English Version
This Site Is Available In English

اگر اندازه خودمان را نشناسیم قدرشناسی اتفاق نمی‌افتد

اگر اندازه خودمان را نشناسیم قدرشناسی اتفاق نمی‌افتد

جلسه دوم از دوره پنجاه و پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی البرز کرج، با استادی دیده‌بان محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر احد، با دستور جلسه " در کنگره  60  چگونه قدردانی میکنیم؟" در روز پنج‌شنبه بیست و هفتم آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، علیرضا هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم که امروز توفیق شد در خدمت شما باشم.
این مکان زیبا و والا کنگره است؛ مکانی مقدس و امن. این تقدس و امنیت به‌خاطر آموزش و دانشی است که در اینجا وجود دارد.
وقتی از درب کنگره وارد می‌شویم یک‌سری صفات با ما وارد می‌شوند و یک‌سری صفات اجازه ورود پیدا نمی‌کنند و بیرون درب منتظر می‌مانند. مثل یک اتوبوس؛ بعضی سوار می‌شوند و بعضی جا می‌مانند. ما انسان‌ها فقط یک موجود تنها نیستیم مجموعه‌ای از خواسته‌ها صفات و ویژگی‌ها هستیم که کنار هم شخصیت ما را می‌سازند.
وقتی وارد کنگره می‌شویم بعضی صندلی‌ها خالی است. اگر بتوانیم آموزش و دانش را دریافت کنیم و یاد بگیریم چگونه آن را کاربردی کنیم وقتی از اینجا بیرون می‌رویم آن صندلی دیگر خالی نیست کسی دیگر روی آن نشسته است. برای همین است که کنگره مکان امن و مقدسی است؛ چون ما می‌توانیم صفات خودمان را تغییر دهیم .
همه این اتفاقات برآمده از بنیان کنگره است. بنیان یعنی چیزی که قابل‌تغییر نیست. بنیان‌گذار یعنی کسی که تفکری را ایجاد می‌کند؛ اما بنیان یعنی ریشه‌ای که همه چیز بر اساس آن شکل می‌گیرد. ما در کنگره تلاش می‌کنیم خاصیت‌ها را بگیریم، اما این فرایند نیازمند یک چیز مهم است؛ قدر دانستن.
قدر دانستن یعنی قدرت داشتن یعنی قادر بودن. شکرگزاری فقط تشکر زبانی نیست. وقتی می‌گوییم چگونه در کنگره قدردانی می‌کنیم بحث حساب‌وکتاب و پول نیست. آقای مهندس می‌فرمایند وقتی می‌خواهیم قدردانی کنیم باید کلام ما با نیت ما یکی باشد. ما در عالم خاکی هستیم و در نهایت باید از بهترین‌ها هم بتوانیم بگذریم.
اگر اندازه خودمان را نشناسیم قدرشناسی اتفاق نمی‌افتد. وقتی انسان بداند کجاست، آن وقت قادر می‌شود باقدرت حرکت کند.
اگر بدانم به‌عنوان یک پدر چه جایگاهی دارم نگاه من کاملاً متفاوت می‌شود. اگر بخواهم به من احترام گذاشته شود باید به دیگران احترام بگذارم. اگر نمی‌خواهم کسی وارد حریم من شود باید وارد حریم دیگران نشوم. اگر می‌خواهم به همسر و خانواده‌ام نزدیک شوم باید جایگاه‌ها را درست بشناسم.
وقتی قدر و اندازه خودم را بدانم، می‌فهمم که اگر جنسی را گران می‌فروشم در مال دیگران دخالت کرده‌ام و این یعنی در مال من هم دخالت خواهد شد. وقتی قدر خودم را بدانم می‌فهمم بخشش و رسیدگی فقط محدود به خودم و خانواده‌ام نیست و می‌توانم به‌عنوان یک انسان بیرون از حریم خودم هم به دیگران کمک کنم.
این اتفاق در کنگره می‌افتد. یک سفر اولی بعد از مدتی که حالش بهتر می‌شود می‌فهمد کنگره فقط درمان اعتیاد نیست، قرار است تغییرات عمیق‌تری اتفاق بیفتد.
کنگره یک محیط کاملاً امن است، مثل یک محیط آزمایشگاهی. دما، فضا، نور، صدا و رفتارها تنظیم شده است. اینجا دانشگاه است جایی است که آموزش می‌بینم تا بیرون از اینجا، مجری آن آموزش‌ها باشیم .
در کنگره، تا خدمت نکنی خدمتی دریافت نمی‌کنی تا دست کسی را نگیری، کسی دست تو را نمی‌گیرد. اینجا می‌توانی نقش اول زندگی خودت بشوی و بعد نقش مؤثر در زندگی دیگران. می‌توانی راهنما شوی، مرزبان شوی و در جایگاه‌های مختلف خدمت کنی البته با اصول و قوانین مشخص.
این فرصت را دیگران برای ما ساختند و ما هم وظیفه داریم برای دیگران فرصت بسازیم.
کنگره رؤیا نمی‌فروشد امید واهی نمی‌دهد. کنگره می‌گوید اگر به درک برسیم و درست حرکت کنیم نتیجه می‌گیریم. ما به هم متصل هستیم و آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. تا عشق و محبت وارد نشود، تفکر سالم شکل نمی‌گیرد.
یک فرد کنگره‌ای خانواده‌ای مستحکم‌تر و کاری مستحکم‌تر دارد. کنگره یکی از سه بخش اصلی زندگی ماست، در کنار خانواده و کار.
اگر حرکت درست باشد، آدم‌ها کم نمی‌شوند بیشتر می‌شوند.
این‌ها آموزش‌هایی است که در کنگره یاد می‌گیریم و دستور جلسات به ما کمک می‌کند به واقعیت وجودی خودمان برسیم و این ممکن نیست مگر اینکه ابتدا غبار اعتیاد را کنار بزنیم.
از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید متشکرم.

تایپ‌متن: مسافر محمد
عکس: مسافر علی
ویرایش‌وبارگزاری: مسافر علی‌ومسافروحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .