سلام دوستان شیوا هستم همسفر
وادی یازدهم: «چشمههایی که از دل انسان میجوشند». چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. این وادی به ما یادآوری میکند که هیچ موفقیتی بدون تلاش و پشتکار به دست نمیآید، مثل چشمهای که اگر مسیرش باز شود، آب خروشان و پرانرژی جاری میکند. تواناییها و استعدادهای درونی ما هم وقتی با عمل و استمرار همراه شوند، نتیجههای بزرگ و تغییرات مثبت ایجاد میکنند. در زندگی روزمره، وقتی بخواهیم در مسیر درمان قرار بگیریم و به هدف واقعی خود برسیم، باید مثل آب چشمه همیشه فعال باشیم، قدم به قدم حرکت کنیم و هر روز روی خودمان کار کنیم. کسی که تلاش میکند، میتواند تغییرات واقعی و پایدار ایجاد کند. به نظرم این وادی به ما امید میدهد که با صبر، پشتکار و استمرار، هر هدفی ممکن است و هیچ چیزی اتفاقی و بدون تلاش به دست نمیآید.
این وادی به ما میآموزد که چشمه زلال از دل سنگ بیرون میآید. یعنی گاهی سختیها همان سنگهایی هستند که اگر نباشند، هیچ چشمهای در مسیر زندگی ما جاری نمیشود. این وادی به من میگوید که سرچشمه اصلی همه چیز در درون من است، هم خرابیها و هم آبادانیها. وقتی وارد کنگره شدم، درونم خشکیده بود، مثل رودخانهای که مسیرش گم شده باشد. اما آرامآرام فهمیدم که اگر مسیر درونم را پیدا کنم، با آموزش، عمل سالم و پیمان آب، حیات دوباره به درونم باز میشود.
امروز میدانم که اگر افکار و احساساتم را درست هدایت کنم، از من چشمهای پاک و زلال میجوشد. چشمهای که هم خودم را سیراب میکند و هم اطرافیانم را.این وادی به من یاد داد که وقتی حال درونم خوب باشد، جهان بیرونم هم خوب میشود. وقتی رودخانه وجودم صاف و آرام باشد، حتی سنگها هم مانع نیستند؛ بلکه تبدیل به زیبایی مسیر میشوند. برای همین است که میگویند: «چشمه وقتی لبریز شد، خودش را پیدا میکند». پس وظیفه من فقط این است که درونم را پاک نگه دارم و اجازه بدهم لطف خدا و آموزشهای کنگره 60، مسیر را برایم باز کنند.
سلام دوستان مریم هستم همسفر
وادی یازدهم چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. وادیها یک سری مسائل کاربردی هستند که راه و مسیر زندگی را به ما نشان میدهند، اینکه چگونه فکر کنیم، چگونه اندیشیدن را بیاموزیم و چگونه زندگی کنیم. در این وادی، آقای مهندس میفرمایند که انسانها در یک سری مشکلات هستند که خودشان از آنها بیخبرند. مشکلاتی که ایجاد بحران میکنند، مثلاً وقتی مسائل خصوصی خود را برای دیگران مطرح میکنیم. هر کسی ممکن است یک سری مسائل خاص یا نقاط ضعف داشته باشد که اگر آنها را برای دیگران بازگو کند، مشکلاتی به بار میآید. مثلاً در گذشته نامههایی برای دیگران میفرستادند که همین موضوع ایجاد مشکل میکرد. حالا هم که پیامهای متنی میفرستیم، همین کار باعث ایجاد مشکلات میشود.
یکی دیگر از مسائل این است که در فرهنگ جوامع بعضی چیزها مد میشود و بعد از مد میافتد. مثلاً زمانی خالکوبی مد بود و مراسم خاص خود را داشت و مخصوص پهلوانان و کسانی که در زورخانهها فعالیت میکردند بود. با گذشت زمان، کسانی که خالکوبی میکردند، به عنوان انسانهای بیفرهنگ شناخته میشدند. اکنون هم اگر کسی خالکوبی داشته باشد، ممکن است نتواند در اداره یا جایی شاغل شود. وادیها به ما این مسائل را آموزش میدهند و ما را به صراط مستقیم هدایت میکنند.
در مورد وادی یازدهم، انسان هر خواستهای دارد و برای رسیدن به هر چیزی که میخواهد، باید مانند چشمه جوشان یا رود خروشان عمل کند. انسان برای اینکه چشمه جوشان باشد و مانند یک رود جاری شود و به هدف خود که آرامش و آسایش است برسد، باید در صراط مستقیم حرکت کند و از ضدارزشها دوری کند. کسی که به سمت ضدارزشها حرکت کند، به آرامش نخواهد رسید و در باتلاق ضدارزشها گرفتار میشود. اگر بخواهیم چشمه جوشان و رودهای خروشان شویم، کار سختی نیست. باید گوش به فرمان راهنما باشیم و هر چه از ما خواسته شد را انجام دهیم، سر وقت در کنگره حاضر شویم و گرچه توانستیم انجام دهیم، میتوانیم تغییر کنیم. باید مراقب باشیم که به باتلاق جوشان و فاضلاب خروشان تبدیل نشویم، زیرا چنین افرادی مدت زیادی در کنگره نمیمانند و زود از کنگره جدا میشوند.
سلام دوستان بهاره هستم همسفر
وادی یازدهم: چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. انسانها در یک سری مشکلات به سر میبرند که خودشان خبر ندارند. این مشکلات مسائلی هستند که ایجاد بحران میکنند، مانند حرفهایی که جز مسائل خصوصی افراد میباشند و برای دیگران مطرح میشوند. انسانها دائماً در پی مد روز هستند و فراموش میکنند که فردا ممکن است چیز دیگری مد شود. انسانها دارای ویژگی اختیار هستند؛ هیچ نیروی منفی یا مثبت نمیتواند انسان را مجبور به انجام کاری کند. فقط از طریق القاء و الهام میتواند در فکر انسان نفوذ کند. این خود ما هستیم که تصمیم میگیریم و انتخاب میکنیم که انجام دهیم یا ندهیم.
انسانها موجوداتی با دو ویژگی خوب و بد هستند. موجوداتی حریص، ناسپاس، زیانکار و پنهانکننده خدای خود هستند. جز اندکی از آنها که کارهای نیک انجام میدهند. قوانین به ما میگویند که دروغ نگوییم، رشوه نگیرم، فساد نکنیم، کمفروشی نکنیم، حق را ناحق نکنیم و... اما اگر فردی دیندار و مذهبی باشد و نماز و روزه خود را هیچ وقت ترک نکند، اما قوانین گفتهشده را اجرا نکند، بیدینترین فرد است. خدمت داوطلبانه یعنی تغییر جایگاه؛ یعنی فردی عادی که وارد کنگره میشود و مسئولیت کوچکی به او داده میشود. بلافاصله جایگاه او از حالت سکون تغییر میکند. برای همین است که میگویند هر کسی که خدمت کند، حالش خوب میشود، حتی اگر خدمت او جارو کردن یا شستن زمین باشد.
چشمه جوشان باید اختلاف پتانسیل داشته باشد تا انرژی لازم را برای ادامه مسیر مهیا کرده باشد. اگر به طرف ارزشها باشد، باعث صعود میشود و اگر به طرف ضد ارزشها باشد، باعث سقوط. جسم انسان ثابت است، اما روح و روان او همیشه در حرکت و پرواز است. رود خروشان که مسیر حرکتش هموار نیست و موانع زیادی در سر راهش قرار دارد، با تلاش و کوشش از درهها و کوهها عبور میکند و خود را به این طرف و آن طرف میزند تا مسیر خود را پیدا کند و خود را به بحر و اقیانوس برساند. انسانها هم باید با حرکت درست و فکر سالم، مسیر خود را پیدا کنند و به زندگی خود ادامه دهند. انسانی که دو روزش یکنواخت باشد و هیچ جهشی نداشته باشد، از بدبختترین انسانهاست.
سلام دوستان مریم هستم همسفر
در مسیر چشمههای جوشان و رودهای خروشان که همه به بحر و اقیانوس میرسند. زمانی که وارد کنگره 60 شدم، فکر میکردم که درمان مسیری ساده و مستقیم است. اما وادی یازدهم برای من چشماندازی جدید گشود. این وادی یادآوری میکند که چشمهها، در ابتدا ممکن است کوچک و ضعیف به نظر برسند، اما با گذر زمان و با حرکت به سمت هدف، به رودهایی خروشان تبدیل میشوند. این تشبیه برای من تصویر دقیقی از مسیر درمان بود؛ مسیری که در آن باید همواره به جلو حرکت کرد، حتی زمانی که سنگها و موانع در مسیر قرار میگیرند.
رودخانهها، درست مانند ما، در طول مسیر با چالشها و سختیها مواجه میشوند، اما هیچگاه از حرکت دست نمیکشند. این همان چیزی است که در مسیر بهبودی باید به آن ایمان داشته باشیم: هر سختی و هر دشواری در حقیقت بخشی از روند رشد و پیشرفت است. در نهایت، رودها به دریا میرسند و دریا نماد همان حقیقت و آرامش درونی است که ما به دنبالش هستیم. وادی یازدهم به من آموخت که هیچ مسیر درمانی بینتیجه نیست. هر قدمی که برمیداریم، هر چالشی که پشت سر میگذاریم، ما را به حقیقت و آرامش میرساند.
چشمهها در ابتدا ممکن است کمعمق و بیرمق به نظر برسند، اما به تدریج قدرت میگیرند و به رودخانههای خروشان تبدیل میشوند. رودهایی که با پیوستن به هم، به بحر میپیوندند. بحر همان صلح درونی است، همان حقیقتی که در نهایت به دست میآید. این روند به من یادآوری کرد که درمان به زمان نیاز دارد و نباید از هر مانعی هراس داشت. درست همانطور که رودخانهها به دریا میرسند، ما هم به آرامش و کمال درونی خواهیم رسید.
مهم این است که هیچگاه از حرکت دست نکشیم و به سفر خود ادامه دهیم. با هر قدم، نزدیکتر به خود واقعیمان میشویم و به حقیقتی که از درونمان برمیخیزد، پی میبریم. وادی یازدهم به من امید و ایمان داد که اگر در مسیر درست حرکت کنیم، هیچ چیزی نمیتواند ما را متوقف کند. همانطور که رودها به دریا میرسند، ما هم به مقصد نهاییمان خواهیم رسید.
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمانه(لژیون اول)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
73