English Version
This Site Is Available In English

در کنگره 60 باید اختلاف پتانسیل ایجاد کنید

در کنگره 60 باید اختلاف پتانسیل ایجاد کنید

یازدهمین جلسه از دور چهلم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی فردوسی؛ با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر علی اکبر در روز یکشنبه 30 آذر ماه 1404 با دستور جلسه « وادی یازدهم، چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.» در ساعت 16 شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه: وادی یازدهم، چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، خیلی خوشحالم که افتخار استادی این جلسه را در کنار شما عزیزان دارم و از ایجنت محترم، مرزبانی و نگهبان جلسه نهایت سپاسگزاری را دارم زیرا به من فرصت خدمت در این جایگاه را دادند. حقیقتاً وقتی به این وادی فکر می‌کنم به یاد خاطره‌ای در حدود شش سال پیش می افتم، هنگامی که تازه رها شده بودم، به همراه راهنمایم به روستای آل رفتیم که این مسیر دو ساعت پیاده روی داشت، وقتی به سمت بالا می‌رفتیم جوی آب روانی جاری بود که منتهی به چشمهٔ کوچکی می‌شد، یک سری رگه‌های آب در گوشه‌های مسیر جاری بود و جالب اینجا بود یک تعداد از این رگه‌ها به جوی منتهی می‌شد و به سمت پایین می‌رفت، یک ذره جلوتر مجدد رگه‌هایی از همین جوی پهن از هم جدا می‌شدند و دو تایی یا سه تایی به بیرون می‌آمدند و خشک می‌شدند. همان‌جا یاد همین دستور جلسه افتادم که می‌گوید: چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند. در آن جا با راهنمایم راجع به همین مسئله صحبت می‌کردیم که چرا اشاره به چشمه‌های جوشان می‌کند؟ این چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان برای جوشان و خروشان بودن بایستی دو آیتم داشته باشند، یکی این است که باید آن اختلاف پتانسیل را داشته باشند و دومی این است که نیازمند یک منبع آبی خوب می‌باشند، اصطلاحاً پشتوانه خوبی داشته باشند، آن جوی از چشمه‌های خیلی بزرگ می‌آمد و آن رگه‌هایی که به آن متصل بود باعث می‌شد این‌ها هم به همین واسطه به رودخانه و نهایتاً سد کارده بریزند، آن‌هایی که جدا می‌افتادند خشک می‌شدند و این دقیقاً مصداق بارز کنگره 60 می‌باشد، یک سفر اولی وقتی وارد کنگره می‌شود یکی دو هفتهٔ اول سرگردان است و دقیقاً نمی‌داند باید چه کاری را انجام بدهد؟

بعد به وی یاد می‌دهند که باید به کنگره وصل باشی، بعضی هارا می‌بینی که یک ماه است به کنگره می‌آیند و هنوز سرگردانند، چهار یا پنج نامه دارو می‌گیرند و بعد از آن می‌روند، این‌ها به جایی نمی‌رسند، کسانی هم می‌آیند و 3 ماه می‌مانند و بعد از دوتایی یا سه تایی راهشان را کج کرده، انشعاب پیدا کرده و خارج می‌شوند، این گروه نیز به بیراهه رفته و خشک می‌شوند، اما آن‌هایی که منبع اطلاعاتشان خوب است، می‌چسبند به همین رود و سعی می‌کنند سی دی بنویسند، مشارکت کنند، به موقع در جلسه حضور پیدا کنند و همهٔ کارهایشان را روی اصول انجام می‌دهند، این‌ها منبع خوبی دارند و به انتها می‌رسند باز هم که به انتها می‌رسند بعضی‌ها راکد می‌شوند، این سه، چهار وادی آخر برای سفر دومی‌ها می‌باشد و این وادی به این اشاره می‌کند که نباید راکد باشی زیرا سفر دوم به مراتب مهم‌تر از سفر اول می‌باشد. من خودم هم در کنگره تجربه رفتن و بازگشت مجدد را دارم، اما در سفرهای بعدی با خدمت و همچنین خدمت مالی توانستم در این مسیر موفق شوم. اگر من از مسیر سفر منحرف شدم به این دلیل بود که منابع اطلاعاتم قطع شده بود و آن اختلاف پتانسیلی که باید می‌داشتم را نداشتم، زیرا یک اختلاف پتانسیلی باید داشته باشی که بتوانی یکسری مسیر هارا بپیمایی، کسی که در سفر اول یا دوم می‌باشد اول باید اطلاعاتش را بالا ببرد و بعد بایستی اختلاف پتانسیل داشته باشد و هرچه در کنگره می آموزشی را باید بتوانی در بیرون کنگره هم استفاده کنی و اختلاف پتانسیل هم بیشتر راجع به خدمت گرفتن، خدمت‌های مالی و تجربهٔ پست‌های مختلف در کنگره 60 می‌باشد و هرچه تجربه بیشتری را پشت سر بگذاری، به واسطه کنگره در دنیای بیرون هم به خیلی چیزها می‌رسی. به همین علت این دستور جلسه هم برای سفر اولی‌ها و هم برای سفر دومی‌ها می‌باشد، پس من به خودم و همهٔ شما عزیزان پیشنهاد می‌کنم که هم سفر اول خوبی را داشته باشید و همچنین به کنگره وصل باشید و هم در سفر دوم که بسیار مهم می‌باشد سعی کنید خدمت کنید، جاری باشید و مستمر به همین روند ادامه دهید و بدانید همهٔ کسانی که از کنگره رفتند دوست دارند پس از مدتی به کنگره بازگردند اما متاسفانه شرایط بازگشت بسیار پیچیده و سخت می‌باشد، پس بهتر است همین دفعهٔ اول به بهترین نحو سفر کنید، از اینکه به صحبت‌های توجه فرمودید بسیار متشکرم.

