وادیها آموزشهای کاربردی هستند، که راه و مسیر زندگی کردن را نشان میدهند. بهعبارتی؛ چگونه فکر کردن، اندیشیدن و زندگی کردن را آموزش میدهند. از این جمله «آنگاه که روشناییها آبستن تاریکی بود، از درون روشناییها، یک نقطهای تبدیل به تاریکی میشود و دو مرتبه از درون تاریکیها، یک نقطه تبدیل به روشنایی میشود.» چنین اثبات میگردد که کارهای منفی و مثبت همیشه در حال تغییرات هستند و هیچگاه از بین نمیروند. خداوند به انسان اختیار داده و آن را محترم شمرده است، انسان با دو راه خیر (ارزش) و راه شر (ضدارزش) مواجه است و در اینجا انسان با اختیار خودش به سمت راه خیر یا به سمت راه شر میرود. شیطان برای اثبات شایستگی و برتری خودش از طریق الهام و القاح، انسان را به طرف ضدارزشها میکشاند و از مسیر خیر منحرف میکند.
قدرت مطلق، وجود نیروهای منفی و تاریک را بهعنوان یک نیروی مکمل؛ لازم دانسته است و هر کس با اختیار کامل، راه خوبیها یا بدیها را انتخاب میکند. ما از وادی اول که با تفکر ساختارها آغاز میشود تا وادی دهم که صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است را یاد گرفتهایم و میدانیم برای تغییرات فقط یک راه وجود دارد و آن تزکیه و پالایش است. در این وادی باید اخلاقهای منفی کنار گذاشته شود و آن را به اخلاقهای مثبت تبدیل کنیم و برای انجام این کار، باید بهاء این کار را پرداخت کنیم. بنابراین برای پرداخت آن باید تفکر سالم، ایمان سالم، عمل سالم، حس سالم و عقل سالم وجود داشته باشد. البته باید با آموزش و تجربه مفیدی هم همراه باشد.
وادیها کلید قفلهایی هستند که انسانها برای خود ساختهاند و این منوط به درک آن میباشد. در وادی یازدهم: چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند. هر چقدر بنا محکمتر باشد، آن ساختمان محکمتر است. در مورد آموزش وادیها هم اینچنین است. اگر ما وادیها را به درستی دریافت و در زندگی کاربردی کنیم وقتی به وادی یازدهم میرسیم همه کارهای مثبت و منفی خود را به خوبی درک خواهیم کرد و برای اینکه به چشمه جوشان تبدیل شویم، باید آموزشهای کنگره را به خوبی دریافت کنیم. چشمههای جوشان نشان انسانهایی است که به قدرت مطلق نزدیک شدهاند و در مسیر ضدارزشها قرار نمیگیرند ولیکن اگر آموزشها را به خوبی فرا نگرفته باشیم به چشمه جوشان هم تبدیل نخواهیم شد.
وقتی در وادیهای اول تا دهم، انسانها تمام مشکلات و موانع را پشت سر گذاشته باشند و به وادی یازدهم رسیده باشند، اگر به خوبی انجام داده باشند و از مشکلات و موانعی که برایشان پیش آمده باشد، گذشته باشند، توانستهاند خداوند را به خوبی درک کنند و با هستی ارتباط برقرار کنند و اگر در زندگی باز هم دچار مشکل و موانع گردند، بهراحتی از آن بدون ترس، ناامیدی و ... میتوانند عبور کنند و به هدف خودشان که شناخت خداوند است، برسند. برای مثال؛ انسانهایی که دچار اعتیاد میشوند و در تاریکیها فرو میروند، دچار مشکلات زیادی میشوند و وقتی میخواهند به طرف روشناییها بروند، باید موانع و مشکلات را یکی پس از دیگری و کمکم پشت سر بگذارند و اخلاقهای منفی خود را کنار بگذارند تا به هدف خودشان که همان چشمههای جوشان و رودهای خروشان است برسند.
پس زمانی میتوانند مشکلات را از سر راه بردارند، که به دانایی رسیده باشند. آنگاه به راحتی میتوانند از موانع و مشکلات عبور کنند. بهعبارتی دیگر، یک چشمه جوشانی که در مسیرش سنگلاخ و قلوهسنگهای زیادی وجود دارد و جلوی جاری بودن آن را میگیرد، چون چشمه جوشش دارد، از این موانع عبور میکند و به راه خودش ادامه میدهد. انسان برای اینکه چشمه شود، باید حرکت داشته باشد و آموزش بگیرد و به دانایی برسد، تا به هدف خود، که همان شناخت خداوند است برسد. بنابراین؛ برای این کار نیاز به تلاش و کوشش دارد و اگر انسان آگاهی و دانایی نداشته باشد، در دل تاریکیها یعنی همان جهل و نادانی فرو میرود.
منبع: وادی یازدهم، مقاله آقای خدامی
رابط خبری و نویسنده: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون اول)
عکاس، ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
163