سلام و درود خدمت همه عزیزان و همراهان سایت کنگره ۶۰. امروز، در مسیر واژهها و تجربه، همقدم میشویم با راهنمای گرامی، همسفر نیره؛ تا در سایه آموزشها و نگاه ایشان، نگاهی دوباره به دستور جلسه «وادی یازدهم» داشته باشیم و از عمق معنا و تجربه سخن بگوییم. همسفر نیره، به همراه مسافر فرزاد، با تخریب بیستوسه سال وارد کنگره ۶۰ شدند. آخرین آنتیایکس مصرفی شیشه و اوتی. با راهنماییهای همسفر خانم آذر و مسافر آقای حامد اکنون به لطف خداوند متعال، پنج سال و هفت ماه و بیست روز است که آزاد و رها هستند.
خانم نیره عزیز در این هشت سال خدمتی که در کنگره داشتهاید، تجربههای ارزشمندی اندوختهاید. لطفاً کمی درباره نقشها و خدمتهایی که انجام دادهاید توضیح دهید؟
حدود دوازده سال است که در کنگره حضور دارم و در تمام این سالها، در هر جایگاه خدمتی که قرار گرفتم، فقط و فقط خودم را خدمت کردم و آموزش گرفتم.
از چه زمانی وارد کنگره ۶۰ شدید و چه انگیزهای باعث شد به جایگاه راهنمایی برسید؟
سال ۸۸، از طریق یک برنامه تلویزیونی به نام طعم آفتاب با نام کنگره آشنا شدم و به نمایندگی آکادمی مراجعه کردم. در آنجا، یک خانم مسافر یک جلسه مرا مشاوره داد و در پایان گفت: «برو، مسافرت را بیاور.» مسافرم راضی به آمدن نشد و در نهایت، سال ۹۳ وارد کنگره شدم و تا امروز در این مسیر ماندهام. در کنگره، با آموزشهای راهنما آموختم که باید زکات تغییرات و حال خوبم را بدهم؛ بنابراین به جایگاه راهنمایی رسیدم و آموزش دیدم.
چه توصیهای برای حفظ استمرار و انگیزه در مسیر درمان دارید؟
به نظر من، تنها یک تفکر باعث میشود انسان در مسیر بماند و سختی تغییرات و رهایی را تجربه کند؛ اینکه یکبار مسئله تاریکی اعتیاد را بهدرستی حل کند، تا در مراحل بعدی دوباره و چندباره گرفتار تاریکیهای عمیقتر نشود.

در طول مسیر راهنمایی، به یادماندنیترین تجربه شما چه بوده است؟
برای راهنما، رهایی و تغییرات اساسی و حقیقیِ رهجوی فرمانبردار، شیرینترین و گواراترین تجربه است.
گاهی رهجو با سختی یا مقاومت مواجه میشود؛ چگونه وادی یازدهم میتواند در این موقعیت راهگشا باشد؟
رهجویی که در پی تغییر است، حتماً و قطعاً با موانع سخت روبهرو میشود؛ همانگونه که رودهایی که مقصدشان رسیدن به اقیانوس است، در مسیر بارها با تختهسنگها، فرازها و نشیبها برخورد میکنند.
نقش صبر و شکیبایی در وادی یازدهم چگونه است؟
چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همگی سرانجام به دریا و اقیانوس میرسند؛ پس برای رسیدن باید بها داد، چراکه بهشت را به بها میدهند، نه به بهانه.
در وادی یازدهم آمده است: «اگر راهنما و رهجو هماهنگ باشند، مسیر هموارتر میشود.» از نظر شما مهمترین هماهنگی میان راهنما و رهجو چیست؟
راهنما و رهجو، همان فرمانده و فرمانبردار هستند؛ مکمل یکدیگراست. البته شایستگی و لیاقت فرمانده، نقش بسیار مهمی دارد.
گاهی هماهنگی و نظم میتواند محدودکننده به نظر برسد. آیا تجربهای داشتهاید که وادی یازدهم شما را به انعطاف یا تغییر رفتار وادار کرده باشد؟
اولین درس کنگره، نظم و شناخت زمان است و این نظم، محدودکننده نیست؛ زیرا انسانی که تا دیروز اهمیت زمان را نمیدانسته، نمیتواند یکشبه تغییر کند و کمالطلب باشد.
باید ذرهذره مسیر را طی کند تا به لذت برقراری نظم و هماهنگی برسد.
در این وادی گفته میشود مسیر هموارتر میشود. آیا مسیر هموار به معنای راحتتر بودن است یا انتخاب آگاهانه مسیر دشوار؟
مسیر هموارتر یعنی رسیدن به داناییِ مؤثر؛ یعنی آگاهانه انتخاب کردن، تا در نهایت به انسانیت برسیم.
برای کلام آخر بفرمایید تا ما آموزش بگیریم؟
آبِ زندگی همان خواستهایست که از چشمهی نفس میجوشد؛ اگر نفس پالايش نشده باشد، حتی زلالترین نیتها هم پیش از آنکه به لب برسند، زهر میشوند.
مصاحبهکننده: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر مبینا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر اعظم رهجو راهنما همسفر مبینا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر ندا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
165