جلسه اول از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به استادی پهلوان همسفر اکرم، نگهبانی همسفر نسرین و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی یازدهم: چشمههای جوشان و رودهای خروشان همگی به بحر و اقیانوس میرسند.» روز دوشنبه 1 دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
وادی یازدهم و تأثیر آن روی من «چشمههای جوشان و رودهای خروشان همگی به بحر و اقیانوس میرسند.» برای تبدیل شدن به چشمه و رود یک سری منابع لازم است؛ همانطور که اکنون شاهد هوای برفی هستیم و این برف منبعی برای بهار و تابستان به شمار میآید. برای بهوجود آمدن صدای چشمهای که ما میشنویم، اگر این برف نباشد، قطعاً در بهار و تابستان صدای چشمهای وجود نخواهد داشت؛ بنابراین در قبال داشتن این صدا و آوای زیبا منابعی لازم است. من همسفر، برای اینکه آوای زیبایی داشته باشم و اختلاف پتانسیلی که در وادی یازدهم مطرح شده است بهوجود بیاید باید به انرژی دست پیدا کنم، منابع درونیام را تقویت کنم و تقویت این منابع چیزی جز آموزش درست، تفکر و تجربه نیست که همان مثلث کنگره۶۰ میباشد و همه ما از بدو ورود با آن آشنا هستیم.
اگر من انسان و یا همسفر، میخواهم منابع خودم را تقویت نمایم باید آموزشهایی را که در کنگره۶۰ به من داده میشود، بهدرستی دریافت کرده و تفکر کنم؛ زیرا پس از آن وارد مرحله تجربه میشوم یعنی در اینجا باید آموزش را کاربردی کنم تا اثر آن در زندگی من اتفاق بیفتد.
در وادی یازدهم بسیار دقیق از واژههای خمر، القاء، الهام، تفکر، ذهن و عشق سالم صحبت میشود و همه این موارد باید در کنار هم باشند؛ زیرا نمیشود اینگونه پنداشت که یکی را داشته باشم و دیگری را نیاز نداشته باشم، اگر آموزش میگیرم، باید تفکر و تجربه را با هم داشته باشم؛ زیرا اگر قرار است رود خروشان باشم، باید برای من اتفاق بیفتد.
یکی از زیباییهای وادیها این است که وقتی به عنوان دستور جلسه مطرح میشوند، از ما میپرسند: گوش دادهای؟ تأثیرش روی تو چگونه بود؟ در اینجا میگویم من ده وادی را پشت سر گذاشتهام و اکنون به وادی یازدهم رسیدهام. در وادی دهم گفته میشود: صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ بنابراین من متوجه شدم هر چه قبلاً بودهام، مربوط به گذشته بوده و اکنون میتوانم انسان بهتری باشم. باید بدانیم این موضوع را اینگونه صریح و دقیق فقط در کنگره۶۰ به ما میگویند؛ اما در سیستمهای دیگر چنین نگاهی وجود ندارد. آنها مثال معروف: توبه گرگ، مرگ است را میآورند؛ اما در کنگره۶۰ میگویند: اگر قبلاً هر چه بودهای تمام شده، حالا اگر قبلاً خوب بودهای، ممکن است بد شوی و اگر بد بودهای، میتوانی خوب شوی؛ بنابراین صفت گذشته در انسان صادق نیست. اکنون بیا، آموزش ببین، منابع درونیات را تقویت کن و یاد بگیر.
این اصل را باید به خوبی بدانیم در کنگره۶۰ آموزش از طریق سیدیها، جزوات، جلسات، مشارکت و از همه مهمتر خدمت کردن به من آموزش داده میشود. خدمت کردن، مرحله تجربه؛ یعنی کاربردی کردن آموزش است. اکنون اگر آموزش گرفتهای، چه تردیدی داری که اینجا ارائه دهی؟ اگر در مسیر خدمت قرار گرفتهای و از تو خواستند خدمت کنی، میتوانی خدمت را قبول کنی یا بهانه بیاوری که راه دور است، مشکل دارم و سخت است. در واقع این تو نیستی که خدمت را انتخاب میکنی، بلکه خدمت تو را انتخاب میکند و این بر اساس ظرفیتی است که در وجود تو نهادینه شده است. اگر من این ظرفیت را در خودم ایجاد کرده باشم، آن خدمتی که به سمت من میآید، قطعاً خدمت خوبی است. منظورم از خدمت، جایگاه خاص یا عنوان نیست؛ مهم این است که وقتی در آن خدمت قرار میگیرم، از انجام دادنش لذت ببرم و حالم خوب باشد. فرقی نمیکند کدام یک از خدمتهای کنگره۶۰ باشد.
تأثیری که این وادی روی من گذاشت، این بود که من همسفر، قبل از ورود به کنگره۶۰ با مدرک سیکل در سال ۹۲ وارد کنگره۶۰ شدم و آموزش گرفتن را شروع کردم و اکنون خداوند را سپاسگزار هستم که هر اتفاقی در زندگی من میافتد بر اساس آموزههای آقای مهندس به بهترین شکل ممکن در حال رخ دادن است و حالا از ورود من به کنگره۶۰ حدود دوازده سال میگذرد و من در جایگاههای مختلف خدمت کردهام.
چندین سال پیش، طبق صحبتهای آقای مهندس که فرمودند: بچههای کنگره۶۰ باید درس بخوانند. من وارد مسیر خدمتی جدیدی شدم و دوباره ادامه تحصیل دادم و بزرگترین تأثیرش این بود که منابع درونیام افزایش پیدا کرد و این اختلاف پتانسیل و انرژی آنقدر زیاد شد که اکنون در دانشگاه مشغول به تحصیل در رشته روانشناسی هستم و در واقع احساس نمیکنم با همکلاسیهایم اختلاف سنی داشته باشم. این همان اختلاف پتانسیلی است که در من بهوجود آمده است. شاید بعضی از دانشجوهای ۱۸ یا ۱۹ ساله دچار بیانگیزگی یا افسردگی باشند؛ اما من با آگاهی این مسیر را طی کردهام، هم سر کلاس بهتر حاضر میشوم و هم مطالب را بهتر ارائه میدهم. تمامی این موارد بهخاطر آموزش درستی است که دریافت کردهام. زمانی که آموزش درست باشد، مسیر درست را طی مینماییم. به عنوان صحبت پایانی باید بگویم به قلم، به قدم، به فکر و به عمل فرقی نمیکند هر کسی به هر شکلی که میتواند باید قدردان کنگره۶۰ باشد و در مسیر آن خدمت کند.
تجلیل از راهنمای ویلیاموایت راهنما همسفر سحر

تقدیر از ورزشبان قبلی والیبال همسفر معصومه توسط ورزشبان جدید همسفر ملیحه


مرزبانان کشیک: همسفر منصوره و مسافر مهدی
تایپیست: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
284