جلسه پنجم از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین ویژه مسافران با استادی مسافر محمدجواد، نگهبانی مسافر اصغر و دبیری مسافر سلیمان با دستور " وادی یازدهم و تأثیر آن بر روی من" یکشنبه 30 آذر 1404 ساعت 17 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان محمدجواد هستم یک مسافر، در آغاز سخن، از آقای مهندس گرامی صمیمانه تشکر کنم که این بستر زیبا را برای ما فراهم کردند.
دستور جلسه امروز با جملهای آغاز میشود که میفرماید: «چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.»
جملهای است ساده، اما در پس آن معناهای ژرفی نهفته است. یاد شعری میافتم که میگوید:
«روغنی بینی در شیشه صاف و شفاف، تو ندیدی بر سرِ چه آمد کنجد و بادام!»
آری، آنگاه که چشمهای از دل زمین میجوشد و به حرکت درمیآید، حوادث و تلاشهای فراوانی در پس آن نهفته است.
قطرهی بارانی که از آسمان فرو میچکد تا به منبعی تبدیل شود، نیازمند اختلاف پتانسیلی است؛ نیرویی که آن را به حرکت وادار کند. وقتی چشمه به جوشش میافتد، میان چشمهها پیوندی شکل میگیرد، از بههمپیوستن آنها رودها پدید میآیند، و سرانجام این رودهای پرخروش راهی دریا و اقیانوس میجویند.
البته باید بگویم شکافتن و درک عمیق مفهوم این دستور جلسه برای من اندکی دشوار است. همین لیوان آبی که اکنون مینوشیم، نتیجهی تلاشها و زحمات فراوانی است.
گاهی، در مسیر حرکت، با مشکلات و موانعی روبهرو میشویم؛ درست مانند رودخانهای که به صخرهای سخت برخورد میکند. اما آب همیشه راه خود را مییابد؛ تختهسنگ را دور میزند و باز ادامه میدهد. در مسیر خروشان، این مشکلات دیگر سد راه نمیشوند، بلکه او را استوارتر میسازند. و آنگاه که رود به اقیانوس میرسد، در حقیقت به آرامش و مقصد نهایی خویش دست یافته است.
در پایان، وقتی به بحر و اقیانوس میرسیم، همان امر نخست تحقق مییابد؛ آنجا که میفرماید:
«ای جانِ آرامگرفته و اطمینانیافته، بازگرد به سوی پروردگارت؛ در حالیکه او از تو خشنود است و تو نیز از او خرسند.»
آری، این عشق آسمانی است؛ عشقی که عاشق و معشوق را به رضایت و یگانگی میرساند. پس بیایید در میان بندگان پروردگار بمانیم، خدمت کنیم و از مسیر خدمت، به او نزدیکتر شویم.

تایپ : مسافر حسین لژیون سوم
ارسال : مسافر عسگر
- تعداد بازدید از این مطلب :
138