یازدهمین جلسه از دور چهاردهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران و همسفران با استادی دیدهبان محترم مسافر جواد، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می کنیم؟» در روز پنج شنبه مورخ 27 آذرماه 1404 رأس ساعت 15:45 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
با تشکر از دبیر جلسه؛ خدمت شما سلام عرض میکنم و ممنونم که امروز من را در جمع خودتان پذیرفتید. انشاءالله که جلسه مفید باشد و بتوانیم از مطالب آن استفاده کنیم. خدا قوت عرض میکنم به همه عزیزان، خدمتگزاران نمایندگی، مسافران سفر اولی، تازهواردان؛ انشاءالله که همگی موفق باشند و چراغ این مسیر را روشن نگه دارند.
موضوع دستور جلسه « در کنگره چگونه قدردانی می کنیم؟» است. به نظر من، بحث از اینجا شروع میشود که آیا اساساً باید قدردانی انجام دهیم یا نه؟ من میخواهم روی این نکته صحبت کنم که چرا بعضی انسانها قدردانی میکنند و بعضی دیگر نه؛ یا چرا برخی قدرشناس هستند و برخی قدرشناس نیستند. البته من با این جمله که «ما قدرشناس نیستیم» کمی مشکل دارم؛ چون به نظر من همه انسانها ذاتاً قدرشناس هستند.
آنچه انسانها را از یکدیگر جدا میکند، نوع نگاه آنهاست. برای یک نفر، همین لیوان آبی که اینجا قرار دارد، جای قدردانی دارد؛ اما برای نفر دیگر چنین نیست. وگرنه اصل قدرشناسی در همه انسانها وجود دارد، فقط تفاوت در این است که برخی چیزها را شایسته قدردانی میدانند و برخی نه.
برای مثال، وقتی سوار تاکسی میشوید و کرایه را پرداخت میکنید، بعضی افراد معتقدند دیگر نیازی به تشکر نیست، چون پول پرداخت شده است. یا وقتی کسی خدمتی ارائه میدهد و هزینه آن را دریافت میکند، از نظر برخی تشکر لازم نیست. اما از نگاه بعضی دیگر، باز هم تشکر لازم است؛ چون ممکن بود اصلاً تاکسیای در خیابان نباشد و شما مجبور میشدید مسیر را پیاده طی کنید.
یا صبح که بیدار میشوید و به سوپرمارکت میروید و خرید میکنید؛ یک نفر با تمام وجود سپاسگزاری و تشکر میکند و یک نفر دیگر نه. یکی میگوید اگر این مغازه در محل نبود، باید چه میکردی و تا کجا میرفتی؟ همین نگاه باعث میشود انسان خدا را شکر کند.
پس موضوع به نگاه افراد برمیگردد ؛ از نظر بعضیها برخی کارها نیاز به تشکر دارد و از نظر بعضیها ندارد. وگرنه همه انسانها قدرشناس هستند، فقط قدرها را نمیبینند.
هرچه بیشتر متوجه اطراف خود شویم و با جامعه، زندگی و هستیای که در آن قرار داریم آشنا شویم، اندازهها را بهتر میفهمیم. چون «قدر» یعنی اندازه و «قدرشناسی» یعنی اندازهشناسی. هرچه شناخت ما بیشتر شود، رفتار ما نسبت به آن موضوعات نیز تغییر خواهد کرد.

ما همه اینجا نشستهایم؛ از نظر بعضیها این جای شکر خدا دارد و از نظر بعضیها ندارد. وقتی از نگاه یک نفر جای شکر نداشته باشد، اگر به او بگوییم تشکر کن یا قدرش را بدان، فایدهای ندارد؛ چون از نظر او ارزشی برای قدردانی ندارد.
اما کمکم و به مرور، اگر نگاه ما تغییر کند ـ که انشاءالله در کنگره ۶۰ این اتفاق میافتد ـ متوجه ارزشها میشویم. چند سال پیش، اگر کسی از بیرجند میخواست وارد کنگره ۶۰ شود، باید منتظر میماند. حتی کسانی که از مشهد میخواستند به کنگره بیایند، مجبور بودند به تهران بروند. اما امروز وقتی کسی برای درمان به مشهد یا بیرجند میآید، تازه متوجه قدر و اندازه وجود کنگره ۶۰ میشود.
برای ما شاید در حال حاضر درک این موضوع سخت باشد، اما اگر ادامه بدهیم، درمان شویم و حتی روزی خودمان در شهری دیگر کنگرهای راهاندازی کنیم، آنوقت بیشتر با عظمت این کار، با درمان و نجات انسانها آشنا میشویم و میفهمیم که داشتن یک نمایندگی در شهر یا داشتن کسی که وقتش را میگذارد تا به ما آموزش بدهد، چه ارزش بزرگی دارد.
هرچه این شناخت بیشتر شود، ما اندازهها را بهتر میفهمیم و طبیعتاً سپاسگزارتر میشویم. واقعیت این است که بسیاری از نعمتها را تا زمانی که از دست ندهیم، درک نمیکنیم. همه ما کلیه داریم، اما تا زمانی که دچار درد یا مشکل نشویم، نمیدانیم کلیه سالم چه نعمت بزرگی است.
ما اینجا نشستهایم، یکدیگر را میبینیم، راه میرویم و صحبت میکنیم، اما معمولاً متوجه نمیشویم که همین دیدن و همین صحبت کردن چه ارزشی دارد. چارهای هم نیست؛ تا زمانی که از دست ندهیم، درکش سخت است. تنها میتوانیم دعا کنیم که انشاءالله قبل از آنکه بلایی سرمان بیاید، متوجه نعمتها شویم.
از اینکه به سخنان من گوش فرا دادید، از همه شما سپاس گزارم.
مرزبان خبری: مسافر حبیب
عکاس: مسافر محمدحسن لژیون اول و مسافر علیرضا لژیون دوم
ضبط و تایپ: مسافر محمود لژیون پنجم
ویرایش و ارسال خبر: مسافر جواد لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
152