English Version
This Site Is Available In English

با هر دستی بدهم با همان دست هم دریافت می‌کنم

با هر دستی بدهم با همان دست هم دریافت می‌کنم

اسیستانت همسفر صفیه و مسافرشان با بیش از 20 سال تخریب آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره کشیدنی وارد کنگره شدند. به روش دی‌اس‌تی، با داروی درمان ot و به راهنمایی مسافر رضا و همسفر آنی کمان‌دار سفر کردند و در حال حاضر به مدت 3 سال است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر در کنگره دارت است. همسفر صفیه در جایگاه‌های خدمتی دبیری، نگهبانی، ورزشبانی دارت، سه سال خدمت مشاوره تازه‌واردین، عضویت در سردار، چهار سال خدمت راهنمای شال نارنجی، ایجنتی و در حال حاضر در جایگاه اسیستانتی درحال‌خدمت هستند.

وقتی به‌عنوان اسیستانت، عملکرد شعبه‌ای را خارج از قوانین می‌بینید، بامحبت گذشت می‌کنید یا با قاطعیت برخورد می‌نمایید؟
اساس کار سیستم بر پایه محبت است و محبت باید به جا و به‌اندازه باشد؛ گذشت هم حد و اندازه خودش را دارد. اجرای قوانین باید بامحبت همراه باشد، ولی زمانی که خدمتگزاران شعب یا فردی در سیستم کنگره خلاف قوانین عمل کنند و یا حرمت را رعایت نکنند، قطعاً برخورد می‌شود. رعایت نظم و انضباط باعث پایداری سیستم است و قطعاً در روند اجرای قوانین هم بی‌تأثیر نیست. اگر عملکرد شعبه‌ای بر خلاف قوانین باشد، ابتدا با تذکر و آموزش بیشتر به وی یادآوری می‌کنیم و اگر رعایت نشود افراد شایسته‌ای را جایگزین ایشان می‌کنیم.

وادی عشق بسیار عظیم است. ما گاهی تنها در یک جمله آن درنگ می‌کنیم: "عشق یعنی گذشتن از خویش". آیا این گذشتن به معنای کوتاه‌آمدن و نادیده‌گرفتن حقوق و خواسته‌های معقول ما در مقابل دیگران است؟
شکر قدرت مطلق که با آموزش‌های این سیستم می‌توانیم بیشتر به مفهوم عشق برسیم. به نظر من بایستی در چرخه تزکیه و پالایش قوی عمل کنیم تا به درک واقعی از این موضوع برسیم.
تمامی ما همسفران در زندگی قبل از کنگره، گذشتن از خویش را اجرایی کرده‌ایم و شکر خدا اکنون در این مکان قرار گرفته‌ایم. گذشتن از خویش برایمان بسیار دردناک بوده است؛ چرا که گاهی از شادی‌های زیادی گذشته‌ایم، از خوشی‌های زندگی که سهممان بوده و به قولی از جوانی‌مان گذشتیم و سوختیم و ساختیم. ما گذشتنی همراه با درد و رنج داشته‌ایم، ولی اکنون به لطف آموزش‌های مهندس این گذشتن همراه با آگاهی و معرفت است. زمانی که با آگاهی و دانش گذشت کنیم زیباست. گاهی یک مادر برای به درمان رسیدن فرزندش از حق‌وحقوق مادرانه‌اش می‌گذرد. زمانی همسری از حقوق زندگی مشترکش می‌گذرد و این گذشتن از خویش همراه با درد است. من این درد را مقدس می‌دانم چرا که فرد را بزرگ می‌کند.

زمانی که می‌گوییم باید در کنگره قدردان باشیم، در واقع باید چه کاری انجام بدهیم؟
بایستی اول به معنا و مفهوم قدردانی برسیم تا بتوانیم آن را درک کرده و انجام بدهیم. زمانی که این دستور جلسه می‌رسد من زندگی قبل و بعد کنگره‌ام را قیاس می‌کنم. قبل کنگره چگونه زندگی‌ای داشته‌ام؟ اکنون چگونه زندگی می‌کنم. کوچک‌ترین قدردانی حمایت از سبد کنگره است؛ چرا که من رایگان و بدون هزینه آموزش می‌بینم و این آموزش‌هاست که زندگی من و مسافرم را تغییر داده است. ما در این سیستم آموزشی هفته دیده‌بان، ایجنت، مرزبان و جشن راهنما را نیز داریم. هدف بنیان کنگره که هفته‌ای را به نام این عزیزان قرار داده این است که نباید زحمات و خدمت‌های بی‌دریغ ایشان را نادیده بگیریم. این عزیزان هم زندگی خودشان را دارند؛ ولی با عشق و محبت همه با هم خدمت می‌کنند تا نه‌تنها یک نفر، بلکه یک زندگی به آرامش برسد.
قدردانی باید هم کلامی به زبان آورده شود، هم دلی و هم عملی با پاکت به جا آورده شود. مبلغی را که برای قدردانی درون پاکت می‌گذاریم انتقال‌دهنده حس ما نسبت به‌ طرف مقابلمان است؛ پس با شادی و عشق فراوان همراه باشد بهتر است. خدمتگزاران عزیز نیازی به این مبالغ ندارند، آنها بلاعوض و بدون دریافت هیچ حقوقی خدمت می‌کنند. این خود من هستم که نیازمند شکرگزاری نعمت‌های کنگره هستم تا نعمت‌های بیشتری را از این  سیستم دریافت کنم. (نعمت عشق، محبت، معرفت، آرامش، آگاهی و دانش، انسان‌بودن و انسانی زندگی‌کردن و...)

به‌راستی کنگره چه عملی انجام داده که من باید در عوض آن قدردان باشم؟
بر سردر کائنات نوشته شده است از ناشکرها بگیرید و به شکرگزارها بدهید. اگر به خودم نگاهی بیندازم مطلب را متوجه می‌شوم. قبل کنگره رنگ لباس‌های من تیره بود؛ مشکی، قهوه‌ای، سورمه‌ای ولی اکنون چه؟ قبل کنگره افسرده و ناامید بودم و بعد کنگره شاد و پر انرژی. قبل کنگره تنها و منزوی بودم و نمی‌توانستم در جمع سخنی بگویم، ولی حالا چه؟ می‌توانم در جمع به‌راحتی مشارکت کنم. قبل کنگره همسر و مادری استرسی و نگران بودم، ولی اکنون توکل، تسلیم و رضا را آموزش گرفته‌ام. نقش ورزش، تغذیه درست و تعادل در زندگی من پررنگ شده است.
عملی که کنگره برای من انجام داده همراه لحظه‌لحظه زندگی من است، حتی می‌گویم تندرستی و نفس‌کشیدنم را مدیون بنیان کنگره60 هستم. آیا این‌همه تغییر نیاز به قدردانی ندارد؟ اگر قدردان نباشم پس لکنود و ناسپاس هستم. قطعاً اگر ناشکری کنم، نعمات دریافتی‌ام هیچ و نابود خواهند شد؛ پس قدردان باشم تا سیستم و کائنات نعمت‌های بیشتری را به من هدیه دهند.

آیا اگر ما همسفران فقط زبانی قدردانی کنیم کافی نیست؟
جشن هفته همسفر را پیش رو داریم. جناب مهندس با اندیشه ژرفی که دارند، اجازه حضور همسفران را در این سیستم داده‌اند. تعیین یک هفته برای همسفر جایگاه و بزرگی من همسفر را نشان می‌دهد. آیا شایسته است که فقط زبانی قدردانی کنم؟
  من معتقدم با هر دستی بدهم با همان دست هم دریافت می‌کنم. اگر زبانی از سیستم قدردانی کنم یقیناً همین‌طور هم از من قدردانی می‌شود؛ پس دیگر نباید توقعی از مسافرم داشته باشم. اگر خودم به درک درست و مفهوم قدردانی رسیده باشم، قطعاً قدردانی کافی به عمل خواهد آمد.

باتوجه‌به اینکه هفته همسفر را در پیش داریم، به همسفران غزالی که بیشتر آنها اولین سالی است که چنین تجربه‌ای را خواهند داشت، چه پیشنهادی  دارید؟
همسفران سفر اولی در کنار مسافرشان بمانند و بال پروازشان باشند؛ همان‌طور که سالیان سال زندگی را نگه داشته‌اند و با اعتیاد عزیزشان و تخریب‌هایش ماندند، باز هم بمانند و تحمل و صبر داشته باشند، اما این صبر و تحمل به همراه آموزش سازنده و شیرین و نتیجه‌اش رسیدن به رهایی و آرامش است.
این جشن برای شماست. برای بازپس‌گرفتن خوشی‌ها و شادی‌های بربادرفته یک‌عمر زندگی‌تان، پس امیدوار باشید و به این سیستم ایمان کامل داشته باشید.

حس و حالتان را در جلساتی که با مهندس دارید بفرمایید؟
حس قطره‌ای در برابر اقیانوس، حس هیچ بودن در برابر عظمت و بزرگی.
از لحظه‌ای که ایشان قدم  در جلسه می‌گذارند سرتاپا شوق می‌شوم؛ شوق گرفتن آموزش از منبع نور. هر کلمه گفتگوی ایشان حتی با دیگر عزیزان هم برایم آموزش دارد. همیشه قبل از ورود به جلسه از قدرت مطلق درخواست می‌کنم کمکم کند تا قدرت درک حضور در کنار دانشمندی فرهیخته و حکیم مثل جناب مهندس را داشته باشم. ایشان واقعاً شخصیت بزرگی دارند. ان‌شاءالله که در این جایگاه خدمتی سربلند و روسفید باشم.

طراح سؤال و  مسئول مصاحبه: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)
همسفر اعظم  رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی غزالی مشهد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .