فردایت کافی نیست. من باید هر‌روز تلاش کنم تا سطح انرژی خودم را بالا نگه دارم؛ اصلا این‌که من به عنوان یک همسفر به کنگره می‌آیم و در جلسات شرکت می‌کنم برای همین است؛ حال هرکس چالش‌های خودش را دارد؛ باید از یک‌سری چیزها بگذرد تا در این‌جا حاضر شود؛ اما این سختی‌ها را پشت‌سر می‌گذارم؛ برای این‌که با آموزش، انرژی خود را بالا نگه دارم.
یکی از روش‌هایی که ما می‌توانیم با آن انرژی و اختلاف پتانسیل خود را بالا نگه داریم و برایم بسیار جالب بود این است که از چیزی که داریم، ببخشیم؛ چه از نظر مالی و چه از نظر خدمت به دیگران؛ حتی اگر من یک روز حالم خوب است؛ وظیفه دارم آن حال خوب را به دیگران منتقل کنم؛ به قول آقای مهندس، چاهی که از آن آب برداشت نشود، به گندآب تبدیل شده و به تدریج خشک می‌شود. این درمورد ما‌هم به همین صورت است. خیلی ممنونم که با سکوتتان به صحبت‌های من گوش دادید.

نمرات برتر آزمون آذر ماه:

 

تایپیست: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر مریم ( لژیون اول )

عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم ( لژیون اول )

ویرایش و ارسال: همسفر شقایق رهجوی راهنما همسفر وحیده ( لژیون پنجم )
 

همسفران نمایندگی دامغان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .