جلسه هفتم از دوره چهل و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی همسفر مهشید، نگهبانی همسفر سمیه و دبیری همسفر ژاله با دستور جلسه «وادی یازدهم، چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.» روز يکشنبه 30 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه وادی یازدهم است که میگوید: «چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.» وادیها مثل کلیدهایی هستند که قفلهای زندگی ما را باز میکنند و مسیر زندگی و چگونه زندگی گردن را به ما آموزش میدهند؛ این وادیها برگرفته از قرآن کریم هستند که آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: «حتی اگر شما به کتاب قرآن اعتقادی ندارید به عنوان یک کتاب علمی به این کتاب نگاه کنید.» یکی از این وادیها، وادی یازدهم است که بعضی از انسانها را به رودهای خروشان و چشمههای جوشان تشبیه کرده است. حال رودهای خروشان و چشمههای جوشان چه ویژگیهایی دارند؟ دو ویژگی اصلی دارند؛ یکی از این ویژگیها منابع آب ذخیره شده است و دیگری اختلاف ارتفاع یا اختلاف پتانسیل است؛ حال انسانها هم برای اینکه بتوانند به چشمههای جوشان تبدیل شوند، باید دو ویژگی اصلی را داشته باشند؛ یکی از آن ویژگیها منابع اطلاعاتی در جهت دانایی است؛ یعنی ما باید یک منبعی داشته باشیم که بتوانیم از آن دانایی کسب کنیم، چون هر مشکلی که برای ما اتفاق میافتد به خاطر نادانی ماست و خود ما با دست خودمان این مشکلات را برای خودمان به وجود آوردهایم.
ما انسان بد نداریم؛ انسان خوب داریم، یک دسته دیگر انسانهایی هستند که جاهل و نادان هستند؛ پس باید دانایی خودمان را بالا ببریم و از جهالت خارج شویم. یکی دیگر اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی و برای کسب انرژی است. ما اگر از نظر درونی و بیرونی جایگاه خودمان را به طرف ارزشها تغییر دهیم باعث کسب انرژی برای ما میشود؛ مثل فردی که مصرف کننده است؛ به کنگره میآید، درمان میشود و انرژی کسب میکند یا فردی که دیپلم دارد وارد دانشگاه میشود، وقتی مدرک لیسانس را میگیرد، تغییر جایگاه میدهد اینجا برای او انرژی بهوجود میآید. این مسئولیتها میتواند از مرتبه پایین شروع و تا مراتب بالاتر ادامه داشته باشد. چرا انسانها باید مثل رودهای خروشان باشند؟ چون انسانی که چشمه درونی او خشک شده باشد به هیچکس حتی به خودش هم نمیتواند کمک کند؛ ولی انسانی که مثل چشمه جوشان باشد برای کل هستی سرشار از اطلاعات است که میتواند از او استفاده کند و این دسته از انسانها مورد احترام دیگران قرار میگیرند، اما یک دسته انسان دیگر هم وجود دارند که نه تنها برای هستی هیچ سودی ندارند، حتی برای خودشان هم سودی ندارند، بلکه مثل چشمههای زهرآگین هستند که به بقیه آسیب میرسانند.
وقتی که یک فرد در کنگره به جایگاهی میرسد باعث میشود تغییر جایگاه دهد و انرژی دریافت کند؛ بهخاطر همین در کنگره میگویند که خدمت کنید تا حالتان بهتر شود و فرقی ندارد خدمت چه باشد از کارهای کوچک مثل صندلی چیدن شروع میشود و تا خدمت در جایگاههای بالاتر ادامه دارد؛ پس ما برای چشمه جوشان شدن باید مرتب با حرکت سالم در حال تغییر جایگاه باشیم. من وقتی وارد کنگره میشوم و سفر اول را پشت سر میگذارم، فکر میکنم دیگر همه چیز تمام شده است؛ اما من تازه آنجا به نقطه صفر خودم رسیدم وقتی تاریکیهایم را شناختم، حالا باید در جهت خروج از این ظلمت و تاریکیها قدم بردارم و به سمت نور حرکت کنم.
تاریکیها چه چیزی میتوانند باشند؟ شاید ما فکر کنیم تاریکیها حتماٌ فقط اعتیاد است که مسافرها درگیر آن میشوند، اما تاریکیها میتوانند دروغ گفتن، غیبت کردن، تجسس کردن یا هر چیز دیگری باشد و تنها راهی که برای خروج از این تاریکیها وجود دارد چنگ زدن به ریسمان الهی است. آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: «ریسمان الهی یک طناب نیست که ما به آن چنگ بزنیم؛ ریسمان الهی همان قوانین و فرامین الهی هستند.» همه پیامبران یک رسالت داشتند که آن پیامها را به ما ابلاغ کنند. قوانین الهی، قوانینی هستند که همه دنیا، بین همه انسانها با هر دین و مذهبی که باشند آنها را قبول دارند. قوانین الهی میگویند: دروغ نگو، غیبت، تجسس و قضاوت نکن، خارج شدن از این تاریکیها اصلاٌ کار سادهای نیست.
در این وادی میگوید: پیاده شدن از اسب همانقدر مهم است که سوار شدن بر اسب مهم است؛ این را میتوانیم مصداقی برای ضد ارزشها هم بدانیم یک فردی که درگیر تاریکی اعتیاد میشود یک شبه درگیر اعتیاد نشده است، زمان برده که درگیر اعتیاد شده است؛ پس وقتی هم که بخواهد از این اعتیاد خارج شود یک شبه نمیتواند این کار را انجام دهد؛ باید تدریجی و پلهپله درمان شود. برای اینکه بتوانیم از تاریکیها خارج شویم؛ باید تزکیه و پالایش کنیم، همان انجام قوانین الهی هستند و باید در کنگره۶۰ حضور داشته باشم، آموزش بگیرم، خدمت کنم و بازپرداخت داشته باشم. ما باید در مقابل چیزی که بهدست میآوریم بازپرداخت آن را انجام دهیم و زکات آن را پرداخت کنیم؛ چون انسانهاییکه در مقابل چیزی که بهدست میآورند بازپرداخت دارند، همیشه مثل چشمههای زلال پر از انرژی هستند؛ اما انسانهاییکه هیچ بازپرداختی ندارند و همه چیز را فقط برای خودشان و خانوادهشان میخواهند، مثل یک کویری هستند که هیچ روئیدنی در آن وجود ندارد و همیشه باید منتظر یک طوفان شن باشند که بیاید و آنها را از بین ببرد.
در کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر مبحثی بهنام «روزنه موجودیت» است که همان صراط مستقیم را میگوید. ما هر چهقدر به طرف صراط مستقیم حرکت کنیم، حالمان بهتر است اگر دیدیم که حالمان خراب است؛ باید خودمان را بازبینی کنیم و ببینیم چهکاری کردیم که باعث شده حالمان خراب شود و از صراط مستقیم دور شویم. نکته مهم دیگر اینکه مشکلات همیشه بودند، هستند و در ادامه هم خواهند بود؛ چون که نیروهای مکمل هستند و باید حتماٌ وجود داشته باشند. اگر تاریکی نبود ما هیچ وقت معنای روشنایی را نمیفهمیدیم؛ اگر بدی نبود ما هیچ وقت نمیفهمیدیم که خوبی چهقدر قشنگ است. مشکلات همیشه وجود دارند؛ کلا هستی بر پایه اضداد شکل گرفته و این تضادهاست که باعث میشود، حیات همیشه در گردش باشد. در آخر هم اینکه برای زندگی خودمان ارزش قائل باشیم، قدر داشتههایمان را بدانیم و همیشه در حال آموزش گرفتن باشیم.
نفرات برتر آزمون ماهیانه
.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر مهرداد
تایپیست: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر بهار
ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
284