English Version
This Site Is Available In English

از این‌که به درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ رسیده‌ایم ، باید قدردان باشیم چون درمان اعتیاد کار ساده‌ای نیست

 از این‌که به درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ رسیده‌ایم ، باید قدردان باشیم چون  درمان اعتیاد کار ساده‌ای نیست

نهمین جلسه از دوره سی‌ام، سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60، نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران و هم‌سفران در روزهای پنجشنبه با استادی:راهنمای محترم مسافر یوسف و نگهبانی: مسافر هادی و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه<< در کنگره60 چگونه قدردانی می‌کنیم؟>> و در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر علی در تاریخ 27 آذرماه 1404 رأس ساعت 30/16 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان یوسف هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و از شما عزیزان آموزش بگیرم
دستور جلسه ((در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی کنیم )) و در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر علی است .
هرکسی باوجدان خودش به  قبل از ورود  کنگره  فکر کند و  گذشته خودمان را یک مروری داشته باشیم متوجه می‌شویم که ما باید در کنگره ۶۰ قدردانی کنیم حال هر مدتی که در کنگره حضور داریم ، از این‌که به درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ رسیده‌ایم ، باید قدردان باشیم چون  درمان اعتیاد کار ساده‌ای نیست و غیر از کنگره ۶۰ در هیچ جا  این اتفاق نمی‌افتد . به درمان اعتیاد رسیده‌ایم و به‌سلامتی جسم رسیده‌ایم ،یا فردی کانون خانواده‌اش در حال فروپاشی بوده و  حال خانواده‌اش احیاشده و کانون خانواده‌اش گرم شده است  یا یک نفر مثل من سلامتی‌اش را مدیون کنگره ۶۰ است و عمر دوباره به او داده‌شده است .
این نعمت ارزشمند  با هیچ پولی قابل قیاس نیست .  سپاسگزاری ، در همه هستی  این‌گونه است  فقط بحث ما و  کنگره ۶۰ نیست ،چیدمان پازل هستی اینگونه است که بنده و مخلوقی اگر سپاسگزار داشته‌هایش نباشد مسلماً داشته‌هایش را از دست می‌دهد و این‌یک قانون است .
   من یوسف اگر   قدر داشته‌هایم راندانم ،  صد در صد آن‌ها را از دست خواهم داد و حالا در کنگره ۶۰ این قانون مستثنا نیست ، در کنگره ۶۰ چیزی را به دست آورده‌ایم ،   اگر سلامتی به دست آوردیم و قدرش را ندانستیم صدر در صد از دست خواهیم داد .ما باید در کنگره ۶۰ قدردان باشیم و این‌که چگونه قدردان باشیم ؟ جای سؤال است !
راجع به کنگره صحبت می‌کنیم  حال یک خدمتگزار،  راهنما و مرزبان یا ایجنت کار و خدمتی  انجام می‌دهند  و در جشن‌ها به‌موقع از این عزیزان سپاسگزاری می‌کنیم . اگر فردی  در اینجا حالش خوب شده باشد مسلماً سپاسگزاری به‌صورت عملی انجام می‌دهد، مسئله این است اگر ما می‌خواهیم در کنگره ۶۰ باشیم ، به‌عنوان سفر اولی یا سفر دومی قرار است ،چگونه قدردان باشیم ؟
همه ما می‌دانیم صراط مستقیم جلودارش خداوند است جلودارش الله است و ما در  صراط مستقیم قرارگرفته‌ایم ، زمانی ما از خداوند خواستیم که از درمان اعتیاد خسته شده‌ایم و همسفران ما از خداوند خواستند که مسافر ما را به حال خوب برسان و هدایتش کن و عامیانه می‌گویم خداوند مهندس دژاکام ، مرزبانان ،  راهنمایان ایجنت و....... را استخدام کرد و رایگان استخدام کرد و  در اختیار من یوسف قرارداد و در اختیار شما قرارداد و ۲۰۰ نفر انسان شریف در اینجا حضور یافتند و همه این‌ها خدمت کردند تا من به رهایی برسم  هر کس از دیدگاه خودش نگاه کند تا من به رهایی برسم حال بعدازاینکه به رهایی رسیدم ، وظیفه من چه است ؟
