جلسه هفتم از دوره بیست و ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی راهنمای محترم مسافر رضا، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه "وادی یازدهم: چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند" شنبه ۲۹ آذر ماه 1404 ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
خدا را شاکر و سپاسگزارم که دوباره توانستم این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم، از ایجنت و مزبانان محترم گروه خانواده و مسافران تشکر میکنم. دستور جلسه" چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند"، حقیقت این است که در جهان هستی هیچ چیز بیهوده نیست، هر اتفاقی که در هستی برای انسان رخ میدهد چه خوب چه بد این عمل بستگی به خود شخص دارد، وقتی به این مسئله نگاه میکنم باور و ایمان بیشتری پیدا میکنم و به این درک رسیدم که هیچ چیزی اتفاقی نیست.
در این وادی از اختیار صحبت میشود، اختیار به انسان داده شده است و در مسیرهای مختلف سر راه من قرار میگیرد که من یک انتخاب میتوانم داشته باشم و با هر کدام از این انتخابها مسیر بعدی خودم را مشخص میکنم. آنچه در تقدیر است به انجام میرسد اما اعمال ما در پیدایش این تقدیر نقش بسیاری دارد.
آیا درمان اعتیاد را انتخاب کنم یا مصرف مواد را؟ مرگ را انتخاب کنم یا زندگی را؟ با انجام عمل است که انسان میتوان مسیر درست را انتخاب کرد، اگر الان در کنگره حضور دارم و مسیر درست را انتخاب کردم تقدیر من میتواند رسیدن به بحر و اقیانوس باشد یعنی رسیدن به آرامش. قسمتی دیگر از وادی درباره قانون خلقت انسان صحبت میشود، کسانی که دنبال بازپرداخت چیزهایی که دریافت کردهاند هستند قطعاً به بحر و اقیانوس میرسند، کسانی که فقط به فکر خود و خانواده خود هستند به باتلاق میروند، انسان همیشه بر سر دوراهی قرار دارد و همیشه در حال آزمایش است.
دستور جلسه دوم تولد یک سال رهایی علی اصغر است.
علی اصغر در مسیری قرار دارد که باید ادامه دهد، در ادامه انرژیهایی که دریافت کرده است را باید به بازپرداخت آن بپردازد و انشاالله در کنگره بماند تا جایگاههای بالاتری را هم تجربه کند.
زمانی که علی اصغر وارد کنگره شد خیلی به آموزشها متصل نبود، زمانی که برای رهایی یکی از رهجوها به دیدار آقای مهندس رفتیم شرایط، محیط و آقای مهندس را دید یک طرف ایستاده بود و تماشا میکرد و از آنجا باورش به کنگره تغییر کرد، شروع به نوشتن سیدی کرد، کلی عقب بود و توانست چهل سیدی خود را بنویسد، خدا را شکر از یک جایی به کنگره وصل شد. امیدوارم که همانطور که در حال حاضر خدمت میکند ادامه دهد و در همین مسیر قدم بردارد و در زندگیشان به بحر و اقیانوس برسند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.

صحبتهای مسافر علی اصغر:
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر
خدا را شکر میکنم که امروز اینجا در جمع شما حضور دارم و همیشه سعی کردم آموزشهای درون کنگره را در زندگی به اجرا درآورم و دیگر انسان قبل نباشم، از آقای مهندس تشکر میکنم که چنین بستری فراهم کردند که امثال اصغر بتوانند به حال خوش برسند.
از روزی که به کنگره آمدم سعی کردم تمام مشکلاتم را پشت سر بگذرانم و هر تولدی که برگزار میشد تصور میکردم تولد خود من است و در راستای خواسته خودم حرکت میکردم.
در گذشته همیشه صورت مسئله را پاک میکردم و در پس حل آن مشکل برنمیآمدم، در مسئله درمان اعتیاد همیشه میخواستم زودتر به خواسته خود برسم اما اینجا متوجه شدم اشتباه میکردم و باید مدت زمان ۱۰ ماه درمان من طی شود.
از همسفرم ممنونم که در روزهای سخت همیشه کمکم کرد و پشتم بود، از امیر مهدی فرزند بزرگم و فرزند دیگرم متشکرم،
ار اقا رضا راهنمای خوبم، از ایجنت و مرزبانی و خدمتگزاران تشکر و قدردانی میکنم.
متشکرم که به حرفهای من توجه کردید.

صحبتهای راهنمای محترم همسفر:
سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر
خدا را شکر میکنم که در کنگره هستم و شاهد رهاییها و تولدها هستیم، این تولد را به آقای علی اصغر، همسفرانشان و راهنمایشان تبریک میگویم.
هر تولدی یک پیام برای مسافران و همسفران دارد و نشان میدهد این مسافر و همسفری که این بالا هستند و انقدر انرژی بالایی دارند برای این است که روز اول حال بسیار بدی داشتند و چشمههای درونی وجودشان به شدت تخریب شده بود و زندگیها را به سمت نابودی سوق میداد و وقتی که در اینجا آموزش میگیرند و وادیها را پشت سر میگذارند، میآموزند که صفتهای درونی خودشان را تغییر بدهند و به رودهای جاری تبدیل میشوند و اینجاست که میتوانند آبادانی و سرسبزی را ایجاد کنند و حالشان هرروز بهتر میشود.
خانم سمیه هم همین گونه بودند و تخریبهای بسیاری داشتند ولی آرام آرام آموزشها را گرفتند و شروع به خدمت کردند و انشاالله بمانند و بازپرداخت بدهی خود و مسافرشان را به کنگره با دریافت شال نارنجی پرداخت کنند متشکرم.

صحبتهای همسفران محترم مسافر علی اصغر:
سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر
من هم خدای خودم را شکر میکنم که اینجا حضور دارم و شاهد تولد خودمان هستم، همیشه راهنمایم به من میگفت همیشه تصویر سازی کن و خودت را در جایگاههای مختلف تصور کن و این اتفاق افتاد و الان اینجا هستیم.
از بنیان کنگره ۶۰ و خانواده محترمشان خیلی تشکر میکنم که باعث گردیدند همسفران هم کنار مسافران به حال خوش برسند، از ایجنت و مرزبانی قسمت مسافران و همسفران و خدمتگزاران تشکر میکنم.
مسافر من به واسطه تخریبها خیلی کم صحبت بودند و ارتباط زیادی برقرار نمیکردند ولی با تلاش و آموزشها این مشکل هم پشت سر گذاشتند و خداراشکر به حال خوب رسیدیم.
از راهنمای مسافرم خیلی تشکر میکنم چون مسافر من سفر اول بسیار سختی داشتند و اقا رضا مانند یک پدر مسافر من را با صبوری راهنمایی کردند، از راهنمای خودم خانم سمیه بسیار سپاسگزارم.
خیلی سختیها و مشکلات داشتیم و سالها عذاب کشیدیم و به تازه واردین میگویم کلید حال خوش نوشتن مرتب سیدی و آموزشها است متشکرم.
سلام دوستان مهدی هستم یک همسفر
ممنونم که در جشن تولد پدرم و مادرم حضور دارید، از راهنماهای پدر و مادرم تشکر میکنم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار سپاسگزارم متشکرم.

تایپ: مسافر احمد لژیون ۹ و مسافر رضا لژیون ۱۲
عکس: مسافر احمد لژیون ۹
ویراستاری و بارگذاری: مسافر رضا لژیون ۱۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
194