در ادامه شاهد برگزاری جشن تولد اولین سال رهایی مسافر محسن بودیم

خلاصه سخنان راهنمای مسافر:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، تولد محسن جان را تبریک عرض می‌کنم، محسن عزیز اوایل سفر یک مقدار کم رو بود و همچنین کم مشارکت می‌کرد اما به مرور زمان که شروع کرد، واقعاً خوب شروع کرد، خوب سفر کرد و همچنین به خوبی به رهایی رسید و من نگرانی‌ای بابت سفرش نداشتم زیرا خودش همه جوره حواسش به سفرش بود و خدمت‌های زیادی را در کنگره 60 انجام می‌داد و توانست اختلاف پتانسیل را به خوبی نگه دارد. ممنونم که به صحبت‌های من توجه فرمودید.

خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر، ابتدا از بنیان کنگره 60، دیدبانان محترم، ایجنت محترم، مرزبانان عزیز، تمامی خدمتگزارانی که در این مسیر خدمت می‌کنند و همهٔ شما دوستان صمیمانه تشکر می‌کنم. من سال 1400 وارد کنگره شدم اما به علت ساختار فکری‌ای که داشتم نتوانستم فضای کنگره را تحمل کنم و خیلی سریع از کنگره خارج شدم، سال 1402 با کلی آشفتگی و نگرانی مجدداً وارد کنگره شدم. من به شخصه در تمام زندگی‌ام فکر می‌کردم با بقیه متفاوت هستم و از همه بیشتر می‌فهمم و دلیل مشکلات من دیگران می‌باشند، در حالی که ضعف از جهان‌بینی من بود و هنگامی که جسم و روان من نیز مشکل داشته باشد، خروجی خوبی از بنده حاصل نمی‌شود. من فکر می‌کردم اگر مواد مصرف کنم زندگی بهتری خواهم داشت اما در اصل چیزی را استفاده می‌کردم که حال من را خراب‌تر می‌کرد تا جایی که به نقطه‌ای رسیدم که زندگی بدون مصرف مواد برایم ممکن نبود و برای ابتدایی‌ترین فعالیت‌های روزمره زندگی خودم احتیاج به مواد مخدر داشتم، روش‌های ترک زیادی را هم تجربه کردم اما آشفتگی روان من این ترک‌ها را با شکست مواجه می‌کرد تا این که با کنگره 60 آشنا شدم اما در اولین حضورم به علت یکسری مشکلات و احساس تفاوتی که با دیگران داشتم پس از دوماه از کنگره خارج شدم اما در حضور مجددم به مرور زمان اوضاع برایم تغییر کرد و توانستم به درستی سفر کنم و به رهایی برسم و مهم‌ترین عامل در این مسیر تلاشی بود که انجام دادم و به شما عزیزان هم توصیه می‌کنم تلاش کنید و زود تسلیم نشوید. ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

 

تصویربردار: مسافر محسن راد
تایپ :مسافر جهان لژیون چهارم
ویرایش : مسافر جهان لژیون چهارم
تنظیم و ارسال خبر: مسافر مرتضی لژیون نهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .