در کنگره۶۰ بسیاری از دستورجلسات از دو واژه متضاد در کنار هم استفاده شده تا مسیر درست و نادرست مشخص شود به عبارتی؛ اگر شب نباشد مفهوم روز بی معنا میشود، بدی نباشد خوبی مفهومی ندارد از جمله این دستور جلسات میتوان به دستور جلسات قضاوت و جهالت، فضولی و آرامش، تعادل و بیتعادلی و یادگیری و معرکهگیری اشاره کرد. لذا این دستورجلسات کمک میکند تا من رهجو بتوانم موقعیت خودم را مشخص کنم و متوجه شوم که در کدام سمت در حال حرکت هستم.
حال مقاله من در مورد دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکهگیری است. یادگیری فقط مختص دانشآموزان یا دانشجویان نیست که فردوسی نامدار در این مورد فرمودهاند: زگهواره تا گور دانش بجوی، در اصل خلقت تمامی موجودات بر مبنای یادگیری است تا برسد به من انسان که اشرف مخلوقاتم.
در کنگره۶۰ برای یادگیری سه شرط لازم و ضروری است: 1. اینکه من نمیدانم لذا با ورود به هر شعبه این جمله: اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی، که بر سر در نشریات حک شده است، نگاهمان را به خود جلب میکند و مفهوم آن اینکه من نمیدانم اگر میدانستم به سمت تاریکیها نمیرفتم.
2. باورپذیری است یعنی باید باور داشته باشم کسی هست که بیشتر از من میداند و دشمن باورپذیری من منیت و نادانی خودم است، به عبارتی دیگر من رهجو باید ایمان داشته باشم که راهنمای من چراغ راه من است. 3. تسلیم بودن است یعنی عمل کردن دقیق به آنچه راهنما میگوید و انجام جمله معروف سرت را با سر راهنما عوض کن لذا ابتدا با نوشتن سیدی مشکل داشتم؛ اما با برنامهریزی درست توانستم برای خودم زمان ایجاد کنم و آرامآرام آنرا انجام دهم، دیر آمدن، بینظمی، بیتعهدی و بهانهها را کنار گذاشتم و قدمبهقدم فرمانها را اجرا کردم، هرچه راهنما گفت پذیرفتم و انجام دادم و همین عامل باعث شد سفرم شکل بگیرد و نتیجه بگیرم.
حال در مورد معرکهگیری: مهمترین علت معرکهگیری جهل و نادانی است و اگر به سمت یادگیری حرکت کنیم از جهل و نادانی فاصله میگیریم به همین دليل است که نگهبان جلسات در ابتدای شروع جلسه اعلام مینمایند برای رهایی خودمان از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و نادانی خودمان است ۱۴ ثانیه سکوت نماییم و به خدا پناه ببریم در کنگره۶۰ آقای مهندس تمامی موارد را با مثلث برای درک بهتر ما بیان نمودهاند لذا معرکهگیری نیز سه ضلع دارد: یک ضلع این مثلث معرکهگیر است و ضلع دوم کسانی که گوش میکنند و ضلع سوم موضوع معرکهگیری پس معرکهگیری بستگی به ما دارد که گوش کنیم یا نکنیم، اگر گوش کنیم معرکهگیری را قوی میکنیم اگر نه معرکهگیری تمام میشود.
انرژی در انسان مقدار مشخصی دارد وقتی من رهجو انرژی خود را در جهت تاریکی بکار ببرم و دوربین خود را روی دیگران روشن کنم از انرژی که جهت آموزش خودم کاسته شده و دچار معرکهگیری میشوم، من که در حال نوشتن این مقاله هستم وقتی به خودم برمیگردم و میبینم چنین آدمی بودم.
بهخاطر مصرف مسافرم اعصابم بههمریخته بود و البته خودم حالم خراب بود تا پسرم کاری میکرد شروع میکردم به معرکهگرفتن و میگفتم چرا این کار را کردی؟ چرا خانه را به همریختی؟ درحالیکه حال من خراب بود و به پسرم تذکر میدادم؛ اما خدا را شکر که به کنگره آمدم و این آموزشها را میبینم که اگر جایی اشتباه میکنم قبول کنم و دیگر معرکهگیری نکنم. از طرفی کسی که این دستور جلسه را درست درک کند؛حتی بعد از رهایی هم در کنگره میماند و خدمت میکند؛ چون متوجه میشود که چه اندازه یاد گرفته و چه نعمت بزرگی در اختیارش قرار گرفته است.
منبع: سیدی رابطه یادگیری با معرکهگیری
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
49