English Version
This Site Is Available In English

چشمه اگر بخواهد مالک آبش باشد خشک می‌شود

چشمه اگر بخواهد مالک آبش باشد خشک می‌شود

همسفر رعنا:
وادی یازدهم به منِ همسفر می‌آموزد که چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همگی بدون توقف و بدون انتظار، مسیر خود را به‌سوی بحر و اقیانوس طی می‌کنند. آن‌ها نه برای دیده شدن جاری می‌شوند و نه برای تشویق شدن؛ فقط می‌بخشند و می‌روند.

چشمه، آب را برای خود نگه نمی‌دارد؛ اگر چنین کند، می‌گندد و از حیات می‌افتد. رود نیز در مسیر خود توقف نمی‌کند تا از کسی قدردانی بگیرد. همین جاری بودنِ بی‌منت است که آن‌ها را زنده و اثرگذار نگه می‌دارد.

سال‌ها به‌عنوان همسفر، با نگاهِ توقع وارد رابطه‌ها شدم. انتظار تغییر مسافر، انتظار جبران محبت‌ها و انتظار نتیجه گرفتن از صبرهایم، مرا خسته و فرسوده کرده بود. کمک‌هایم اغلب با کنترل و دلخوری همراه بود و همین باعث از دست رفتن آرامشم می‌شد.

وادی یازدهم به من نشان داد که بخششِ واقعی، بدون انتظار است. خدمتی که با توقع همراه باشد، به‌تدریج تبدیل به رنج و نارضایتی می‌شود.

در کنگره۶۰ آموختم که وظیفه‌ی من، درمان مسافر نیست؛ وظیفه‌ی من، درمان و اصلاح خودم است. وقتی نگاه و تمرکزم را از مسافر برمی‌دارم و روی آموزش‌های خودم می‌گذارم، آرام‌آرام تغییر را در درون خود احساس می‌کنم. این تغییر درونی، فضای خانواده را نیز امن‌تر و سالم‌تر می‌کند، بدون آن‌که من بخواهم کسی را مجبور به تغییر کنم.

چشمه اگر بخواهد مالک آبش باشد، خشک می‌شود. منِ همسفر نیز اگر محبت، صبر و حمایت خود را با دخالت و کنترل همراه کنم، از تعادل خارج می‌شوم.

وادی یازدهم به من یاد می‌دهد که خدمت کردن یعنی رها بودن از توقع و اجازه دادن به هرکس برای طی کردن مسیر خودش. امروز سعی می‌کنم مثل رودهای خروشان باشم؛ پیوسته، آرام و بی‌ادعا. با آموزش گرفتن، رعایت حرمت‌ها و خدمت بی‌منت در کنگره، تلاش می‌کنم جاری بمانم و از سکون و توقع دور شوم.

می‌دانم اگر درست بجوشم و سالم جاری شوم، در زمان مناسب و از مسیری که شاید انتظارش را ندارم، به دریای آرامش و تعادل خواهم رسید؛ دریایی که پیش از هرکس، نصیب خودِ منِ همسفر می‌شود.

در نهایت، وادی یازدهم به منِ همسفر می‌آموزد که نجات من در درست بخشیدن است، نه در کنترل دیگران. هرچه خالص‌تر و بی‌توقع‌تر جاری شوم، مثل چشمه‌ها و رودهای خروشان، زودتر و آرام‌تر به دریای تعادل و آرامش می‌رسم.

همسفر آرزو:
چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند. انسان باید از خودش جوشش داشته باشد و همیشه به خودش تکیه کند تا بتواند کم‌کم آگاهی خود را بالا ببرد و مثل چشمه‌های جوشان شود.

در این وادی از الهام و القا صحبت شده است و اینکه تعادل، قانون است؛ ولی افراط و تفریط، خواست ماست. اهریمن یاران و نیروهایی را جمع کرد و گفت: به انسان یک ویژگی داده شده است که ما فاقد آن هستیم و ما فقط از طریق الهام و القا می‌توانیم انسان را به طرف ضد ارزش‌ها سوق بدهیم.

مهم‌ترین ویژگی‌ای که به انسان داده شده است و سایر موجودات فاقد آن هستند، «اختیار» است. اختیار در انسان محترم شمرده شده است و انسان مختار است هر کاری انجام دهد، زیرا انسان موجودی است با دو ویژگیِ خوبی و بدی.

یک چشمه‌ی جوشان باید دو ویژگی داشته باشد: اول این‌که منابع آب ذخیره‌شده داشته باشد، دوم اختلاف ارتفاع یا اختلاف پتانسیل منابع آبی با دهانه‌ی خروجی چشمه، به‌منظور ایجاد فشار برای جوشش چشمه است.

بنابراین انسان هم برای این‌که تبدیل به چشمه‌ی جوشان شود، مانند چشمه‌ی آب، نیاز به دو ویژگی دارد: یکی منابع اطلاعاتی صحیح در مسیر دانایی، و دوم اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی برای کسب انرژی است.

رود خروشان می‌داند که مسیر حرکت او هموار نیست و موانع عظیمی سر راهش قرار دارد؛ اما با تلاش از کوه‌ها و دره‌ها عبور می‌کند و تمام سنگ‌ها را کنار می‌زند و به سیر خود ادامه می‌دهد.

انسان هم باید بداند که هرگز مسیر او هموار نیست. چیزی که مهم است خواست و تفکر سالم اوست، و باید بداند که با حرکت سالم، اگر چشمه‌ی وجودی او خالی یا نیمه‌پر باشد، با حس سالم، عقل سالم و عشق سالم، عاقبت پر خواهد شد و به مسیر خود ادامه خواهد داد.

اگر ما بخواهیم به خواسته‌هایمان برسیم، باید مثل یک چشمه‌ی جوشان و رود خروشان باشیم .

رابط لژیون: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر ترانه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر ترانه (لژیون سوم) نگهبان‌سایت
همسفران نمایندگی اِرم کرج

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .