چراغ درون

در خدمت راهنما همسفر نیره در نمایندگی رودهن هستیم، در ادامه گفتگویی صمیمانه با ایشان داشتیم که توجه شما را به آن جلب می‌کنیم.

همسفر نیره به همراه مسافر فرزاد پس از بیست و سه سال تخریب آخرین آنتی‌ایکس شیشه و OT وارد کنگره شدند، به مدت یازده ماه و بیست و سه روز به روش DST و داروی OT به راهنمایی مسافر حامد و همسفر آذر سفر کردند، الان هم مدت پنج سال و هفت ماه است که به دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. همسفر نیره در جایگاه‌های خدمتی، خدمت سرداری، مسئول آشپزخانه، دبیری، نگهبانی، راهنمایی، دنوری، پهلوانی و ایجنتی خدمت کردند.

در کنگره وقتی می‌خواهیم وارد وادی یازدهم شویم چه باید بکنیم؟

برای چشمه شدن و در ادامه چشمه جوشان شدن نیازمند فرمان‌برداری محض از راهنما هستیم.

آیا هر کسی که وارد کنگره می‌شود می‌تواند تبدیل به چشمه جوشان و رود خروشان شود؟

بله می‌تواند، بستر برای همه افراد و رهجوهای چشم‌گو و اجرا‌کن فراهم می‌باشد.

چشمه جوشان چه ویژگی داشته، انسانی که تبدیل به چشمه جوشان می‌شود چه ویژگی لازمه آن است؟

چشمه جوشان کسی است که توسط راهنما پی به نیروی درونی‌اش می‌برد و ذره‌ذره می‌آموزد که چگونه کلید حل مشکلاتش را پیدا کند و در واقع چراغ درونش را روشن نگه داشته و توسعه می‌دهد.

منظور از بحر اقیانوس چیست و آیا خدمت کردن با گرفتن انرژی ربطی دارد؟

بحر و اقیانوس انتهای مسیر یک چشمه و رود است، جایی که به آرامش می‌رسد به همان نقطه آغازی که آمده و بازگشت کرده است. بله خدمت صادقانه با گرفتن انرژی مثبت رابطه مستقیم دارد.

چشمه‌های خشک و خنثی، چشمه‌های آب زلال، چشمه‌های آب گندیده و چشمه‌های آب زهرآگین ارتباطشان با نفس یا خواسته چیست؟

عمل آب است، خواست جریان آب و نفس چشمه است.
چشمه‌های خشک و خنثی: این چشمه آبی ندارد، نه خیر و نه شر، نفس در این حالت رخوت زده، بی‌خواست زنده است. مثال ساده؛ آدمی که می‌گوید فرقی نمی‌کند هرچه شد شد، نه شوق یادگیری دارد و نه میل آسیب، زندگی را تحمل می‌کند، نه زندگی. ارتباطش با نفس و خواسته؛ نفس اینجا خاموش است خواسته‌ها یا مرده‌اند یا آن‌قدر ضعیف که به عمل نمی‌رسد. خطرش این است که هر بادی بیاید این آدم را با خودش می‌برد.
چشمه آب زلال: چشمه‌ای زنده، شفاف و نوشیدنی، نفس در این حالت آگاه، متعادل و سالم است. مثال ساده؛ کسی که کار می‌کند، اشتباه می‌کند، عذرخواهی می‌کند رشد می‌کند، خواست دارد؛ ولی اسیر خواست نیست، موفق می‌شود، اما دیگران را زیر پا نمی‌گذارد. ارتباطش با نفس و خواسته؛ خواسته‌ها روشنند و جهت دارند، نفس می‌داند چرا می‌خواهد، نه فقط چه می‌خواهد، از این چشمه اگر دیگران هم بنوشند آسیب نمی‌بینند.
چشمه‌های آب گندیده: آب هست ولی مانده و بدبو و آلوده، نفس فعال است، اما درگیر رنج‌های حل نشده. مثال ساده؛ کسی که مدام گله می‌کند، کینه نگه می‌دارد، گذشته را نشخوار می‌کند، ظاهرش آرام است اما حرف‌هایش تلخ، نصیحت می‌کند، اما بوی خشم می‌دهد. ارتباطش با نفس و خواسته؛ خواست‌ها از زخم می‌آیند نه از آگاهی، خواسته‌اش دیده شدن است، اما با حسادت، موفق شدن می‌خواهد برای اثبات به دیگران، این آب تشنگی را بیشتر می‌کند.
چشمه‌های آب زهرآگین: آب زلال به نظر می‌آید، اما سمی است، نفس در اینجا خودمحور و آگاهانه آسیب زننده می‌باشد. مثال ساده؛ کسی که با لبخند تحقیر می‌کند، با منطق ظلم را توجیه می‌کند، از هوش و قدرتش برای کنترل تخریب استفاده می‌کند. ارتباطش با نفس و خواسته؛ خواسته‌ها کاملاً فعالند، اما جهتشان سلطه، حذف و برتری است، این نفس می‌خواهد، می‌داند که می‌خواهد و اهمیتی نمی‌دهد که دیگران مسموم می‌شوند و خطرناک‌ترین نوع چشمه بوده چون فریبنده است.

در پایان با سخنی ماندگار ما را مهمان کنید؟

خواسته بدون پالایش، مثل صاف کردن آب در مرداب است.

مصاحبه‌کننده: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر شیرین رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن