قدردانی در سفر اول همان سی‌دی نوشتن همان دارو را سر ساعت استفاده کردن است

جلسه یازدهم از دوره‌ بیست و نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر پهلوان محمدحسن، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه « درکنگره ۶٠ چگونه قدردانی می‌‌کنیم؟ » پنج‌شنبه ٢٧آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ١٧:٠٠ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان محمد حسن هستم یک مسافر. دستور جلسه چگونه در کنگره ۶۰ قدر دانی کنیم است، مهم ترین چیزی که من محمد حسن در کنگره یاد گرفتم وقتی که وارد کنگره شدم دریکی دو ماه اول سفرم اتفاق افتاد مهم ترین چیزی که در کنگره یاد گرفتم قدر دانی کردن است و به وسیله ی قدر دانی کردن بود که توانستم اعتیاد و مصرف سیگارم را درمان کنم. در کنگره من یادم گرفتم که در سفر اول زحماتی که راهنما می‌کشید و مرزبانان زحمت می‌کشیدند تنها چیزی که از من سفر اولی می‌خواستند درست سفر کردن بود. قدردانی در سفر اول همان سی‌دی نوشتن همان دارو را سر ساعت استفاده کردن است، بهترین هدیه برای کنگره این است که یک نفر به رهایی برسد و مهم تر از آن وجود همسفران است که کلام آقای مهندس است که شعبه‌ی قوی است که همسفران در آن وجود داشته‌ باشند. قدر دانی کردن در سفر اول همان درست سفر کردن و به قوانین گوش دادن است من وارد سفر دوم که شدم مهم ترین چیزی که به عنوان قدر دانی بود انجام‌ دادم این بود که در کنگره خدمت گرفتم حالا می‌توانستم از کنگره بروم و به کار و زندگی برسم ولی آموزش هایی که دیده بودم و پیوند محبتی که در کنگره دیدم و لمس کردم این بود که من را در کنگره نگهداشت و توانستم خدمت بگیرم و با خدمت کردن بتوانم قدر دانی بکنم البته هنوز هیچ کاری من محمد حسن انجام نداده ام و کلام آقای مهندس است که می‌گوید من هنوز خودم برای کنگره ۶۰ هیچ کاری انجام ندادم. دستور جلسه ی خیلی پر باری است و قبل از این که در جایگاه قرار بگیرم مانده بودم درمورد دستور جلسه چه بگویم، آقا امین نگهبان لژیون سردار تماس گرفت گفت استاد جلسه بنشین و هر چه درمورد قدر دانی فکر کردم کنگره خیلی چیز ها به ما داد من هر کاری که در توانم هست باید برای کنگره انجام بدم و مهمترین چیز آموزش گرفتن است آدم در صراط مستقیم باشد آموزش ها را می‌تواند دریافت کند. مهم ترین چیز برای قدر دانی کردن دستور جلسه قدر دانی است و خدمتگزار لژیون سردار است آن چیزی که ما را دور هم جمع کرد پیوند محبت است، پیوند محبت است وقتی که بخشش داشته باشیم می‌توانیم در زندگی پیشرفت داشته باشیم. یک داستانی تعریف کنم یک عارفی بود سی سال راه می‌رفت و استغفر الله ربی و اتوب الیه می‌گفت هر دقیقه این را می‌گفت یکی از مریدانش که کنارش بود یک روز عصبانی می‌شود می‌گوید آقای عارف خسته نشدی چقدر استغفر الله می‌گویی؛ می‌گوید سی سال پیش در یک بازار بزرگ هجره داشتم بازار آتش گرفت تمام بازار سوخت ولی هجره ی من سالم ماند و من وسایلم و زندگی ام را نجات دادم و خدا را شکر کردم و رفتم گفت سی سال است که استغفار می‌کنم از خدا هنوز آموزش نگرفتم این است که من وقتی در کنگره ۶۰ درمان شدم باید حواسم باشد که آیا قدر دانی می‌کنم خدمتگزار شدم در کنگره ماندم خدمت کنم یا مسئولیتی را پذیرفتم، دیگران کاشتند و من خوردم حالا و الان موقع این است که من سفر دومی بکارم دیگران بخورند این خیلی مهم است که قدر دانی را بتوانیم انجام دهیم. یک چیز خیلی با ارزش که در کنگره می‌بینم بخشش را من در لژیون سردار یاد گرفتم من اگر بخواهم حال خوب شود باید خدمت کنم هر خدمتی هم باید زر داشته باشد باید یک چیزی من ببخشم آقای مهندس هفته‌ ی گذشته گفت شما یک چیزی به شما تعارف می‌شود چای باشد یا میوه باشد یک تشکر و قدر دانی کنیم این است که