وادیها مسائل کاربردی هستند که راه و مسیر زندگی را به ما نشان میدهند و به ما آموزش میدهند چگونه فکر کنیم و زندگی کنیم. انسانها معمولاً در مشکلاتی بهسر میبرند که خودشان برای خود مهیا میکنند. مسائلی که بحران ایجاد میکند، مربوط به حرفهایی است که جزء مسائل خصوصی آنها است و برای دیگران مطرح میکنند که این میتواند به شدت برای انسان ایجاد مشکل کند. به عنوان مثال در گذشته اگر فرد عکسی به دیگری میداد اینکار باعث مشکل میشد یا در امروز ارسال پیامها به همدیگر میتواند مشکلاتی ایجاد کند.
زمانی خالکوبی یک مراسم خاص بود و بیشتر به افرادی تعلق داشت که در زورخانهها بودند. خالکوبی یک ارزش بهشمار میآمد و کار بسیار سخت و طاقتفرسایی بود؛ اما با گذشت زمان برخی میگفتند افرادی که خالکوبی میکنند انسانهای بیفرهنگی هستند. اکنون اگر فردی خالکوبی داشته باشد و بخواهد در شرکت یا جایی مشغول بهکار شود او را استخدام نمیکنند. وادیها میخواهند همین نکات را به ما آموزش دهند و ما را به صراط مستقیم هدایت کنند. وادی یازدهم میگوید؛ آنگاه که روشناییها آبستن تاریکیها بود. روشناییها یعنی نور. نور آبستن تاریکیها بود و میخواست تاریکی را از درون خود ایجاد کند.
فرض کنید همهچیز روشنایی است، ناگهان یک تاریکی بهوجود میآید و کمکم گسترش پیدا میکند تا تمام روشناییها را بگیرد. در این حالت تمام فضا تاریک میشود، دوباره از دل تاریکیها یک نقطه تبدیل به روشنایی میشود، شروع به گسترش میکند و تمام سیستم تبدیل به روشنایی میشود. این دو همواره در حال تغییر هستند و هیچگاه هیچ چیز مطلقی نداریم. آنها داخل هم هستند و هیچگاه از بین نمیروند. اهریمن از فرمان سرپیچی کرد و نیروها را در لامکان گرد آورد و گفت: به انسان ویژگیهایی داده شده که ما فاقد آن هستیم. ما باید از طریق القاء و الهام او را از مسیر خود منحرف کنیم تا برتری خود را به اثبات برسانیم و از این طریق میتوانیم او را به سمت ضدارزشها سوق دهیم.
اختیار انسان محترم شمرده شدهاست به این معنا که هیچ فردی نمیتواند انسان را مجبور به کاری کند. «لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» انسان موجود مختاری است و نیروی القاء فقط میتواند القای افکار را انجام دهد و سایر کارها بر عهده خود ما است. ما نمیتوانیم گناه خود را به گردن دیگران بیندازیم حتی شیطان. شیطان انسان را دعوت میکند؛ اما اجبار نمیکند. اگر بر مادیات سوار باشیم نیمی از قدرت اهریمن را شکست دادهایم. تأکیدی که آقایمهندس در این مورد دارند این است که پایههای مالی خود را قوی کنید؛ زیرا این موضوع بسیار مهم است؛ همانطورکه پول پیدا کردن سخت است، جدا شدن از پول نیز بههمان اندازه دشوار است.
از اسب پیاده شدن همانقدر مهم است که بخواهید سوار شوید یعنی اگر کار ضدارزش انجام میدهیم، با فردی دوست میشویم، ازدواج ناموفقی داریم، مصرفکننده موادمخدر یا قمارباز میشویم جدا شدن از این موضوع همانقدر سخت است که بخواهید از اسب پیاده شوید. قوانین از سوی پیامبران برای ما فرستاده شدهاند و ما نمیتوانیم آنها را از بین ببریم؛ اما تحریف و مخدوش کردن آنها ممکن است. چیزی که خداوند میخواهد تعادل میباشد؛ افراط و تفریط تعادل نیستند. در این وضعیت اهریمن به خطرناکترین موضوع اشاره کرد و ویژگی خود را که مربوط به جادوی هفت رنگ بود، رها نمود و این جادوی هفت رنگ خمر بود.
از این میان گلی زیبا بهنام خشخاش که یکی از مهمترین و بهترین داروهای گیاهی بود مطرح کرد و گفت: اگر این گیاه در دست حکیم حاذقی باشد شفا و زندگیبخش است؛ اما اگر در دست مردم عادی باشد زهری است شیرین که طی هزاران سال انواع خمر از جمله تریاک، حشیش، کوکائین و گل گسترش یافتند، مردان و زنان بسیاری را به اعماق تاریکیها بردند. در ادامه استاد بیان میکند: «ما برای خروج از این ظلمت هیچ راهی نداریم مگر اینکه به ریسمان الهی چنگ بزنیم و اصل ریسمان الهی محترم شمردن و اجرای قوانین و فرامین الهی میباشد و بهگونهای است که حتی بیدینترین و دیندارترین افراد نیز آن را میپذیرند؛ زیرا کاملاً پسندیده و عقلانی است».
منبع: سیدی وادی یازدهم ۱
نویسنده: همسفر ساناز رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
رابط خبری و ویرایش: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
60