اولین جلسه از دور چهارم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی رفسنجان با استادی مرزبان محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر محمد علی و دبیری موقت مسافر صدر الدین با دستور جلسه«در کنگره 60 چگونه قدر دانی کنیم؟» پنجشنبه 27 آذر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
ابتدا قدردان خداوند هستم که این راه را برای من نمایان کرد. بعد از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم و از همه خدمت گزارانی که از راه دور و نزدیک می آیند و کمک میکنند و همچنین تشکر میکنم از راهنمای درمان موادم آقا احسان و در ادامه از راهنمای خوبم آقا محسن راهنمای جونزم تشکر میکنم و سپاسگزار ایشان هستم.
دستور جلسه: در کنگره 60 چگونه قدردانی کنیم؟ابتدا من باید یک حساب و کتاب با خودم بکنم که قبلاً کجا و در چه حالی بودم امروز کجا هستم؟!
یعنی واقعاً من هر وقت به دیروزم به یک ماه و شش ماه و یک سال پیش نگاه میکنم یادم نمیرود که با چه حالی آمدم تقریباً دوسال پیش چه حال بودم با چه تفکراتی داشتم و امروز چقدر تغییر کردم ؟
آمدم جایی که موادم درمان شد از لحاظ روحی و روانی خیلی خوب شد جسمم به تعادل رسید، مشکلاتی که داشتم بیماری هایی که داشتم اینها همه خوب شد و فکر میکنم آیاجایی بود که بتوانم به این حال خوش و رهایی برسم و نیاز به هیچگونه مواد یا دارویی نداشته باشم،

وقتی انسان به نقطهای میرسد که نیاز به هیچ مواد مخدر حتی مشروب و قلیان ندارد، این خودش یک نعمت و معجزه است وقتی من این موضوع را درک کنم که من بعد سفر اول،زمانی که رهاییم راگرفتم دیگر نیازی به هیچ مواد و دارویی ندارم آنوقت است که برای خدمت و قدردانی دیگر سر از پا نشناسم، که آن هم برمی گردد به خودم به نظر من قدردانی یکی از راههایی است که من به حال بهتر برسم یعنی مکمل درمان است شاید من فکر کنم دارم خدمت می کنم برای یک سری چیزها ولی در اصل خدمت برای خودم است چون من وقتی خدمت میکنم به حال خوش می رسم و یک نوع قدردانی است و وقتی که من این موضوع را متوجه بشوم، تلاش میکنم برای جبران این حال خوب، حال دلم بهتر میشود و مسلما این خودش کمک می کند
گره ها و مشکلاتی که در زندگی ام بود راحت ترحل بشوند.وقتی من متوجه بشوم که چه چیزی بهم داده شده و درست ببینم که چی بهم داده شده با اطمینان خاطر در جهت اهدافم قدم بر میدارم،و تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم از اهدافم دست بردارم نکاتی که کنگره به من یاد داد بعد از رهایی و اینکه من توانستم به راحتی هفده کیلو از وزنم را کم کنم بدون اینکه اذیت شوم و بدون هیچگونه پرهیز از خوردن غذایی، این نکته برای من خیلی جالب و مهم است کجای دنیا این چنین برنامهای است که بیایی موادت را درمان کنی حالت را خوب شود، وزنت را کم کنی و بیماری هایت کم شود !!! این خودش یک معجزه است اگر من در این مورد فکر کنم اون حتی نمیتواند همان در راه قوانین کنگره باشد،برای من سفر دومی یکی از قدردانیها می تواند همین باشد که من اصول کنگره را رعایت کنم، سفر اولی که باشی باید اولویت زندگیت درمانت باشد، باید به سخنان و صحبت های راهنمایت گوش کنی چرا ؟ چون می خواهی به درمان برسی وقتی به صحبت های راهنمایت گوش کنی مطمعنا به درمان می رسی، سفر اول اینجوریه باید در مسیر قوانین کنگره باشی تا بتوانی به درمان برسی.
سفر دوم دوباره فرق میکند اگر کسی خواستار حال خوب باشد باید بماند و قدردانی اش همین خدمت و حضور در کنگره باشد، در کل کنگره جز این که به فکر من است و برای حال خوش من دارد تلاش میکند چیز دیگری از من نمیخواهد.قدردان بودن را به من آموزش می دهد، تا بتوانم تداوم داشته باشم.
این حال خوب بدون بها به دست نمی آید هر چیزی یک بهایی دارد آن هم میتواند بهایش همین قدردانی باشد، و کنگره از من چیزی جز راه درست نمیخواهد جز اینکه من در صراط مستقیم باشم چیزی که به من یاد می دهد فقط این است که من محمد در راه درست قدم بگذارم، وقتی که من درمان شدم باید تغییر کنم و تغییر هم در مسیرصراط مستقیم بودن است همان که جناب مهندس همیشه می گویند چیزهای ساده همین قوانین کنگره همش همین است، که من دروغ نگویم، غیبت نکنم، به هر حال کم فروشی نکنم، همین چیزهای ساده و قدردانی هر کسی در نوع خودش فرق دارد حالا یک نفر مالی به حد و جایگاه خودش یکی هم میتواند جسمی و فیزیکی خدمت کند. آن هم شمارش می شود و همانطور که گفتم حضور در کنگره از همه مهمتر است. چون دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما میکاریم تا دیگران بخورند و در پایان ممنونم که به صحبت هام گوش دادید خودتان را تشویق کنید.

عکس: راهنما مسافر محمد
تایپ: همسفر حسین
بارگذاری: مسافر محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
250