وظیفه من این است که بگویم خدایا شکرت و از تو سپاسگزارم به من کمک کردی ، یا مثلاً ۱۰۰ رکعت نماز شکر بخوانم و  مسیر زندگی‌ام  را دنبال کنم ، نه دوستان ، قانون کائنات و هستی این شکلی نیست ، خداوند می‌فرماید :  شما اگر خوشنودی و رضایت من را می‌خواهید ، درگرو خوشنودی و رضایت دیگران است . بنده من و مخلوق من به تو خدمت کرده است تا حال شما خوب بشود، حال باید زکات رهایی‌تان را بپردازید زکات رهایی شما خدمت به خلق است و اینکه زبانی می‌گویم ، خداوندا  شکرت ، سپاسگزاری می‌کنم و  این‌یک درصد از قدرشناسی است ، ۹۹ درصد دیگر آن عملی است و عملاً باید در آن مسیر قرار بگیرم  و باید سپاسگزار باشم نکته مهم اینجاست که من اگر قدردان نباشم بعدازاینکه به رهایی رسیدم بعدازاینکه به‌سلامتی رسیدم بروم و پشت سرم را هم نگاه نکنم هیچ اتفاقی نیفتاده و من فقط ناسپاسی کرده‌ام ،  بلکه  من کفر ورزیدم ، کفر ورزیدن قبلاً بر این تفکر بودم که فقط ، این است که خدا را قبول نداشته باشیم ،خود کلمه کفر به معنای پنهان کردن است .
کافر کسی است که پنهان می‌کند یا خدا را پنهان می‌کند یا خوبی دیگران را پنهان می‌کند و من وقتی‌که خوبی و خدمت دیگران را نادیده می‌گیرم که  این‌همه انسان به من خدمت کرده‌اند .
من یک‌زمانی به یک ره جو نامه شش هفته به او داده‌ام و او دریافت نکرده است در جواب می‌گوید، راهنما ببخشید،  یادم رفته است باور کنید بغض گلویم را می‌گیرد،  می‌گویم ۸۰ نفر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به شما خدمت می‌کنند تا این برگه زرد به دست شما برسد  بعد شما فراموش کرده‌اید که دارویتان را بگیرید .
هرکسی که حالش خوب می‌شود وزندگی به او برمی‌گردد و سلامتی عمرش به او برمی‌گردد نمی‌تواند بگوید من رفتم و خطایی و گناهی نکردم قطعاً کفر ورزیده در این‌همه خوبی و این‌همه خدمت را نادیده گرفته است . پشت به خداوند کرده است .
گاهی اوقات همکاران سؤال می‌کنند که شما ۸ سال در کنگره حضور دارید حال اگر در کنگره خدمت نکنید مواد مصرف می‌کنید ، می‌گویم نه ، آیا می‌توان روی عمر انسان  قیمت گذاشت ، من زندگی و عمرم را در اینجا به دست آورده‌ام چطور می‌توانم به  این مکان مقدس پشت کنم ، مگر سیستم  دیگر مرا نخواهد .
من همیشه به دوستان سفر اولی توصیه  می‌کنم که خیلی زود دیر می‌شود این ده ماه به یک‌چشم بر هم زدن تمام می‌شود الآن باورم نمی‌شود که ۸ سال در کنگره حضور دارم .
سفر دومی‌های عزیز تماشاگر نباشید بازیگر باشید اصلاً خداوند مخلوق تماشاگر را دوست ندارد می‌خواهد همیشه مخلوقش بازیگر باشد و یک کار و یک خدمتی انجام بدهد. چه سفر اولی و چه سفر دومی به کاری که علاقه دارید مشغول باشید منظورم کارهای ارزشی است و به کاری که در کنگره ۶۰ علاقه دارید مشغول باشید.
ما دوستان باید بپذیریم و قبول داشته باشیم اگر من یوسف می‌خواهم که حالم خوب باشد باید کمک کنم که حال دیگران خوب شود .
بزرگان ما به این نتیجه درگذشته رسیده‌اند  که
عبادت به‌جز خدمت خلق نیست
، به تسبیح و سجاده و دلق نیست
شما از صبح تا شب خداوند را عبادت کنید خدا را حس نمی‌کنید شما با عبادت فقط تکلیفتان را انجام داده‌اید.
اگر من یوسف می‌خواهم بوی خدا را حس کنم وقتی‌که به یک کودک کار کمک می‌کنم یک‌لحظه من منقلب می‌شوم و این منقلب شدن یعنی من به خدا نزدیک‌تر شده‌ام  ،یا آن  لحظه‌ای که خدمت می‌کنیم حال در هر جایگاه خدمتی که قرار داریم نگهبان نظم ، راهنما ، مرزبان فرقی نمی‌کند، زمانی که  یک نفر اعلام رهایی از بند اهریمن مواد می‌کند و اشک شوق در چشم همسر یا مادرش جاری می‌شود آنجا اگر شما به‌عنوان خدمتگزار منقلب شدید و حالی به شما دست داد مطمئن باشید که خداوند از شما راضی است .
  خداوند همین را می‌خواهد که ما به بنده‌اش کمک کنیم و خودش می‌فرماید: که به همدیگر محبت کنید و کمک کنیم تا به‌جایی برسیم  که ازآنجا انشعاب یافته‌ایم .ممنون که به صحبت‌های  من گوش کردید.

در ادامه، جشن یک سال رهایی مسافر علی برگزار شد.


اعلام سفر:
سلام دوستان علی هستم مسافر، تخریب بیش از ده سال آنتی ایکس مصرفی روزی دو گرم تریاک خوراکی کشیدنی،مدت ده ماه و هشت روز سفر کردم به روش دی اس تی داروی درمان: شربت اوتی، راهنما :آقای عابدی، ورزش فوتبال ،شنا رهایی به لطف خدایکسال و دو ماه و ده روز

خواسته مسافر:
آرزو دارم که تمامی کسانی که در تاریکی اعتیاد به سر می‌برند هر چه زودتر مسیر کنگره 60 را پیدا کنند.


سخنان راهنمای مسافر:
سلام دوستان یوسف هستم یک مسافر،خداوند را شکر می‌کنم یک‌بار دیگر توفیق داد تا در این جایگاه باشم این روز قشنگ را به علی عزیز و هم‌سفرانش و راهنمای همسفر ش سرکار خانم مهدیه تبریک عرض می‌کنم.
علی آقا در سفر اول در لژیون چهارم به درمان رسید و در اینجا باید از راهنمای سفر اولش آقای حسن صفاییان پور تشکر کنیم در هرکجا هست بهترین‌ها را براش آرزو می‌کنیم، امیدوارم علی عزیز در این مسیر هم خودش و هم همسفرش خدمتگزاران خوبی برای کنگره ۶۰ باشند،من همیشه یادآوری می‌کنم سفر دوم بسیار و بسیار مهم است چون سفر دوم سفر خودشناسی است و تمام‌وقت خود را باید برای خودشناسی بگذاریم،و نقاط ضعف را شناسایی کنیم و سعی کنیم آن‌ها را برطرف کنیم و نقاط قوت که داریم بر روی آن‌ها تکیه کنیم سفر دوم هم سهل و هم سخت است سختی‌اش زمانی است که ما در مسیر کنگره ۶۰ فقط تماشاگر باشیم، و سهل زمانی است که ما بازیگر خوبی و خدمتگزار خوبی در این مسیر باشیم.
علی عزیز در سفر دوم یکی از خدمتگزاران خوب و فرمان‌بردار خوبی بود درمان اعتیاد به قول راهنمای محترم آقای اسماعیلی اژدهای هزار سر است که وقتی سفر اول تمام می‌شود فقط یکسر از آن را شکست داده‌ایم، پس در سفر دوم باید نگاهمان و دوربینمان فقط رو به خودمان باشد،چون ما مصرف‌کنندگان مواد مخدر مسیر و راهمان را گم‌کرده‌ایم که در اینجا هستیم و از همه شما دوستان تشکر و قدردانی می‌کنم.


سخنان مسافر:
سلام دوستان علی هستم مسافر
از آقا یوسف و هادی آقا نگهبان جلسه تشکر می‌کنم ،این هفته هفته قدردانی است و من باید قدردانی کنم اول از آقای یوسف راهنمای عزیزم که واقعاً صبر و آرامش را به من آموختند و هرکجا مشکلی داشتم من را به آرامش رساندند و تشکر می‌کنم از آقای حسن صفاییان پور راهنمای سفر اولم بابت زحماتی که برای من کشیدند، از راهنمای همسفرم خانم مهدیه تشکر می‌کنم، از هم‌سفر و دخترم که هر دو چه در کنگره و چه قبل از کنگره همیشه من را حمایت کردند، از آقای زرگرانی و پهلوان احمد تشکر می‌کنم که واقعاً الگوی خوبی بودند برای من و خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار دارم .
من در زمان مصرف مواد مخدر به قول همسفرم آدم معرکه‌گیری بودم و زمانی که همسفرم به من می‌گفت که تو معتاد شده‌ای من معرکه‌گیری می‌کردم و انکار می‌کردم و در زمان مصرف بسیار دروغ می‌گفتم و خدا را شکر می‌کنم که در جمع شما هستم و شکر می‌کنم که امروز تولد یک سال رهایی من است و در پیش وجدان خودم از خودم راضی هستم که تا جایی که در توانم هست خدمت کردم و امیدوارم از این به بعد هم بتوانم خدمت کنم و زکات حال خوبم را پرداخت کنم از اینکه سکوت کردید و به صحبت‌های من گوش کردید از همه سپاسگزارم.


خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان مهدیه هستم همسفر هادی،عرض ادب و سلام خدمت همه شما دوستان بامحبت و خیلی خوشحال هستم،من و مسافرم هفت سال پیش باحال خراب وارد شعبه عطار شدیم،و خاطرات تلخ و شیرین زیادی در کنار هم تجربه کردیم و همین خاطرات باعث شد که من مهدیه رشد کنم  امروز در این جایگاه که هستم از تمام خدمتگزاران قدردانی می‌کنم.
یک سال رهایی مسافر علی را به خودش و همسفرانش و همچنین به آقا یوسف راهنمای محترم تبریک عرض می‌کنم امیدوارم همیشه در این مسیر سبز آقای علی و خانم مریم خدمتگزار باشند، ره‌جویی که تولد یک سال رهایی را جشن می‌گیرد خودش یک نوع قدردانی است خانم مریم یکی از ره‌جوهای منظم و فرمان‌بردار هستند، مریم عزیز یکی از بهترین ره‌جوهای من است چه با حضور منظم  در جلسات و سی دی نوشتن‌ها و چه در مشارکت‌ها تمام تلاش خودش را می‌کند تا جزو بهترین‌ها باشد،و همیشه بهترین‌ هستند،و بهترین‌ها را براش آرزو می‌کنم و انشا الله این توانایی را که در مریم عزیز می‌بینم در سال آینده شال راهنمایی را بر گردنش ببینم،ممنون از همگی شما دوستان.


خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان رؤیا هستم همسفر علی تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانم آنی و راهنمای پدرم آقای یوسف و راهنمای مادرم خانم مهدیه بسیار سپاسگزارم و از پدرم بابت همه‌چیز ممنونم.


خلاصه سخنان همسفر:

سلام دوستان مریم هستم همسفر علی ،خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم.
در این هفته قدردانی تشکر می‌کنم از تمام خدمت‌گزاران کنگره ۶۰، همچنین تشکر می‌کنم از آقای یوسف و آقای صفاییان پور راهنمای مسافرم و خانم مهدیه راهنمای خوبم و در ادامه تشکر می‌کنم از مسافرم که به‌خوبی سفر کردند و بعد هم از من خواستند که به کنگره بیایم ازایشان ممنونم .
و یک جمله در مورد این تولدها بگویم :
من واقعاً دوست دارم خاک این تولدها را توتیای چشمانم کنم که در این تولدها چه انسان‌هایی که در زندگی‌های تاریک بودند و دوباره متولد شدن و وارد روشنایی‌ها شدند روز تولد روز ریختن اشک شوق است و این جایگاه را برای تمامی مسافران و همسفران آرزو می‌کنم،ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

 


مرزبان کشیک: مسافر ابراهیم

ضبط صدا: مسافر اشکان(لژیون دوم)
تایپ و نگارش :مسافر احمد(لژیون چهارم)و مسافر علی (لژیون دوم)مسافر عباس(لژیون دوازدهم)
عکاس : مسافر مصطفی( لژیون دوازدهم )
بارگذاری : مسافر علی (لژیون دوم)


 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .