فراگرفتن جهانبینی یکی از اضلاع مثلث درمان است و اگر جهانبینی را بیاموزیم نه به خود تخریب وارد میکنیم و نه به دیگران آسیب میرسانیم. وادیها قوانینی هستند که اگر نسبت به آنها تفکر داشته باشیم متوجه میشویم که همیشه و در همهجا، جاری هستند و اگر آنها را یاد گرفته باشیم و به آنها عمل کنیم در بازی زندگی بازیکن خوبی خواهیم بود، بهطوری که هم خودمان و هم دیگران از بازی ما لذت میبرند.
هر کدام از وادیهای کتابعشق یک راه درست را پیشروی ما میگذارد وادییازدهم نیز نکات مهمی را بیان میکند؛ ازجمله این موضوع که هر سیستم از بیرون آسیب نمیبیند بلکه از درون دچار خرابی و ویرانی میشود؛ یعنی از درون روشنایی، تاریکی بهوجود میآید ما هیچوقت روشنایی یا تاریکی مطلق و یا بدی و خوبی مطلق نداریم. چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند و اینجا بحر؛ یعنی دریا و اقیانوس؛ یعنی هدف و برای اینکه بتوانیم به هدفمان برسیم باید اطلاعات و آگاهی داشته باشیم؛ زیرا تمام بدبختیهای انسان از جهل و نادانی او است.
درواقع ترک لذت، لذتش بیشتر از خود لذت است وقتی انسان کار خلافی انجام میدهد خیلی لذتبخش است ولی موقعی که آنرا انجام نمیدهد لذت او خیلی بیشتر است؛ مثل روزه گرفتن که افطاری چه لذتی برای انسان دارد. همه هستی بر پایهی ضدش ساخته میشود و معنا پیدا میکند؛ مثل زن و مرد، اگر یکی از آنها نباشد زایشی شکل نمیگیرد پس نیروی مثبت و منفی هر دو باهم معنا پیدا میکنند و با وجود تضادها هست که سیستم حیات میتواند در گردش باشد.
همهی انسانها مثل چشمههای جوشان و رودهای خروشان هستند هرکسی با هر خصوصیاتی که دارد چه با عشق چه بدون عشق چه با عقل چه بدون عقل چه با ایمان چه بدون ایمان همه ناخودآگاه از قانون الهی پیروی میکنند گویی نفس درونشان که تمثیل چشمه هست درحال تصویه و جوشش است. وادییازدهم به ما یادآوری میکند که نفس ما در چه مرحلهای قرار دارد کسانی که فقط به فکر رفاه و آرامش خود و خانوادههایشان هستند مانند زمین شورهزاری هستند، هیچ گیاهی نمیروید و در اثر کویر خشک وزشهای تندباد و طوفانهای شدید خودشان را درمعرض آسیبپذیری قرار میدهند.
در زندگی ما قرار نیست که همیشه راه و مسیر ما هموار و بدون مشکلات باشد ما با حلکردن مشکلات در زندگی خود میتوانیم اعتمادبهنفس ازدسترفته خود را بهدست بیاوریم نباید با روبهرو شدن با یک مشکل ناامید شویم بلکه حتماً نیاز بوده که این مشکل در زندگی من بهوجود بیاید تا من با حل آن انرژی بگیرم و ادامه بدهم. انسان میتواند در مسیر زندگی تبدیل به چشمهای خشک و خنثی شود که آن فرد قطعاً به درد خودش و به درد هیچکس دیگر نمیخورد یا تبدیل به چشمهای زلال و روان شود که هم خودش و هم دیگران لذت ببرند و یا تبدیل به چشمهای با آب زهرآگین شود که فقط به دنبال آزار دادن دیگران باشد پس هر چشمهای هم خوب نیست و کیفیت و کمیت آن چشمه هر دو مهم است و باید به آن توجه کرد.
کنگره۶۰ برای ما همان منابع آب زیرزمینی است که باید به آن وصل باشیم و از آن استفاده کنیم تا بتوانیم به جوشش برسیم و به اقیانوس قدرت مطلق نزدیک شویم. من بهعنوان یک همسفر باید قدر تکتک لحظات حضور در کنگره۶۰ را بدانم و از آموزشها استفاده و آنها را کاربردی کنم. چشمههای جوشان و رودهای خروشان همیشه اطرافشان آبادی و آبادانی است انسانهایی هم که تبدیل به چشمه جوشان شدهاند هم خود از زندگی برخوردار هستند و هم با ایمان و تفکر و حس و عشق سالمی که دارند اجازه میدهند دیگران در کنارشان به آرامش برسند و این انتخاب با من است که آیا میخواهم چشمهای جوشان با آب زلال و شفاف باشم؟ یا چشمهای با آب زهرآگین و گندیده؟ یا چشمای خشک و خنثی؟ امید است که همیشه در جهت ارزشها حرکت کنیم تا این چشمه جوشان به رود خروشان تبدیل شود آن موقع است که دیگر از سختیها و ناملایمات زندگی پروایی نداریم و حتی به دریا و اقیانوس هم میرسیم.
منابع: کتاب عشق، وادی یازدهم
نویسنده: راهنما همسفر معصومه
رابط خبری: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
144