هفتمین جلسه از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی الیگودرز به استادی راهنمای تازهواردین همسفر اعظم، نگهبانی همسفر فخرالسادات و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» روز پنجشنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۴۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
دو سال است که نمایندگی الیگودرز شروع به فعالیت کرده است. این مدت پهلوانان و دنورهای بسیاری روی این صندلی نشستهاند و از صحبتهای ایشان بهره بردهایم. برای من سخت است که امروز در مورد لژیون سردار سخن بگویم؛ اما امیدوارم بتوانم این فرصت را به بهترین شکل انجام دهم.
دستور جلسه امروز دربارهی «چگونه در کنگره قدردانی کنیم» است. وقتی منِ همسفر وارد کنگره میشوم، باید در مسیر آن قرار بگیرم. قدردانی یعنی شناختن اندازه و ارزش، یعنی تشکر و سپاسگزاری من بهعنوان همسفر، بهخاطر دِینی که در این جهان هستی دارم، باید به سمت تکامل حرکت کنم. در این مسیر با ضدالقائات و نیروهای منفی روبهرو میشوم؛ اما برای رسیدن به تکامل نیازمند آگاهی و شناخت هستم و این شناخت باید در مسیر درست به دست آید.
هر دستور جلسهی هفتگی برای من پیامی دارد و آموزشی به همراه میآورد؛ آموزشی که به من یاد میدهد چگونه با اعضای خانواده رفتار کنم. بسیاری از مشکلات ما ناشی از ندانستن علم زندگی است؛ اما با ورود به کنگره و آموزشهای آقای مهندس از طریق سیدیها، کتابها، جزوات و لایوهای هفتگی، بستری فراهم شد تا به این دانش دسترسی پیدا کنیم و آن را به فرزندان و خانواده انتقال دهیم.
آقای مهندس در این مسیر فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشتند و سختیهای فراوانی تحمل کردند تا راه برای ما هموار شود. تغییر اخلاق و رفتار انسانها کار دشواری است. ما زمانی که برای ازدواج فردی را انتخاب میکردیم، تصور داشتیم اگر او اخلاق یا رفتاری نامناسب دارد، میتوانیم تغییرش دهیم؛ اما تجربه نشان داد که نهتنها موفق نمیشویم، بلکه خودمان هم آسیب میبینیم.
انسانهایی که در دام اعتیاد افتادند، از مسیر درست زندگی خارج شدند و خودشان را گم کردند. هیچکس با یک یا دو بار مصرف معتاد نمیشود؛ بلکه بهتدریج گرفتار میشود. ما باید شاکر باشیم که مسیر کنگره برای ما و مسافرانمان باز شد و توانستیم آموزش بگیریم و از دام اعتیاد رها شویم. اگر این راه برای ما باز نمیشد، نمیدانم چه بر سر ما و خانوادههای ما میآمد.
پیش از ورود به کنگره، هیچگاه به ذهنم نمیرسید که لازم است از کسی قدردانی کنم. فکر میکردم هر کس کاری برای من انجام میدهد وظیفهاش است؛ حتی مسافر، پدر و مادر، خواهر و برادر، اما در کنگره آموختم که باید قدردان باشم. یادم است روز اولی که بهعنوان همسفر وارد کنگره شدم. فقط فکر میکردم مسافر باید به رهایی برسد. هیچ انگیزهای برای خود نداشتم؛ اما خدا را شکر که در این مسیر قرار گرفتیم و آموزش دیدیم.
امروز من و مسافرم و بسیاری دیگر به درمان و رهایی رسیدهایم یا در حال درمان هستیم؛ حتی آقای مهندس برای سلامتی ما نیز راهحل ارائه کردند: ورزش در پارک با ورزش کردن میتوانیم به سلامتی و حال خوش برسیم و زندگی بهتری داشته باشیم. هر روز صبح که از خواب بیدار میشوم و اجازهی نفس کشیدن در هستی را دارم، از خود میپرسم: آیا قدردان خداوند هستم که این فرصت را به من داده است؟
آیا از نعمتهای خوب خداوند استفاده میکنم؟ آیا شکرگزار هستم؟ وقتی کمبود بارش پیش میآید، آیا هیچکدام از ما میتوانیم، حتی یک قطره باران یا برف تولید کنیم؟ تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم دعاست؛ دعا کنیم تا خداوند این نعمتها را بر سر ما سرازیر کند و ما از آنها بهره ببریم.
در کنگره، با آغاز سفرمان یاد گرفتیم که ۴ جشن برگزار میشود: جشن گلریزان، جشن مرزبان و ایجنت، جشن همسفر و جشن راهنما این جشنها به ما آموزش دادند که قدردانی کنیم. از عزیزانی که در این مکان خدمت میکنند. قدردانی میتواند قلبی، عملی و یا کلامی باشد. من بیشتر به کلام قدردانی کردهام؛ اما آموختهام که باید عملی هم قدردانی کنم؛ مثلاً با پاکت، تا نشان دهم سپاسگزار خدمتی هستم که دیگران برای من انجام میدهند.
در لژیون سردار باید شرکت کنم و عضو آن باشم. وقتی در این مسیر قرار میگیرم، از ۶میلیون تومان شروع میشود. شاید نتوانم در جایگاه پهلوانی یا دنوری باشم؛ اما حضورم لازم است. زمانی که از کنگره بریده بودم، جشن گلریزان دوباره مرا به کنگره بازگرداند. مسافرم تشویقم کرد و من ابتدا میگفتم هرگز نمیآیم؛ اما با شرکت در لژیون سردار این توفیق نصیبم شد که دوباره وصل شوم و این وصل برای من بسیار ارزشمند بود.
سال گذشته در شعبه قبلی یک بار استاد جلسه بودم؛ اما لژیون خدمت را پس زدم. این کار حال بدی به انسان میدهد و عذاب وجدان سنگینی به همراه دارد؛ حتی اگر خدمت را به دیگری بدهی، باز هم خودت ناراحت میشوی. چند روز ذهنم درگیر بود که چرا چنین کردم. دیگر فرصت خدمت در جایگاه استادی نصیبم نشد و یک سال گذشت تا خداوند مرا آزمایش کند؛ تا بیاموزم وقتی نعمتی به من داده میشود باید قدردان باشم، وگرنه آن نعمت از من گرفته خواهد شد.
ما باید در هر شرایطی قدردان و سپاسگزار این مکان باشیم. خداوند را هزاران بار شکر میکنم که مسیر کنگره برای من باز شد تا بیایم، آموزش ببینم و قدردان باشم. اگر قدر این نعمت را ندانم، حتماً از من گرفته خواهد شد. پس باید همیشه شکرگزار و سپاسگزار این نعمت بزرگ باشم.


تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
عکاس: راهنما همسفر معصومه
ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
102