جلسه دهم از دوره چهلوچهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی مسافر قاسم، نگهبانی مسافر امیرمحمد و دبیری مسافر علی، با دستورجلسه ‹‹وادی یازدهم: چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحرو اقیانوس میرسند.›› یکشنبه ۳۰ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۵ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان قاسم هستم یک مسافر؛ از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم. خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز ‹‹وادی یازدهم: چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحرو اقیانوس میرسند.›› میباشد؛ در ابتدای وادی به ماجرای خلقت انسان و شیطان اشاره شده است، اگر کتاب ادموند و هلیا را مطالعه کرده باشید به این شکل مطرح شده است که در بارگاه قدرت مطلق همه چیز کاملا خوب و بینقص بود، فرشتگان همه روزه مشغول عبادت خداوند بودند. خداوند دو تن از فرشتگان را نزد خود فرا میخواند و به آنها میگوید بنا دارم شرایطی ایجاد کنم که وضع را کاملا دگرگون خواهد کرد، تا کنون تمام شما هر فرمانی که از جانب من صادر میشد بی چون و چرا اطاعت میکردید، میل دارم موجودی خلق کنم که صاحب اختیار است. در همین رابطه وظایف لوسیفر یا همان شیطان به او ابلاغ میشود، قرار بر این شد که وی بخشی از پازل جدید خداوند شود.
قدرت ترغیب انسان را از طریق القا و الهام داشته باشد. ادموند و هلیا خلق میشوند و اختیار به آنها اعطا میگردد. شیطان کار خودش را انجام میدهد و با فریفتن ادموند و هلیا موجب نقض فرمان آنها میشود. بعد از این که آن دو از میوهی درخت ممنوعه تناول کردند از درگاه الهی رانده شدند و به همراه شیطان به زمین هبوط کردند. مادیات که میتواند به سود انسان یا به ضرر آن باشد تبدیل به ابزار شیطان گشت.
در این زمان خوبی و بدی با هم آمیخته میشود و اختیار انسان معنی پیدا میکند که به کدام سمت میرود. شاید بتوان گفت مشکلات بخش اصلی زندگی است و زندگی بدون مشکلات کاملا بی معنا خواهد بود. انسان باید مشکلات را حل کند تا مفهوم راحتی را بهتر درک کند. در ادامه داستان کار به جایی میرسد که نیروهای منفی به حدی پیشرفت میکنند که خود را پیروز مطلق میپندارند. تاریکیها تماما سیطره پیدا کرده بودند و تنها یک نقطهی کوچک روشنایی باقی مانده بود. آن روزنه نور، امید بود که خداوند هیچگاه آن را از بین نخواهد برد.
در زندگی شخصی من آن نقطهی نور کنگره60 بود. من در زمان مصرف مواد مخدر اطرافیانم را دیده بودم که از طرق مختلف اقدام به ترک ناموفق کرده بودند و این مسئله کاملا باعث ناامیدی من شده بود. به این نتیجه رسیده بودم باید تا آخر عمر به مصرف مواد مخدر ادامه دهم؛ آشنایی با کنگره60 باعث تابش نور در دنیای تاریک من شد تا حدی که غلبه تاریکیها را از بین برد. باید دانست تا این جهان وجود دارد نه تاریکی مطلق و نه نور مطلق حاکم نمیشود و زندگی تا ابد کشمکش بین این دو است.
شاید بتوان گفت برخی از قوانین کنگره60 مانند قوانین الهی تغییر پذیر نیست. در زمان سفر اولم داروی خود را به همان اندازه که راهنما گفته بود و در سه وعده مصرف میکردم ولی وعدهها ساعت مشخصی نداشت و هر زمان احساس خماری میکردم از دارو استفاده میکردم. خیال میکردم چون بیش از مقدار یا در وعدههای بیشتری از شربت OT استفاده نمیکردم در مسیر درست قرار دارم؛ در صورتی که این کار تخطی از قوانین بود. قوانین کنگره60 مانند قوانین الهی ما را در مسیر درست نگاه میدارند و تخلف از آنها خروج از صراط مستقیم است.
تمام انسان ها حکم چشمه جوشان را دارند که موانع زیادی مانند سنگ و جنگل در مسیر آن قرار دارد. آب نرمترین و لطیفترین چیزی است که میشناسیم ولی همین آب با قطرات خود میتواند یک سنگ سخت را از بین ببرد. قدرت انسان به مراتب از قدرت آب بیشتر است و با پشتکار و تلاش میتواند به اهداف خود برسد.
ممنون که به صحبتهای من توجه نمودید

تایپ: مسافر علی«ن» لژیون پنجم و مسافر امیر لژیون دوم
عکس: مسافر مجتبی لژیون یازدهم
ارسال خبر: مسافر امیر لژیون دوم
نگهبان سایت: مسافر حسن لژیون دوم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تهیه و تنظیم توسط گروه سایت شعبه امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
127