ما در هر صورتی هست باید تشکر و قدر دانی را انجام بدیم چیزی که من در کنگره فهمیدم این بود که خیلی از ما قرار بود نابود شویم من اگر کنگره نمی‌آمدم من قبل این که به کنگره بیام خیلی از مسائل زندگی‌ام را از دست دادم چه کاری باشد چه مالی ولی اگر نمی‌آمدم واقعا نابود می‌شدم‌. من همیشه این را می‌گویم این سالنی که هست خیلی ها قرار بود کنار هم نباشند ولی کنگره ۶۰ بود که پیوند محبت را انجام داد حالا چه مسافرین چه همسفران فرقی نمی‌کند بچه هایی که در این سالن بازی می‌کنند خیلی ها قرار بود یا پدرشان کنارشان نباشد یا مادرشان کنارشان نباشد و این روش DST بود شربت OT بود روشی که آقای مهندس پیدا کرد و قوانینی که در کنگره قرار داد و به وسیله مهر و محبتی که ما را دور هم جمع کرد و من به درمان رسیدم و کسانی دیگر هم به درمان رسیدند چه مسافر چه همسفر تمام توان را برای کنگره بگذارید یعنی این شریعتی گردنمان است چه از لحاظ مالی چه نیروی انسانی و مهم تر از همه چه از لحاظ نیروی مالی تمام توانمان را بذاریم که کنگره پیشرفت کند اگر من بخششی انجام می‌دهم من اگر سردار، دنور، پهلوان می‌شوم برای خودم انجام دادم خودنمایی ندارد این است که به هستی نشان می‌دهم من هم هستم این که اگر دوباره چیزی از خدا خواستم خداوند که شریک اصلی زندگی ما است بداند که من سهم شریکم را دادم این خیلی مهم است هیچ جا هم شما کم نمی‌آورید و مهم ترین چیز این است که من بخشش را یاد گرفتم. لژیون سردار انقدر مهم هست که پیوند محبت را چه بین مسافر چه همسفر چه جامعه چه اطرافیان پیوند محبت را یاد ما می‌دهد تمام توانمان را بگذاریم چیزی که من در کنگره فهمیدم کنگره خیلی بروز شده است که همین تغییر بیان ژن و کلام آقای مهندس که می‌گوید پرونده ی اعتیاد ۲۰ سال پیش بسته شده است و ما که در اینجا نشستیم آدم های خیلی قویی هستیم چون با خدمت کردن داریم کنگره را به جایی می‌رسانیم همه‌ ی ما حتی سفر اولی ها داریم کنگره را به جایی می‌رسانیم که کنگره جهانی شود و خواسته ی آقای مهندس خواسته ی ما است. یک سفر اولی وقتی سفر می‌کند موادش را درمان می‌کند و سیگارش را درمان می‌کند و لباس سفید می‌پوشد به فرامین کنگره گوش می‌دهد و به راهنما احترام می‌گذارد من وقتی به راهنما احترام گذاشتم یعنی به خودم احترام گذاشتم این بزرگترین قدر دانی است در کنگره که سفر اولی بیاید و درمان شود و در اقوامشان این را ببینند و یک الگو باشد کسان دیگری هم کنگره را بشناسند بیان و درمان شوند. سالنی که ما هستیم سالن جدید است به وسیله‌ ی همان قدر دانی که عزیزان چه مسافران چه همسفران در لژیون سردار انجام دادند عزیزی که آمده و سردار شده و بزرگی که آمده دنور شده و بزرگواری که آمده پهلوان شده به وسیله آن است که این تغییرات شکل گرفت و سالن همسفران را ساختیم. یک چیز مهم در نظر بگیرید خیلی ها منتظرند که این بستر فراهم شود و آن عزیزشان هم بیاد و درمان شود الان در این ساعت در تمام جلسات می‌گویم الان در این ساعت که اینجا نشستیم خیلی از خانوم ها هستند خیلی از مسافرا هستند که مشکل اعتیاد دارند و در فکر جدایی هستند ما که روی این صندلی ها نشستیم سفر اولی ها با سفر کردن قویی و درست و سفر دومی ها با خدمت کردن قدر دانی و مهم تر از همه مسائل مالی که می‌توانیم جلوگیری کنیم از جدا شدن یک مسافر و همسفر ما در خرمشهر شعبه نداریم در آبادان خیلی جاها شعبه نداریم ما که روی این صندلی نشستیم بتونیم این شعبه را حفظ کنیم ما روی صندلی نشستیم با قدر دانی کردن می توانیم شعبه اضافه کنیم و این مسئولیتی است و از خودم بگم یک شریعتی گردن من محمد حسن است

ممنون که به صحبت هایم توجه کردید. 

گروه سایت نمایندگی اروند آبادان 

تایپ مطلب: همسفر عرفان

ویرایش و ارسال مطلب: مسافر امین لژیون یازدهم