جلسه پنجم از دوره شانزدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین ویژه مسافران و همسفران با استادی مسافر عسگر، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "در کنگره۶۰ چگونه قدردانی کنیم؟" پنجشنبه 27 آذر 1404 ساعت 16 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عسگر هستم یک مسافر، همانطور که میدانید، کنگره ۶۰ برای کارگاهها و کلاسهای آموزشی خود دستور جلسات متنوعی در نظر گرفته است. هر یک از این دستور جلسات، بار آموزشی خاص خود را دارد و لازم است نسبت به آن آگاهی و شناخت کافی پیدا کنیم تا بتوانیم در مسیر درمان اعتیاد و رسیدن به تعادل، آموزهها را بهصورت کاربردی اجرا کنیم.
یکی از مهمترین موضوعات این جلسات، شکرگزاری و قدردانی است.
نخستین برداشت از مفهوم شکرگزاری، تشکر، سپاس و قدردانی است؛ اما این پرسش پیش میآید که تشکر از چه کسی؟
شاید اولین پاسخ، خداوند باشد؛ خداوندی که نعمتهای بیشمار به ما عطا کرده و وجود ما را از نیستی به هستی رسانده است. همانگونه که آقای مهندس میفرمایند، «بودن، بزرگترین نعمت خداوند است.»
خداوند قدرت ویژهای به نام روح را تنها به انسان بخشیده است؛ قدرتی که همراه با اختیار، تفکر، اندیشه و حس قوی است. ما میتوانیم مسیر زندگیمان را بهخواستهی خود تغییر دهیم. در سیدی نقاش، آقای مهندس بسیار زیبا توضیح میدهند که نقاشی جسم ما، زیبا یا زشت، به دست خود ما کشیده میشود.
اما اگر انسان با تمام این زیباییها، در صراط مستقیم نباشد و بهسوی ضد ارزشها حرکت کند، تمام زیباییها به زشتی تبدیل میشود و ممکن است به زشتترین مخلوق خداوند تبدیل شویم.
رمز زیبایی انسان، ارزش قائل شدن برای جسم، مراقبت از آن، بودن در صراط مستقیم و حرکت بهسوی ارزشهاست.
من زمانی مصرفکنندهی مواد مخدر بودم و آرزوی درمان و رهایی داشتم. اکنون که به رهایی رسیدهام، از خودم میپرسم: آیا شکرگزار خداوند هستم؟
آیا سپاسگزاری تنها از خداوند است؟ آیا کافی است با گفتن یک «الهی شکر» وظیفهی خود را تمامشده بدانیم؟
باید بدانیم که شکرگزاری، تنها در برابر خداوند نیست؛ بلکه از مخلوق خداوند نیز باید تشکر کنیم، زیرا خداوند خواستههای ما را از طریق انسانها برآورده میسازد. انسانهایی که مربی، معلم، استاد، راهنما یا ولی ما هستند. اگر از آنها قدردانی نکنیم، در واقع سپاسگزاری از خداوند را نیز درست نیاموختهایم.
یکی از آموزههای مهم کنگره ۶۰ در زمینهی شکرگزاری این است که بیاموزیم از انسانها تشکر کنیم، سپاسگزاری را بهجا آوریم و آن را به عمل تبدیل کنیم. اگر این کار را انجام دهیم، در آن صورت گفتن «الهی شکر» معنای واقعی و عمیقی پیدا خواهد کرد.
ما میتوانیم رب و مربی را در سطوح پایینتر نیز ببینیم. متأسفانه گاهی انسانها مربی و راهنمای خود را فراموش یا حتی انکار میکنند. کسی که با آموزش مربی به جایی میرسد، نباید بگوید: «خودم رسیدم»، بلکه باید سپاسگزار مربی باشد که راه را نشانش داده است.
بهعنوان انسان، باید بیندیشیم:
آیا از والدین خود که نخستین مربیان ما بودهاند، سپاسگزاری میکنیم؟
آیا از معلمان خود قدردانی میکنیم؟
آیا از راهنمای خود در کنگره تشکر میکنیم؟
طبق رسم زیبای کنگره ۶۰، میتوانیم از انسانهایی که به ما خدمت کردهاند تشکر کنیم.
در برابر کنگره ۶۰، که ما را بهصورت رایگان به درمان و رهایی رسانده است، اگر نمیدانیم با چه زبانی تشکر کنیم، میتوانیم با زبان عمل، یعنی کمک و خدمت به کنگره قدردانی خود را نشان دهیم. پس اگر بخواهیم قدردان باشیم، راه همیشه باز است.
از خداوند میخواهیم توفیق دهد تا بتوانیم تشکر و قدردانی از بندگانش، بهویژه خدمتگزاران کنگره ۶۰ را بیاموزیم و بهدرستی عمل کنیم.
در زندگی، لحظاتی وجود دارد که زیبایی آن غیرقابل انکار است؛ یکی از زیباترین آنها، لحظهی قدردانی و تشکر است. از خداوند و از مخلوقات او.
در این لحظات، خداوند از ما لذت میبرد، همانگونه که ما لذت میبریم.
انسانی که در صراط مستقیم گام برمیدارد، پیرو قوانین الهی است و توان عبور از تاریکی اعتیاد به سوی روشنایی، سلامتی و زندگی را دارد. چنین انسانی شایستهی سپاسگزاری است.همه میدانیم که تشکر و قدردانی در کنگره ۶۰ به سه روش انجام میشود: زبانی، قلبی و عملی، و این امر تنها در صورتی ممکن است که آموزش ببینیم، علم و دانش کسب کنیم، حرکت کنیم تا تغییر درون و بیرون در ما صورت گیرد؛ سپس بتوانیم سپاسگزاری و قدردانی واقعی را بهجا آوریم.

تایپ و ارسال: مسافر عسگر
- تعداد بازدید از این مطلب :
122