در این وادی، ما آموزش میگیریم که چه گونه رود خروشان و چشمه جوشان باشیم؛ زیرا اگر در جریان نباشیم به گنداب و یا باتلاق تبدیل میشویم؛ اما اگر در مسیر درست باشیم، سرانجام به حقیقت که آرامش مطلق است یا به اقیانوس میرسیم. در ابتدای وادی، آموزش میبینیم که ریشه بدیها را بشناسیم و اطلاعات سطحی خود را عمیقتر کنیم؛ چرا که هر چه دانایی بیشتر باشد، رفتار ما از ریشه و پایه محکمتری برخوردار خواهد بود.
اهریمن که تا آن روز فرمانبردار خوبی در سما بود؛ وقتی مخلوق جدید را ملاحظه کرد و از برتری انسان نسبت به خود آگاهی یافت، از فرمان سرپیچی کرد؛ او میدانست «اختیار» ویژگی ارزشمندی است، اگر انسان بتواند از این ویژگی بهخوبی استفاده کند، به جایگاه بالایی دست مییابد؛ بنابراین یاران بیشمار خود را در لامکان جمع کرد تا با کمک آنها برای نابودی انسان تلاش کنند؛ البته اگر به صلاح انسان نبود، چهبسا خداوند اجازه چنین کاری را به او نمیداد؛ بنابراین برای کاملشدن انسان، وجود نیروی منفی لازم بود.
وقتی به زندگی خودمان نگاه میکنم، میبینم اگر همه چیز خوب مطلق بود، ویژگی اختیار معنایی نداشت. من و مسافرم به شکر خدا هفته پیش به رهایی رسیدیم و گل رهایی را از دستان پر مهر استاد امین دریافت نمودیم، من میخواستم با مشورتگرفتن از راهنمام، به مسافرت سهروزه کنار دخترم بروم؛ اما ایشان فرمودند: نه سفر مسافر تو تازه تمام شده است و به صلاح نیست فعلاً این سفر را انجام دهی، من هم قبول و برنامه مسافرت را لغو کردم. در قسمتی از وادی اشاره کرده بود: «جدالها برای بهدستآوردن بود؛ اما برای نگهداری چندان نیرو به خرج نمیدادند.» متوجه شدم، تنها بهدستآوردن رهایی ملاک نیست در سفر دوم، کار من همسفر تازه آغاز میشود و برای نگهداری این جایگاه ارزشمند رهایی باید خوب فرمانبردار راهنمایم باشم.
مسافر من، به واسطه حضور یکی از خمرها که هروئین خانمانسوز بود در مسیر ضد ارزشها قرار گرفت که یکی از بدترین سلاحهای اهریمن و انواع خمرها است؛ طبق گفته وادی یازدهم، خمر حجاب و پوششی است که بر روی اندیشه، عقل و شخصیت انسان قرار میگیرد و من با تکتک سلولهایم این حجاب را در رفتار، کردار و پندار مسافرم ملاحظه کردم؛ اما اکنون مشاهده میکنم که روزبهروز حجابها کنار رفته و حس مسافرم باز میشود و این حس خوب را در وجود خودم نیز بهوضوح میبینم.
طبق وادی، تنها راه رسیدن به این دریای عظیم و خروج از تاریکیها، چنگزدن به ریسمان الهی است که اصل ریسمان الهی؛ محترم شمردن و اجرای قوانین و فرامین خداوند است. وقتی خوب توجه کنیم میبینیم که این ریسمان بلندمرتبه، سراسر خوبی و عزت است؛ زیرا به من میآموزد: درستکار باشم، دروغ نگویم، کسی را ناراحت نکنم و... امیدوارم در این راه ثابتقدم و یکی از خدمتگزاران خوب کنگره ۶۰ باشم.
نویسنده و رابط خبری: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
86