همسفر کبری رهجوی لژیون دهم در برداشت خود از سیدی وظایف رهجو چنین نوشت:
در کنگره وقت و زمان خیلی مهم است، ما برای جلسهای دعوت میشویم باید سر ساعت حاضر شویم میگویند آقای وزیر یا رئیس میآید و دیر میآید،این درست نیست. آقای مهندس میفرمایند به سبدهای پول اهمیت بدهیم اگر کسی ندارد ما سخت نمیگیریم اگر کسی هم میخواهد مبلغی بدهد صد یا دویست تومن، پاره یا گوشه ندارد نیاندازد. مهندس میگویند ما باید به کنگره اعتقاد داشته باشیم اگر مهندس یا دکتر وارد کنگره میشویم در کنگره فقط یک مسافر و یک رهجو هستیم که باید یک راهنما داشته باشیم و به حرفهای راهنما گوش بدهیم تا به رهایی برسیم و اعتقاد به کنگره و راهنما داشته باشیم. ما در کنگره کسی به نام آبدارچی یا نظافتچی نداریم همه در کنگره خدمتگزاریم. آقای مهندس میفرمایند، این ما هستیم که تعیین کننده سرنوشت خود هستیم این قانون برای انسانها صادق است هم برای راهنما هم برای رهجو، که ما میتوانیم با محبت انجام دهیم این برخوردهای بد میتواند کاری که ما در کنگره انجام میدهیم را زیر سوال ببرد، مثل یک پروندهای است که هر کسی دست گرفته زمین گذاشته نتوانسته کامل کند. واژهای به نام مسافر وجود نداشته این را ما اختراع کردهایم. ما در کنگره مریض نداریم درمانگر هم نداریم یک مسافر و یک همسفر و راهنما داریم، راهنما حکیم نیست، رهجو یعنی جوینده راه، رهجو کسی هست برای درمان و راه سلامتی و خروج از اعتیاد قدم برمیدارد. احترام راهنما واجب است. و رهجو باید تمام حرفهای راهنما را گوش کند وانجام دهد.
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر اعظم دبیر سایت
نمایندگی همسفران رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
104